سیری در کمیک‌های فانوس سبز به قلم جف جانز | تولد دوباره‌ی یک اراده

بی‌شک دوره‌ای که «جف جانز» نویسنده‌ی سری کمیک فانوس سبز (Green Lantern) شد، مهم‌ترین رانِ این عنوان رقم خورد. دوره‌ای که در آن جف جانز با همکاری طراحان مطرحی چون «داگ ماهنکی»، «ایوان ریس» و «ایتن ون‌اسکایور» موفق شد کمیک‌های بی‌نظیری را برای فانوس‌های سبز خلق کند. او توانست حفره‌های متعددی را که در دهه‌ی ۹۰ میان کمیک‌های این ابرقهرمانان ایجاد شده بود را از بین ببرد و باعث تولد دوباره و محبوبیت بی‌نظیری برای فانوس‌های سبز شود که حتی امروزه نیز شاهد آن هستیم. از همین جهت و به دلیل اهمیت زیاد کمیک‌هایی که جف جانز برای فانوس‌های سبز نوشته، تصمیم گرفته‌ایم سفری را میان این عناوین آغاز نماییم و تک‌به‌تک آن‌ها را معرفی کنیم.

  • هشدار: در ادامه‌ی این مطلب با یک‌سری اسپویلر پیرامون رانِ جف جانز در کمیک‌های فانوس سبز مواجه خواهید شد.

(Green Lantern: Rebirth (2004

کار بی‌نظیر جف جانز برای فانوس‌های سبز از این کمیک شروع شد. جانز موفق شد در پنج شماره کاری را انجام دهد که نویسنده‌های دی‌سی ده سالِ تمام را صرف انجامش کردند و باز هم نتوانستند! این کار چیزی نبود جز بازگرداندن محبوبیت فانوس های سبز. همانطور که تاکنون چندین بار اشاره شد، در سال ۱۹۹۴ و طی داستان Emerald Twilight معروف‌ترین فانوس سبزِ دی‌سی، «هل جوردن»، بعد از نابود شدن شهر زادگاهش به جنون کشیده شد و با «پارالاکس» پیوند خورد. دهه‌ی ۹۰ هم که دوره‌ی جنجال‌ها بود و عملکرد دی‌سی و نویسنده‌هایش چندان دور از انتظار نمی‌باشد. به هر حال، هل جوردن در این ده سال هر کاری که باورتان نمی‌شود انجام داد؛ از قصد نابودی تمام جهان برای اینکه خودش بتواند آن را دوباره از نو خلق کند تا پیوند خوردن با اسپکتر (که این ترکیب به «روح انتقام» لقب گرفت.) و حتی کشتن محافظین!

در کل، دی‌سی که بدجور پتانسیل فانوس‌های سبز را با این قضیه خراب کرده بود، در نهایت عزمش را جزم کرد که اوضاع را درست کند، بنابراین جف جانز را به عنوان نویسنده‌ی کمیک‌های فانوس سبز استخدام کرد و برای مینی‌سری پنج‌قسمتیِ تولدی دوباره (Rebirth) طراح کار بلدی به‌نام ایتن ون‌اسکایور با او همراه شد. در این پنج شماره، جف جانز با زیرکی تمام شخصیت هل جوردن را به سپاه فانوس‌های سبز بازگرداند و ریشه‌های پارالاکس به عنوان یک هیولای قدیمی و آواتار ترس را توضیح داد. این‌ها نخستین قدم‌های جف جانز برای خلق بهترین کمیک‌های فانوس سبز بود و او توانست به خوبی حفره‌های موجود در کمیک‌های گذشته‌ی این شخصیت را پر کند تا در آینده بتواند با یک پایه‌ریزی درست به نویسندگی خود در کمیک‌های فانوس سبز ادامه دهد.


(Green Lantern Corps: Recharge (2005

عنوان Green Lantern Corps: Recharge دومین کمیکی بود که جف جانز، آن هم به کمک دیو گیبونز (طراح کمیک نگهبانان) برای فانوس‌های سبز نوشت و طراحش نیز «پاتریک گلیسون» می‌باشد. در واقع، این کمیک به منظور پی‌ریزی کمیک‌های آینده‌ی سپاه فانوس سبز (Green Lantern Corps) نوشته شد.

