همانطور که میدانید، هدف از تشکیل «لیگ عدالت» محافظت از زمین و انسانها در برابر خطرات و تهدیدات بزرگ بوده است؛ خطراتی که قهرمانان به تنهایی نمیتوانند ازشان جلوگیری کنند و مقابله با آنها نیازمند اتحاد و همکاری است. حال این خطرات از جانب افراد و یا گروههایی بسیار قدرتمند و پلید همچون «دارکساید» و «سندیکای جنایت» باشد، یا حتی موارد پیشپا افتادهتر. لیگ عدالت از زمان شکلگیریاش تا کنون با افراد شرور زیادی دست و پنجه نرم کرده است. در این مقاله قصد داریم ۱۰ نفر از خطرناکترین و مشکلسازترین دشمنانی که توانستهاند گروه لیگ عدالت را به چالش بکشند، معرفی کنیم.
Starro
«استارو» اولین خبیث لیگ عدالت است که در شمارهی ۲۸ مجموعهی The Brave and the Bold، همزمان با خلقت لیگ عدالت آمریکا، توسط «گاردنر فاکس» خلق شد. او موجودی فضایی با شکل و شمایل یک ستاره دریایی غولآسا است که یک چشم مرکزی بزرگ و ادراکی فراطبیعی دارد. او در اولین تلاش خود برای فتح زمین، سه ستاره دریایی را به تکامل رساند تا با کمک آنها بتواند یک بمب اتم در آزمایشگاه مرکزی را نابود و ذهن ساکنین آن منطقه و انرژی آن بمب را جذب کند. البته دارودستهی او توسط لیگ عدالت متوقف شدند و خود او نیز با پوششی از جنس کلسیم اکسید که باعث خنثی شدن قدرتهایش میشد شکست خورد.
استارو در داستانهای طلایی و نقرهای لیگ عدالت، تهدید ویژهای محسوب میشد و همچنین در داستانهای مدرن عضو گروههایی نظیر انجمن مخفی ابرشروران (Secret Society of Supervillains) و سپاه سنسترو (Sinestro Corps) بوده است؛ اما رفتهرفته جایگاهش بهعنوان یک خبیث را از دست داد و در برخی داستانها بهعنوان یکی از متحدان لیگ عدالت حضور یافت. با وجود اینکه خباثت چندانی از او سر نزده است اما همیشه اولین حضور او جنبهی نمادین خود را حفظ کرده است و به همین علت، شایستهی ذکر میباشد.
Amazo
شخصیت «اِمِیزو» یک ربات انساننماست که توسط یک دانشمند دیوانه به نام پروفسور آیوو (Professor Ivo) ساخته شد، با این هدف که بتواند قدرت اعضای لیگ عدالت (از جمله ابزار، سلاحها، تواناییها، ویژگیها و سبک مبارزه) را شبیهسازی و تکرار کند. امیزو در ابتدا فقط میتوانست که قدرتهای هفت عضو اصلی لیگ عدالت (بتمن، سوپرمن، واندرومن، فلش، فانوس سبز، مارشن منهانتر و آکوامن) را تکرار کند، اما بعدها ارتقا پیدا کرد و توانست از هر کسی تقلید و حتی آن تواناییها را تقویت یا ترکیب کند.
اولین حضور امیزو به سال ۱۹۶۰ و شمارهی ۳۰ از کمیکهای The Brave and the Bold برمیگردد. در واقع، او یکی از قدیمیترین دشمنان لیگ عدالت میباشد. همچنین این ربات عضو انجمن مخفی ابرشروران و لیگ بیعدالتی (Injustice League)* نیز بوده است. او واقعاً غیرقابل پیشبینی و مشکلساز است و حریفانش دقیقاً نمیدانند که او در هر لحظه چه قدرتهایی دارد؛ به همین دلیل، میتواند به هر حریفی غلبه کند. حد و مرز تواناییهای امیزو مشخص نیست، هرچند بد نمیشود اگر بدانید که او یک بار قدرت بیش از دوازده تن از ابرقهرمانان را بهطور همزمان کپیبرداری کرده است!
- لیگ بیعدالتی: گروهی متشکل از افراد خبیث به رهبری «لکس لوثر» میباشد.
