پسران (The Boys) مدتی است که پخش تلویزیونی خود را از شبکهی آمازون آغاز کرده و همانطور که توجهات زیادی را در مراسم کمیککان سندیگو به خود معطوف کرده بود، همچنان در پی دستیابی به محبوبیت بیشتری است. این اتفاق برای هر خوانندهای که از این مجموعه لذت برده باشد مایهی شگفتی نخواهد بود؛ زیرا این اثر، طنزِ بی رحمانه، شوخ طبعی تاریک و بدبینی موجود در آثار نویسندهی آن یعنی گارث انیس را به شکل وسیعتری در خود پوشش داده است، ضمن این که موضوع آن به طراح کمیک یعنی دریک رابرتسون، این امکان را می دهد تا جزئیات زیادی را در معرض نمایش بگذارد. این مجموعه کمیک، بی چون و چرا بی ادبانه و گاهاً تهوعآور است، اما در عین حال، همیشه کمدی و اکشن بسیاری را ارائه می کند.
از طرفی دیگر، به نظر می رسد که سریال های شبکهی آمازون برای موفقیت ساخته شدهاند. تیم توسعه دهندهی آن شامل اریک کریپک، ست روگن و اوان گلدبرگ به خوبی توانستهاند انواع ابرقهرمانان و ژانرهای دیگر را برای تلویزیون با هم سازگار کنند، و این کار را برای آثار دیگر گارث انیس مثل واعظ (Preacher) نیز انجام دادهاند. این سریال، علاوه بر اینکه اثری سرگرم کننده است، به علت بازی کارل اوربن در نقش بیلی بوچر و نیز حضور سایمون پگ اعتبار خاصی را برای خود جمعآوری کرده است. سریال The Boys درست مثل منبع اقتباس خود، در مورد بحث و جدل های بسیار دربارهی ابرقهرمانان است و اکنون که فیلم ها و سریال های ابرقهرمانی زیادی در سینما و تلویزیون در دست تولید هستند، زمان مناسبی را برای معرفی خودش به مخاطبان تلویزیونی یافته است. اکنون قصد داریم به این مجموعه و دلایل موفقیت آن در دنیای امروز نگاهی داشته باشیم.
تاریخچهای مختصر از پسران
قبل از آن که بخواهیم بحثمان را پیرامون جایگاه «پسران» به عنوان یک سریال تلویزیونی محبوب شروع کنیم، بهتر است نگاهی به تاریخچهی آن بیاندازیم. قسمت نخست کمیک The Boys در سال ۲۰۰۶ تحت زیرمجموعهی وایلداستورم (Wildstorm) شروع به انتشار کرد که در حال حاضر این زیرمجموعه به طور کامل جزئی از انتشارات دی سی به شمار می رود. انیس و رابرتسون، قبل از این نیز عناوینی را برای انتشارات دی سی کار کرده بودند؛ البته دی سی کنترل کاملی بر روی محتوای این داستانِ خاص نداشت. The Boys مجموعه کمیکی است که کاملاً مفهوم ابرقهرمان بودن را زیر سوال می برد و بیشتر شخصیت های قدرتمندش به عنوان انسان هایی زشت، ترسناک و نفرتانگیز به تصویر کشیده شدهاند. بدترین آن ها تجاوزگران و قاتلانی زنجیرهای هستند، و شاید خوبترین آن ها جنایتکارانی منحرف و بسیار خشن محسوب شوند! این امر، انتشارات دی سی را نگران کرد و بدین ترتیب، انتشار این کمیکِ ساختار شکن در شمارهی ششم لغو شد.
با این حال، به جای متوقف کردن تلاش های انیس و رابرتسون، ترتیبی داده شد تا سازندگان بتوانند این مجموعه کمیک را در نشریهای دیگر ادامه بدهند. انتشار کمیک های The Boys در انتشارات دینامیت (Dynamite Entertainment) آغاز شد، و همچنین چندین مینی سری از آن به چاپ رسید و از زمان انتشارش تا کنون ۷۲ شماره از آن در شکل های مختلف عرضه شده است. این کمیک ها در نهایت فروش خوبی را هم تجربه کردند و طرفداران خاصی مجذوب آن ها شدند، اما خالقان برای تکمیل این راه، به مخاطبانی آشنا با دنیای ابرقهرمانان نیاز داشتند.
اکثر داستان ها در The Boys ادای احترامی به کمیک های دی سی و مارول هستند. گاهی بر گروه های خاصی مثل افراد ایکس (X-Men) تاکید می شود و گاهی مفهوم ابرقهرمانان نوجوان کاملاً مایهی تمسخر قرار می گیرد. این امر، طرفداران زیادی را برای «پسران» فراهم کرد. درک کردن و لذت بردن از The Boys نیاز به آشنایی با ویژگی های آثار ابرقهرمانی دارد، چرا که در این داستان ها، برخی از عناصر این [زیر] ژانر، مورد نقد و بررسی قرار می گیرد. برای دانستن این که The Boys دارد دربارهی چه چیزی بحث می کند و آیا مخاطب اثر می تواند از این بحث لذت ببرد، هیچ تضمینی وجود ندارد، اما برای لذت بردن از The Boys، این آشنایی ضروری است.