در این کمیک جف جانز و دیو گیبونز موفق شدند رابطه‌ی بین فانوس‌های سبزِ سیاره‌ی زمین و ناحیه‌ی ۲۸۱۴ را دوباره تثبیت کنند و به دوستی آن‌ها معنایی دوباره ببخشند. علاوه بر آن، در این کمیک، فانوس‌های سبز جدیدی نیز معرفی شدند که از بین آن ها می‌توان به «سورانیک ناتو» اشاره کرد که بعدها مشخص شد دخترِ شخصیت خبیث معروف دنیای دی‌سی، یعنی «سینسترو» می‌باشد!


(Green Lantern (2005-2011

اما رسیدیم به نقطه‌ی عطف کار جف جانز برای فانوس‌های سبز؛ رانِ اصلی این نویسنده برای فانوس سبز از سال ۲۰۰۶ شروع شد و تا سال ۲۰۱۱ ادامه داشت. در طول آرک‌های این ران، داستان‌های فوق‌العاده مهم و زیبایی رخ دادند که معمولاً به‌طور موازی با کمیک‌های Green Lantern Corps نوشته می‌شدند که نویسندگی آن‌ها بر عهده‌ی «پیتر جی. توماسی» بود. همچنین در ادامه‌ی مقاله به معرفی ۱۰ آرک اصلی این کمیک‌ها خواهیم پرداخت که هرکدام جزء مهمی از تاریخچه‌ی مدرن فانوس‌های سبز به حساب می‌آیند. همچنین برای دو رویداد تاریک‌ترین شب (Blackest Night) و روشن‌ترین روز (Brightest Day) توضیحات کاملی ارائه می‌شود.


Green Lantern, Vol. 1: No Fear

نقطه‌ی آغازین شاهکارِ جف جانز با این جلد بود؛ جایی که در آن سیر شخصیت‌پردازی جدید هل جوردن آغاز شد. این کمیک داستان مرموزی را درمورد یک سلاح مخفی پیش می‌برد و البته در موازات آن، ماجرای روباتی با منشأ نامشخص که تمام موجودات زنده‌ی پیش روی خود را نابود می‌کند. از سوی دیگر، هل جوردن دوباره به حرفه‌ی خلبانی بازگشته تا بیشتر و بیشتر به همان هل جوردن محبوبی که هواداران سراغ داشتند، نزدیک شود. سورپرایزهای داستان نیز کم نبود و صحنه‌ای که مخاطبان متوجه شدند روبات قاتل در واقع یک «من‌هانتر» است، یکی از جالب‌ترین بخش‌های این آرک بود. البته صحنه‌هایی مثل مشت زدن دوباره‌ی هل جوردن به صورت «ژنرال استون» یا پنلی که در آن هل به کمک سرِ من‌هانتر حلقه‌ی خود را شارژ می‌کند نیز واقعاً دیدنی هستند (تصویر).

اما مهم‌ترین مطلبی که جانز در این جلد روی آن تمرکز می‌کند، مشکلات و رنج‌های هل بعد از جدا شدن از پارالاکس است. از جمله‌ی آن‌ها می‌توان به بدنامی او در میان بقیه‌ی فانوس‌های سبز و یا خالی از سکنه بودن شهر زادگاهِ هل، یعنی کوست سیتی، اشاره کرد که هل خود را مقصر تخریب آن می‌داند.


Green Lantern, Volume 2: Revenge of the Green Lanterns

جلد دوم کمیک‌های جف جانز برای فانوس سبز، بیشتر روی بازگشت هل جوردن تمرکز می‌کند و صد البته به مشکلاتی که او با بقیه اعضای سپاه به‌خاطر گذشته‌ی تاریک خود دارد، می‌پردازد. مهم‌ترین برتری این جلد در به تصویر کشیدن همان سرکشیِ همیشگی هل جوردن می‌باشد؛ سرکشی برای انجام دادن کاری که تصور می‌کند درست است. تا جایی که او بی‌فکرانه به ناحیه‌ی ۳۶۰۱ و سیاره‌ی من‌هانترها پا می‌گذارد، آن هم تنها به این دلیل که تصور می‌کند متوقف نشدن من‌هانترها فاجعه‌ای مانند فاجعه‌ی ناحیه‌ی ۶۶۶ را دوباره تکرار خواهد کرد. در واقع، این جلد نشان می‌دهد که هل جوردن حاضر است تا چه حد فداکاری نماید تا به هدفی که دارد برسد و برای رسیدن به آن از هیچ تلاشی دریغ نمی‌کند.