Vandal Savage
«وندال سویج» از جالبترین شخصیتهای خبیث دیسی است. او یک فرد نامیراست که از دوران ماقبلِ تاریخ تا به امروز زنده بوده و در تمام دورههای تاریخی حضور داشته است. او در دوران ماقبل تاریخ، غارنشینی بهنام واندار آدگ (Vandar Adg) و رهبر یک قبیله بوده است. در یک شب، هنگامی که شهاب سنگی بر روی زمین سقوط کرد، واندار با آن سنگ مواجه شد و اشعهای از آن ساطع گردید که او را به جاودانگی رساند و به موجودی نامیرا تبدیل شد. وندال سویج اولین بار در سال ۱۹۴۳ و در شمارهی دهم از کمیکهای فانوس سبز (دوران «آلن اسکات») در دنیای کمیک ظاهر شد و دشمن انجمن عدالت آمریکا (JSA) بود؛ اما با توجه به هدف همیشگیاش، یعنی فتح دنیا و کنترل آن، بهطبع در دورههای بعد با اعضای لیگ عدالت نیز سرشاخ شد.
وندال سویج در استراتژی و نقشه کشیدن استاد است و همچنین در جنگ و مبارزهی تنبهتن تجربه و مهارت بالایی دارد. او میتواند در زمان و ابعاد و دنیاهای دیگر سفر کند. هدفش فتح دنیا و حکومت است. انگیزهی قوی او به همراه هوش سرشار، تجربه و البته جاودانگیاش، از او یک تهدید بزرگ میسازند. مهم نیست که چه بلایی به سرش میآید؛ او همیشه زنده میماند و به کارها و نقشههای هوشمندانهاش ادامه میدهد.
Maxwell Lord
«مکسوِل لرد» یک تاجر ثروتمند میباشد و موسس و حامی لیگ عدالت بینالملل (Justice League International) نیز بوده است. او مانند «لکس لوثر» بسیار فرصتطلب و باهوش ظاهر شده و با لکس نیز رقابت داشته است. مکسوِل لرد پس از مدتی حضور در میان صفحات کمیکبوکها، پی برد که یک فراانسان است و توانایی کنترل کردن ذهن دیگران را دارد؛ در واقع، او میتواند ذهن افراد را چه از نزدیک و چه از راه دور کنترل کند. البته هنگام کنترل ذهن، بینیاش خونریزی میکند و هرچقدر بیشتر این کار را انجام دهد، خونریزی بیشتر میشود. او با لیگ عدالت نیز همکاری داشته است؛ البته فقط بهخاطر اهداف خودش، چراکه در نهایت به لیگ خیانت کرد. در جریان رویداد بحران بینهایت (Infinite Crisis)، «تِد کورد» ملقب به «بلو بیتل» از نقشههای مکسوِل لرد باخبر شد و مکس نیز برای اینکه برایش دردسر ایجاد نشود، او را با تپانچهی کالیبر ۴۵ بهطور بیرحمانهای به قتل رساند. سپس واندرومن و سوپرمن از این حادثه مطلع شدند و مکس سعی کرد که با کنترل ذهن، آنها را به جان هم بیاندازد و واندرومن نیز چارهای نداشت جز اینکه او را بکشد!
در یک کلام، مکسوِل لرد جزء باهوشترین افراد روی زمین است، برای برداشتن موانع سر راهش دست به هرکاری میزند و یکی از خطرناکترین افرادی میباشد که با لیگ عدالت سر و کار داشته است.
Deathstroke
«دث استروک» در سال ۱۹۸۰ توسط «مارو ولفمن» و «جرج پرز» بهعنوان دشمن شماره یک گروه «تایتانهای نوجوان» خلق شد، اما برای لیگ عدالت نیز فردی خطرناک محسوب میشود. او سرباز ارتش ایالات متحده بود (در سن ۱۶ سالگی وارد ارتش شد!) که در طی یک پروژهی ابرسرباز به هوش، چالاکی، استقامت و نیروی ابرانسانی دست یافت. همچنین زخمهایش سریع تر از یک فرد عادی ترمیم میشوند.