موج ابرقهرمانی قرن ۲۱
وقتی The Boys برای اولین بار در قفسهی خردهفروشی های کمیک ظاهر شد، فیلم های ابرقهرمانیِ بسیار کمی وجود داشتند. برای مثال اسپایدرمن ۲ (Spider-Man 2) ساختهی سم ریمی و بتمن آغاز می کند (Batman Begins) به کارگردانی کریستوفر نولان، تازه بر روی پردهی نقرهای ظاهر شده بودند. شما می توانید انتظار داشته باشید که یک مخاطب تلویزیونی عادی، شخصیت هایی مثل سوپرمن، بتمن و اسپایدرمن را صرفاً از طریق فیلم ها و شاید تلویزیون بشناسد، اما ابرقهرمانان دیگر اینگونه نیستند. واندرومن و مرد آهنی ممکن است کم و بیش شناخته شده باشند اما پیشینهی آن ها و قدرت هایشان به دور از دانش عمومی مخاطبان بود.
در آن زمان، [زیر] ژانر ابرقهرمانی صرفاً وسیلهای برای سرگرم کردن کودکان و نوجوانان به حساب می آمد. نه تنها بسیاری از شخصیت های منحصر به فرد، به سختی قابل شناسایی بودند، بلکه تعداد کثیری از آثار ابرقهرمانی که طرفداران ممکن بود از آن ها بیشتر لذت ببرند (همانند رویدادها و کراساورها) فقط بخش کوچکی از عناوین آن زمان را به خود اختصاص می دادند. (برعکس زمان حاضر که رویدادها تقریباً نیمی از آثار انتشارات را تصاحب کردهاند) The Boys در آن زمان فقط مناسب رسانهی کمیک بود چرا که کمیک های ابرقهرمانی زیادی وجود داشتند، اما فیلم ها و سریال های ابرقهرمانی هنوز در ابتدای مسیر به سر می بردند.
تقریباً ۱۵ سال بعد، دنیای سینمایی مارول کاملاً گسترش یافت؛ بیش از ۲۰ فیلم ساخته شد که در مفهوم دنیایی واحد از ابرقهرمانان به تماشای طرفداران رسیدند. کمپانی وارنر و انتشارات دی سی نیز پس از مدتی کار مشابهای را آغاز کردند، اگرچه این حرکت با اقبال کمتری همراه بود و ثبات اندکی داشت. به هر حال، اکثر دنبالکنندگان سینما، شزم و آکوامن را شروعی جدید برای دنیای سینمایی دی سی می دانند. این عوامل سبب شدند که ابرقهرمانان به یک قطب فرهنگی غالب در سال جاری تبدیل شوند. فیلم هایی که گیشه را به خاک و خون می کشند و در جای به جای فرهنگ عام، می توان ردپایی از آن ها یافت.
هجویهای در ابعاد وسیع و موثر
آمازون توانسته است تا حد قابل قبولی سریال را نزدیک به مجموعه کمیک The Boys بسازد و به شیوهی جذابی آن را به نمایش بگذارد. از طرفی موفقیت های استودیو مارول و گسترش لحظه به لحظهی آن در سینما و تلویزیون، پایه و اساس مناسبی را برای ساخت سریال های جدید فراهم کرده است. البته این موضوع که آیا سریال قصد دارد در درجهی اول بر روی طنز تمرکز کند یا به نقد ابرقهرمانان بپردازد، بستگی به درک خود مخاطب دارد که چگونه از شوخی ها و تفاسیر و سرچشمهی آن ها برداشت می کند.
«پسران» این فرصت را دارد تا دیدگاه طعنه آمیزش را به سمت صنعت سرگرمی سوق دهد. چرا که فیلم های ابرقهرمانی اخیراً بسیار سودآور ظاهر شدهاند و منابع سرگرمی محبوبی به حساب می آیند. رسانهی تلویزیون می تواند به جای تکرار کردن طنز های موجود در کمیک، چگونگی ساخت فیلم های ابرقهرمانی را مورد نقد قرار دهد، و در کنار آن، به مشکلاتی بپردازد که ممکن است در ذات این نوع داستان ها وجود داشته باشد.
در مجموع، این دلایل بودند که موفقیت سریال The Boys را رقم زدند. این سریال، دیگر آن ساختهای نیست که صرفاً نام و نشانی از فیلم هایی انگشت شمار مثل بتمن یا اسپایدرمن در آن دیده شود. در عوض همان چیزی است که کمتر می توان مشابهاش را پیدا کرد و در حال حاضر، دوستداران سینما و تلویزیون با آن آشنایی بیشتری دارند و به دنبال چنین آثاری هستند. همانطور که پیش تر در رسانهی کمیک، مخاطبان به دنبال این نوع آثار بودند و توانستند به لطف خالقان آن به دستش آورند. طنز به همان اندازه که قابل درک است مفید نیز می تواند واقع شود، اکنون کمتر کسی است که نداند موضوع «پسران» چیست، می خواهد به چه سمتی و سویی برود و از چه چیزی انتقاد کند.