Green Lantern, Volume 3: Wanted: Hal Jordan

جلد سوم کمیک‌های فانوس سبز تمرکز خود را بر زمینه‌سازی برای جلد بعدی می‌گذارد؛ داستانی که بسیاری آن را جزء سه رویداد برتر دنیای دی‌سی می‌دانند، یعنی جنگ سپاه سینسترو (The Sinestro Corps War).

تم اصلی این جلد هم با دو جلد قبلیِ جف جانز یکی است؛ احساس گناه. در حقیقت، جف جانز در این سه جلد بیشترین مانور را روی حس گناهِ هل جوردن می‌دهد. این مسئله باعث می‌شود تا طرفداران بیش از پیش به آن هل جوردنی نزدیک شوند که شخصیتش برای سال‌ها تبدیل به بازیچه‌ی نویسندگان شده بود و به این سو و آن سو کشیده می‌شد. ولی حالا جف جانز سعی در اصلاح کردن اوضاع داشت. داستان اصلی این آرک درمورد متهم شدن هل جوردن به قتل است؛ مسئله‌ای که موجب می‌شود قهرمانان بین‌المللی به تعقیب او بپردازند، اما این پایان کار نیست و هل متوجه می‌شود که علاوه بر قهرمانان بین‌المللی، دسته‌ای از معروف‌ترین آدمکش‌های کهکشان هم به دنبال کشتن او هستند، چراکه فردی ناشناس برای سر او جایزه گذاشته است.

جف جانز به تدریج داستان را جلو می‌برد، تا جایی که مخاطبان بی‌شک با دیدن فردی که برای سر هل جایزه گذاشته است، متعجب خواهند شد. اما یکی از مهم‌ترین نکات مثبت این جلد، طراحی‌های زیبای ایوان ریس برای داستانک اول است که هر مخاطبی را به وجد می‌آورد. بهترین صحنه‌ی این جلد هم بدون شک، کشمکش «بتمن» با حلقه‌ی قدرتِ زرد رنگ است که می‌خواهد او را به عنوان میزبان خود انتخاب کند (تصویر).

علاوه بر این، داستانک دوم این جلد به پیشینه‌ی استارسفایرها اشاره می‌کند؛ پیشینه‌ای بسیار جالب که دلیل درک اشتباه «زامارون‌ها» از عشق را آشکار می‌کند.


Green Lantern: The Sinestro Corps War

پس از گذشت سه‌سال از شروع کار جف جانز بر روی کمیک‌های فانوس‌های سبز، انتشارات دی‌سی اعلام کرد که در جلد چهارم کمیک‌های Green Lantern و Green Lantern Corps قرار است کراس‌اوری به‌نام جنگ سپاه سینسترو را چاپ کند. همان کراس‌اوری که تبدیل به یکی از محبوب‌ترین داستان‌های فانوس‌های سبز در تمام تاریخ شد و بسیاری آن را بالاتر از رویداد پرطرفداری مانند Blackest Night می‌دانند و رتبه‌ی نخست در لیست بهترین کمیک‌ها با محوریت فانوس‌های سبز را به آن اهدا می‌کنند.

اما واقعاً چرا این آرک تا این حد محبوب است؟ برای این سوال پاسخ‌های زیادی وجود دارد، اما شاید سرراست‌ترین آن‌ها، سرراست بودن داستان باشد! آرک جنگ سپاه سینسترو، برخلاف دیگر رویدادها، کمیک‌های زیادی را در بر نمی‌گیرد و فقط در همان دو کمیکی که ذکر شد جریان دارد. این مسئله به تنهایی یکی از دلایل محبوبیت زیاد این آرک است، اما بی‌شک مهم‌ترین دلیل محبوبیتش داستان آن است.