«اسلید ویلسون» ملقب به دث استروک، خطرناکترین آدمکشِ مزدور در دنیای دیسی بهشمار میرود و عضو لیگ بیعدالتی، انجمن مخفی ابرشروران و حتی جوخه انتحار (Suicide Squad) نیز بوده است. در مبارزات تنبهتن بسیار خطرناک و مرگبار است و در استفاده از انواع سلاحهای گرم و سرد مهارت بسیار بالایی دارد. این شخصیت در رویداد بحران هویت (Identity Crisis)، توسط «دکتر لایت» استخدام شد و به تنهایی، لیگ عدالت متشکل از «گرین ارو»، فلش (والی وست)، فانوس سبز (کایل راینر)، «قناری سیاه»، «زاتانا»، «هاکمن» و «اتم» را شکست داد و قدرت و نبوغ خود را به رخ کشید؛ اما در آخر، تیری که گرین ارو به چشم راست او زد، باعث شکستش شد. (عکس)
دث استروک گاهی اوقات بهعنوان یک ضدقهرمان نیز حضور داشته، اما بهطور کلی، او نهتنها از برترین دشمنان لیگ عدالت، بلکه یکی از جذابترین و محبوبترین شرورهای دنیای دیسی است.
Injustice League/Legion of Doom
لکس لوثر، «جوکر» و «چیتا» با هم گروهی تشکیل دادند و قصد داشتند که آمریکا را متحول و فساد را بر زندگی عادی حاکم کنند، اما اول باید از شر لیگ عدالت خلاص میشدند و آن را به کلی از بین میبردند. ترکیب اعضای لیگ بیعدالتی در دورههای مختلف تغییراتی نیز داشته، ولی در اکثر مواقع توسط لکس لوثر و جوکر (دشمنان شماره یک سوپرمن و بتمن) رهبری شده و متشکل تعدادی ابرشروران معروف مانند چیتا، «گراد»، «بلک آدام»، «بلک مانتا»، «کاپیتان کولد»، «پویزن آیوی» و… بوده است.
آنها از ناکامی و شکست خسته شده بودند و تصمیم گرفتند که متحد شوند و گروهی شبیه به لیگ عدالت تشکیل دهند تا بتوانند با لیگ مقابله کنند و با قدرت بیشتری به اهدافشان برسند. همچنین آنها در برخی مجموعهها و داستانها با نام «لژیون نابودی» فعالیت کردهاند و اتفاقاً توانستهاند در سطوح مختلف، لیگ عدالت را به چالش بکشند یا حتی شکست دهند!
Prometheus
شاید قبلاً از خودتان پرسیده باشید که اگر بتمن علیه لیگ عدالت قیام کند چه اتفاقی رخ میدهد؟ «پرومتئوس» پاسخ این سوال است. پرومتئوس، شروری است که سرگذشتی شبیه به بروس وین دارد؛ با این تفاوت که والدین او نه اشخاصی آبرومند، بلکه مجرمانی بودند که توسط مأمورانِ پلیس جلوی چشمانش کشته شدند و بهخاطر شوکی که به او وارد شد، موهایش به رنگ سفید درآمد! از آن پس، او تصمیم گرفت که با عدالت مبارزه کند و آن را از میان بردارد! بدین ترتیب با پولی که والدینش از راه سرقت بهدست آورده بودند، دور دنیا سفر کرد، آموزش دید و به یک مبارز خطرناک تبدیل شد.
در معروفترین داستان پرومتئوس، یعنی کمیک Cry for Justice، پرومتئوس طی مبارزه با لیگ عدالت، دستِ روی هارپر (ملقب به رِد ارو) را قطع کرد و همینطور تمام اعضای لیگ را شکست داد؛ اما درنهایت توسط دونا تروی (Donna Troy) متوقف شد و پس از اینکه از او بازجویی کردند، مشخص شد که او در شهرهای مختلف، دستگاههایی کار گذاشته که باعث وقوع انفجار میشوند و به شرطی رمز دستگاهها را میدهد که او را آزاد کنند. این کار انجام شد ولی در عوض، بخش بزرگی از استارسیتی (Star City) نابود شده بود و لیان هارپر (دختر روی هارپر) نیز در این فاجعه جان باخت! سرانجام گرین ارو با پرتاب یک تیر به سر او باعث کشته شدن پرومتئوس شد.
