«پاملا لیلیان آیزلی» از کودکی همواره عاشق گیاهان بوده است. در دوران بزرگسالی نیز، عشق پاملا به گیاهان اندکی کاسته نشده و او به یک متخصص گیاهشناسی تبدیل میشود. عنصر ثابتی که در اوریجین (خاستگاه) و نحوهی تبدیل شدن این شخصیت به یک شرور وجود دارد، مسئلهی خیانت است. پاملای خجالتی توسط یک مرد، مورد خیانت و سوءاستفاده قرار میگیرد و سپس مسموم میشود. در نهایت، سمی که او را نمیکشد، قویترش میکند؛ پاملا نهتنها از مرگ جان سالم بهدر میبرد، بلکه در برابر هر سم گیاهیای مقاوم میشود. «نوسان خلق» اتفاق دیگری است که پس از مسموم شدن برایش رخ میدهد، بهطوری که ناگهان، تغییر رفتار داده و به یک انسان خشن تبدیل میشود. پس از این اتفاق، پاملا برای ایجاد گونههای جدید گیاهی آزمایشات خود را آغاز میکند؛ موجوداتی که آنها را «بچههای» خود مینامد. در ادامهی کارهایش، او برای تامین مالی آزمایشاتِ خود، دست به سرقت و قتل میزند و به یک «تروریست محیط زیست» تبدیل میشود؛ یعنی کسی که برای حفظ محیط زیست، دست به اعمال خشونتآمیز میزند. پاملا در طول زمان، بیشتر به گیاهان شباهت پیدا میکند، رنگ پوستش سبزرنگ شده و دیگر قادر است تا گیاهان را با ذهنش کنترل کند. او همچنین میتواند با بوسیدن آدمها، آنها را تحت کنترل خود درآورد. پاملا خود را «پیچک سمی» یا همان «پویزن آیوی» مینامد و بدینگونه، یکی از دشمنان برتر «بتمن» متولد میشود. در قسمت ششم از مجموعه مقالات بتمن و روانشناسی، خاستگاه و انگیزههای پویزن آیوی را مختصراً برایتان شرح خواهیم داد.
هرچقدر که رنگ پوستش سبزتر میشود، فاصلهی او با انسانیت نیز بیشتر میشود. پاملا دیگر هیچ علاقهای به انسانها ندارد و خود را جدا از آنها میداند. البته علاقهی رمانتیک مختصری میان او و بتمن و حتی چند نفر دیگر شکل میگیرد که دوامی نمیآورد. بهترین دوست و یا بهتر است بگوییم تنها دوست پاملا، معشوقهی گوش به فرمان جوکر، «هارلی کوئین» است. هارلی کوئین نهتنها سبب میشود تا او ارتباطش با انسانیت را کاملاً از دست ندهد، بلکه پاملا را وادار میکند که رفتاری عاقلانهتر داشته باشد. به هر حال، رفتارهای هارلی کوئین به حدی غیرمنطقی و اعصابخردکن است که هر کسی در مواجهه با او، سر عقل میآید و در واقع، مجبور خواهد شد که سر عقل بیاید. برخلاف دیگر تروریست دنیای بتمن، یعنی راسالغول -که اگر ایجاب کند برای حفظ زمین، حتی حاضر به نسلکشی و نابودی یک تمدن است- پاملا فقط به حفظ گیاهان و بهبود زندگیشان فکر میکند. قطعاً اگر کارخانهای به محیط زیست آسیب برساند، پاملا آن کارخانه و افراد درونش را با خاک یکسان خواهد کرد. همچنین اگر کسی مانع دزدی او شود (منظور دزدیهاییست که در راستای تامین مالی آزمایشات خود انجام میدهد)، پاملا بیدرنگ، آن فرد را خواهد کشت، اما هیچکدام از این اعمال به معنی نفرت از انسانها نیست. پاملا نه علاقهای به نابودی انسانها دارد و نه علاقهای به نجاتشان. با این حال، او بهخوبی میداند که چیزی فراتر از یک گیاه است.
نمیتونم انکار کنم که من مخلوق دو دنیای انسانها و گیاهان هستم. نمیتونم برای زمان طولانی خودم رو محدود به یکیشون بکنم، چون خیلی طولی نمیکشه که دلم برای اون یکی دنیا تنگ میشه.
_ پویزن آیوی در کمیک Gotham City Sirens #7 (2010)
زمانی که احساس کند میان دو وجه مختلف ماهیتش تعادل برقرار شده است، او نیز تغییر دیدگاه داده و به یک بیوسنتریسم بدل میگردد. در چنین وقتهایی، عشق و علاقهی او دیگر مطلقاً محدود به گیاهان نیست، بلکه این علاقه به کل موجودات هستی گسترش مییابد، چه ذیشعور باشند و چه نباشند. در کمال تعجب، از گیاهان خودش، به افراد بیخانمان و محروم غذا میدهد، بهجای آنکه انسانها را به خورد گیاهانش بدهد. مشخصاً، این حالت چندان دوامی ندارد و پاملا بار دیگر به خودِ سابقش برمیگردد.
حس همدلی قدرتمندش با گیاهان و ارتباط ذهنی شکل گرفته با آنها، همواره مانع از رشد رابطهی از پیش ویرانشدهاش با انسانها میشود. این ارتباط محدود با آدمهای دور و برش ریشه در دوران کودکی او دارد. پاملا دختر خانوادهای ثروتمند بود که شکاف عاطفی در میانشان بیداد میکرد. فقدان حس همدلی، از او یک انسان بهشدت خجالتی و کمرو ساخت و سبب شد تا نتواند با دیگران رابطهای نزدیک برقرار کند. احتمالاً عشق شدیدش به گیاهان نیز، ریشه در خانواده و دوران کودکیاش دارد. هرچه باشد، دوست داشتن گیاهان بسیار آسانتر از دوست داشتن آدمهاست؛ چرا که نه هرگز او را سرزنش میکنند و نه هرگز او را رد یا ترک خواهند کرد. حس همدلی، یعنی توانایی درک درد، رنج و احساسات دیگر همنوعان، سالهاست که در وجود او مرده است، اما با دگرگون شدن بدنش، حس همدلی بینهایت قوی و عمیقی در او شکل میگیرد. درواقع، او مجبور میشود که درد و رنج دیگران را به معنی واقعی حس کند؛ قطعاً منظورمان از دیگران، فقط گیاهان است، نه انسانها.
من دیوونه نیستم، فقط زیادی بهم فشار اومده.
_ پویزن آیوی در کمیک Batman: Poison Ivy (1997)