داستانی که به‌دست طراحان بی‌نظیری مانند ایوان ریس و ایتن ون‌اسکایور طراحی و به لطف نابغه‌ای به‌نام جف جانز نوشته شد و به قدری تأثیرگذار است که به جرئت می‌توان گفت که فانوس‌های سبز پتانسیل دوره‌یِ جدید خود را مدیون این کمیک هستند. جایی که حلقه‌ی قدرت زرد رنگ برای نخستین بار در آن معرفی می‌شود و مخاطبانِ کمیک، برای بار اول با حلقه‌های هفت‌گانه آشنا می‌شوند. این اثر، کمیکی است که گامی بلند را به سمت رویداد محبوبی به‌نام تاریک‌ترین شب برمی‌دارد. اما با تمام این اوصاف، کمیکِ پیشِ رو یک پیش‌زمینه نیست، بلکه حماسه‌ای مستقل است که هم شروع و هم پایان خوبی دارد و همینطور با روند فوق‌العاده‌ای پیش می‌رود و به تهدید عظیمی که از سوی فانوس سبزِ مطرود، سینسترو، به سمت سپاه فانوس‌های سبز روانه می‌شود، می‌پردازد. در این کمیک ارتشی از قاتلان خون‌خوار می‌بینید با حلقه‌های قدرت زرد رنگ که منشاءِ نیروی آن‌ها از ترس است. شاهد قتل عامی فجیع خواهید بود که هزاران فانوس را به کام مرگ می‌کشد و در این میان این فانوس‌های سبز هستند که به دلیل عدم توانایی کشتن حریف درمانده شده‌اند. کمیک به خوبی موفق می‌شود لحن جدی خود را با مرگ فانوس‌های مشهور و محبوبی مانند «کیهان» و «جک تی چنس» تثبیت کند. کمتر کمیکی در دنیای دی‌سی وجود دارد که تا این حد صحنه‌های بی‌نظیری همراه خود داشته باشد.

بی‌شک بزرگ‌ترین صحنه‌ی کمیک جایی است که مردمان شهر کوست سیتی به حمایت از قهرمان خود لامپ‌های سبزشان را روشن می‌کنند تا به هل جوردن نشان دهند مهم نیست در گذشته چه اتفاقی افتاده، هنوز کوست سیتی و مردمش در هر شرایطی همیشه پشت او خواهند ایستاد (تصویر).

اما با تمام این اوصاف، شخصیت اصلی کراس‌اور The Sinestro Corps War قهرمان داستان نیست؛ بلکه خبیثی بی‌رحم و صد البته محبوب بین هواداران است؛ یعنی سینسترو! به جرئت می‌توان گفت سینسترو در تمام سال‌های حضورش در دنیای کمیک، شخصیت‌پردازی بهتری از آنچه در اینجا تجربه می‌کند را نداشته است. جایی که برای رسیدن به هدفش با خبیث‌های بی‌نظیری همچون «سوپربوی پرایم»، «سایبورگ سوپرمن»، «آنتی‌مانیتور» و «مانگول» همراه می‌شود و سپس، لحظه‌ای که موفق می‌شود سپاه فانوس‌های سبز را از خط قرمزی که همیشه از آن متنفر بودند، عبور دهد؛ یعنی کشتن دشمنانشان. در واقع، سینسترو برنده‌ی اصلیِ جنگ سپاه سینسترو است و اهمیتی ندارد که او در ظاهر شکست می‌خورد یا پیروز می‌شود، چراکه برای فرد جاه‌طلبی مانند سینسترو رسیدن به هدف دقیقاً به معنی پیروزی است، حتی اگر این هدف به قیمت جانش تمام شود.