پرومتئوس قدرتهای فراانسانی ندارد؛ اما قادر به شکست دادن فراانسانها میباشد. او بسیار باهوش است و در استراتژی و مبارزه بسیار ماهرانه عمل میکند؛ به همین علت، چندان دست کمی از لکس لوثر و بتمن ندارد. همچنین در زمینهی فیزیک، زیست شناسی، تکنولوژی، تاریخ، عرفان و… دانش کافی دارد. بهطور کلی، پرومتئوس دشمن عدالت است و تهدیدی برای مأموران قانون از جمله لیگ عدالت، محسوب میشود.
The Crime Syndicate
«سندیکای جنایت» همتای پلیدِ لیگ عدالت است و دقیقاً نقطهی مقابل آن میباشد. اُلترامن (Ultraman)، سوپروُمن (Superwoman)، آولمن (Owlman)، جانی کوئیک (Johnny Quick) و پاور رینگ (Power Ring) اعضای این گروه هستند که از ساکنین زمین-۳ محسوب میشوند. اولین حضور این گروه به سال ۱۹۶۴ و شمارهی ۲۹ از سری اولِ مجموعه لیگ عدالت آمریکا (Justice League of America) بازمیگردد. اعضای سندیکای جنایت سرگذشت متفاوتی نسبت به همتایان خود یعنی لیگ عدالت داشتهاند. مثلاً اسم اصلی آولمن، توماس وین جونیور (.Thomas Wayne Jr) است که برادر بزرگِ بروس وین محسوب میشود و مادر و برادرش (یعنی بروس وین) توسط یک پلیس فاسد به قتل رسیدهاند. اُلترامن یک فضانورد به نام «کلارک کنت» است که بعد از حادثهای در یک پرواز آزمایشی، به قدرتهای فراانسانی دست پیدا کرده و برعکسِ سوپرمن، کریپتونایتِ سبز به او قدرت میدهد.
سندیکای جنایت بر این باورند که باید بر دنیا حکومت کنند، نه اینکه از آن محافظت کنند (دقیقاً برعکس لیگ عدالت) و سعی دارند که زمینهای دیگر را نیز فتح نمایند. بنابراین به زمین-۱ و زمین-۲ نیز هجوم آوردند و برای لیگ عدالت مشکلساز شدهاند.
اعضای این گروه در دوران The New 52 و هنگام پایان رویداد Trinity War، بر لیگ عدالت غلبه کردند و کنترل زمین را بهدست گرفتند. در ادامه، در داستان تا ابد شرور (Forever Evil)، لکس لوثر که سندیکای جنایت را تهدیدی بزرگ میدید، به همراه گروهی از ابرشرورها و همچنین بتمن، با سندیکای جنایت مقابله کرد!
Anti-Monitor
«آنتی-مانیتور» یکی از قدرتمندترین موجودات در دنیای دیسی است که توسط زوج مارو ولفمن و جرج پرز خلق شد. اولین حضور او به سال ۱۹۸۵ و رویداد عظیم بحران در زمینهای بینهایت (Crisis on Infinite Earths) بازمیگردد. آنتی-مانیتور عالم ضد ماده (Anti Matter) را تحت کنترل دارد؛ عالمی که همزمان با عالم ماده (Matter) خلق شد. او میخواست که عالم دیگر را نیز تحت کنترل خود دربیاورد و تقریباً داشت مالتیورس را نابود میکرد. به همین سبب، متوقف کردن او نیازمندِ جانفشانی تمام ابرقهرمانان از تمام دنیاهای موازی بود. قهرمانان زیادی از زمانها و دنیاهای مختلف متحد شدند تا جلوی آنتی-مانیتور را بگیرند، هرچند که او تقریباً تمام مالتیورس را به نابودی کشاند و منجر به کشته شدن میلیاردها نفر از جمله «سوپرگرل» و فلش شد!
قدرتهای این شخصیت حتی از اسپکتر (Spectre) هم بیشتر است و توان کسی مثل سوپرمن در برابر او بسیار ناچیز است. او میتواند واقعیت را تغییر دهد، در زمان سفر کند و انرژیهای بسیار مخربی از خود ساطع نماید. آنتی-مانیتور در واقع یکی از خدایان جهان دیسی و حدود هزار دنیا را نابود کرده و تهدیدی جدی برای تمام دنیاهای دیسی به حساب میآید.