Green Lantern, Volume 6: Secret Origin

یک اثر خوشایند دیگر از جف جانز! شاید این عنوان کمی اغراق‌‌آمیز به‌نظر برسد، ولی تمام افرادی که این آرک را خوانده‌اند می‌دانند که داستانِ پیشینه‌ی پنهان (Secret Origin) شایسته‌ی لقبی به‌جز این نیست. داستان این آرک تمرکز خاصی روی شخصیت هل جوردن دارد؛ پسر بچه‌ای که هرچقدر هم بزرگ شود باز هم به سرکشی و یک دندگی خودش ادامه خواهد داد. پسر شجاعی که به تک‌تک اهداف خود باور دارد و البته عاشق پرواز است. اما کار بی‌نظیر جانز در این کمیک تنها مختص به خود هل جوردن نیست، بلکه او به تمام مخاطبین نشان می‌دهد که چه استعداد بی‌نظیری در به تصویر کشیدن شخصیت‌های کمکی دارد و چه اهمیت والایی برای جزئیات قائل است.

بدون اغراق می‌توان گفت که تک‌تک شخصیت‌های این آرک قابل همزادپنداری هستند؛ از برادر بزرگ‌تر هل گرفته که به عنوان فردی به تصویر کشیده می‌شود که تمام موضوعات اطراف خود را به شکل مسئولیت‌هایی کوچک و بزرگ می‌بیند، تا برادر کوچک او که فردی مطیع و سربه‌زیر است. علاوه بر این‌ها، در این میان شخصیت‌هایی مانند «کارول فریس» نیز در طول داستان به دیگر شخصیت‌ها اضافه می‌شوند، ولی به هر حال، هیچ شخصیتی به اندازه‌ی خودِ هل اوج نمی‌گیرد؛ کسی که حاضر نبود از خلبان بودن استعفا دهد، تصمیم می‌گیرد با زدن مشتی به صورت رئیس خود اخراج شود تا بتواند مادرش را پیش از مرگ ببیند، اما پس از رسیدنش متوجه می‌شود که مادرش مُرده است. هل جوردن کسی است که مرگ پدرش که بیش از هر کسی در دنیا دوستش دارد را در مقابل چشمانش می‌بیند. تمام این بخش‌ها و برخی صحنه‌های دیگر دست به دست هم می‌دهند تا مخاطب عاشقانه و بی‌چون و چرا عاشق هل جوردن شود؛ پسری که عاشق پرواز است.


Green Lantern, Volume 7: Rage of the Red Lanterns

خشم، موضوعی که شاید بیشتر از آنچه تصور می‌کنیم در زندگی ما تأثیر گذاشته باشد. از حرف‌هایی که هنگام عصبانیت زده‌ایم تا کارهایی که در هنگام عصبانیت انجام داده‌ایم. بسیاری از مردم به این موضوع معتقدند که کمیک‌بوک‌ها فقط برای بچه‌هاست و کورکورانه از این عقیده‌ی خود دفاع می کنند، اما فقط یک نگاه عمیق به پشت پرده‌ی طراحی‌های پرزرق و برق و درگیری‌های عظیم کافیست تا پیام‌های زیبایی که نویسنده‌های بزرگ در کمیک‌های خود جای می‌دهند آشکار شوند.

جف جانز در این آرک، استادانه هنر نویسندگی خود را به رخ دیگران می‌کشد. او داستان خود را یک قدم به سوی رویداد تاریک‌ترین شب نزدیک و حلقه‌ی قدرت دیگری به حلقه‌های قدرت دنیای دی‌سی اضافه می‌کند و در کنار این موضوع، موفق می‌شود به زیباییِ هرچه تمام‌تر ویرانگری خشم را به تصویر بکشد. در حقیقت، نشان دهد که چگونه خشم یک فرد می‌تواند به‌قدری بزرگ شود که دیگر هیچ حس دیگری در او وجود نداشته باشد و همچنین، چگونه خشم می‌تواند بر احساس اراده غلبه نماید و هل جوردن را مطیع خود کند؛ آن هم کسی که با اراده‌ترین فرد در میان سپاه فانوس‌های سبز است. تقابل رنگ‌ها و عواطف در این کمیک بی‌نظیر است. از همه‌ی این‌ها بهتر هم این مسئله که جف جانز موفق می‌شود نشان دهد اراده راه غلبه بر ترس است. اینکه او نشان می‌دهد امید بدون اراده معنایی ندارد. جانز در این جلد پیروزی امید بر خشم را به تصویر می‌کشد. این‌ها همگی مسائلی هستند که به زندگی روزانه‌ی ما متصلند و پیامی پشت‌شان نهفته است. حالا چه کسی می‌گوید کمیک‌بوک‌ها برای بچه‌ها ساخته شده‌اند؟