Lex Luthor
لکس لوثر را میتوان باهوشترین انسانِ روی زمین نامید. او دشمن شماره یک سوپرمن و یکی از معروفترین شخصیتهای منفی دنیای دیسی است که در سال ۱۹۴۰ توسط «جری سیگل» و «جو شوستر» یا همان خالقان سوپرمن، به وجود آمد. لوثر یک دانشمند و مخترع نابغه و جاهطلب است که از بیگانهها نفرت دارد. از سوپرمن متنفر است چونکه تواناییهای سوپرمن دستاوردها و پیشرفتهای بشر را زیر سوال میبرند. وقتی که او رئیس جمهور آمریکا شد، از فرصت را غنیمت شمرد و سعی کرد با استفاده از قدرت و نفوذش از شر سوپرمن و همچنین بتمن خلاص شود.
همین که لکس لوثر گروههایی مثل لژیون نابودی، لیگ بیعدالتی و انجمن مخفی ابرشروران را رهبری کرده برای قرار گرفتن او در ردهی برترین دشمنان لیگ عدالت کافی میباشد. هرچند گاهاً به لیگ کمک کرده و حتی در مقطعی عضوی از آن نیز بوده است (در دوران The New 52)؛ اما به قول معروف، «سلامِ گرگ بیطمع نیست…» و پشت هر حرفی که لکس میزند یا هرکاری که میکند، فکر و نقشهای شوم وجود دارد. لکس لوثر دوست ندارد که کسی قدرتمندتر یا محبوبتر از خودش باشد و همیشه سعی دارد که چنین افرادی را از سر راهش کنار بزند.
Darkseid
بیشک بزرگترین دشمن لیگ عدالت کسی نیست جزء دارکساید، دیکتاتور قدرتمند سیارهی آپوکالیپس. اسم اصلی او اوزاکس (Uxas) است. پدرش یعنی یوگا خان (Yuga Khan) از خدایان قدیم (Old Gods) بوده و خود او نیز از خدایان جدید (New Gods) محسوب میشود. برگزیده شدن او بهعنوان حاکم مطلق آپوکالیپس از جایی شروع شد که دست به کودتا برد و برادرش که وارث برحق تاج و تخت بود را کُشت. در همین حال، به نیرویی بهنام اُمِگا افکت (Omega Effect) دست یافت و به دارکساید تبدیل شد. هرچند بعد از رویداد فلشپوینت، در دوران The New 52 پیشینهی او کمی متفاوت شد. در این دوره، او که از طمع و بیملاحظگی خدایان قدیم خسته شده بود، آنها را به جان یکدیگر انداخت و سپس تکتکشان را قتل عام کرد و قدرتشان را تحت تصرف خود درآورد. در اینجا بود که اوزاکس بهعنوان خدایی جدید از خاکسترِ خدایان قدیم، تبدیل به موجودی قدرتمند بهنام دارکساید شد.
هدف اصلی دارکساید، گرفتن آزادی و اختیار افراد است و برای این کار به دنبال حل کردن معادلهی ضدحیات (Anti-Life Equation) است که به او توانایی کنترل افکار و احساسات تمام موجودات جهان را میدهد. در هر صورت، او بارها تهدیدی خطرناک برای زمین بوده و لیگ عدالت برای شکست دادنش با سختیهای زیادی مواجه شده است. برای مثال، در رویداد بحران نهایی (Final Crisis)، دارکساید «مارشن منهانتر» را کشت، بتمن را اسیر کرد، و واندرومن را به نوعی ویروس ناشناخته آلوده نمود و ذهنش را تسخیر کرد؛ جمعاً همهچیز را به تباهی کشاند. در سری لیگ عدالتِ The New 52، در طی جریان ریشهها و جنگ دارکساید (The Darkseid War) با لیگ عدالت جنگید و خرابیهای زیادی بهبار آورد.
او رهبری باهوش و مقتدر است و به قدری ظالم است که توانایی رقابت با شیطان را دارد. او سربازانی تحت نام پارادیمون (Parademon) دارد که موجوداتی وحشی و خطرناک هستند و چیزی جز نابودی و فرمانبرداری نمیشناسند. قدرت زیاد، نفرت و میل به بردهداری و تخریب افراد، او را تبدیل به یکی از خطرناکترین موجودات جهان کرده است.