Green Lantern, Volume 8: Agent Orange

این آخرین جلدِ کمیک‌های فانوس سبز قبل از رویداد عظیم تاریک ترین شب می‌باشد. این آرک روی یکی دیگر از حلقه‌های قدرت، یعنی حلقه‌ی قدرت نارنجی، متمرکز می‌شود و البته این‌بار به معرفی یک خبیث متفاوت، موجودی با طمع بی‌پایان، به‌نام «لارفلیز»، می‌پردازد. داستان بی‌شک پیشروی خوبی دارد و در نهایت مخاطب را راضی خواهد کرد. درگیری‌های هل جوردن با حلقه‌ی قدرت آبی که توانایی استفاده از آن را ندارد واقعاً جالب و سرگرم‌کننده است.

اما بهترین بخش این جلد بی‌شک طراحی‌های زیبای «فلیپ تن» است که مخاطب را در جای خود میخکوب می‌کند. فیلیپ تن به خوبی موفق می‌شود که ابهت و حرص بی‌پایانِ لارفلیز را به مخاطب تفهیم کند و نشان می‌دهد که این تهدید تا چه حد می‌تواند برای کهکشان و حتی محافظین و سپاه فانوس‌های سبز خطرناک باشد. علاوه بر این، شخصیت‌پردازی لارفلیز هم در نوع خود جالب و منحصر به فرد است. در کل، این جلد یکی از داستان‌هایی است که مخاطب از آن بی‌چون و چرا لذت خواهد برد.


Blackest Night

و بالاخره بزرگ‌ترین و معروف‌ترین رویداد دنیای دی‌سی با محوریت فانوس‌های سبز؛ داستانی متفاوت درمورد مُرده‌های زنده شده به رهبری خبیث تمام‌عیاری به‌نام «نکرون» که قصد نابودی دنیای زنده‌ها را دارند. بی‌شک لحن حماسی جف جانز مهم‌ترین عامل محبوبیت این رویداد است، اما نباید از این مسئله غافل شد که این طراحی‌های فوق‌العاده و دیدنیِ ایوان ریس بود که کار جف جانز را تکمیل کرد.

طراحی‌های ایوان ریس برای این کمیک به معنای واقعی کلمه بی‌نظیرند، استفاده‌ی بیشتر از رنگ‌بندی سیاه و تیره‌تر کردنِ تصاویر نسبت به حالت معمول باعث هماهنگ‌تر شدن تصاویر با دیالوگ‌ها می‌شوند. از سویی دیگر، جدی بودن فوق‌العاده‌ی این رویداد فراموش‌نشدنی می‌باشد. تاریک‌ترین شب درمورد یک گروه یا یک شهر نیست، بلکه درمورد تمام زندگی موجود در جهان است! جف جانز در این کمیک نشان می‌دهد چگونه می‌توان روان و ساده دیالوگ نوشت و در عین حال، یک داستان حماسی خلق کرد.

داستان این رویداد بسیار دلپذیر پیش می‌رود و در هر شماره، سورپرایز‌هایی را با خود به همراه دارد؛ تمام قهرمانانی که در این میان زنده می‌شوند و می‌میرند، تمام تیم‌آپ‌های بی‌نظیر بین صاحبان حلقه‌های قدرتِ متفاوت و البته مبارزه‌ی سپاهیان تمام حلقه‌ها با فانوس‌های سیاه تا پای مرگ. همه‌ی این موارد باعث می‌شوند صفحات بی‌نظیری خلق گردند که عده‌ی بسیاری آن‌ها را جزء خاص‌ترین لحظات تاریخ دی‌سی قرار می‌دهند.

جدا از این مسائل، رویداد تاریک‌ترین شب یک برتری دیگر نیز دارد و آن این است که این رویداد تنها مختص به فانوس‌های سبز نیست، این رویداد قهرمانانی همچون «آکوامن» را دوباره به زندگی بازمی‌گرداند و تاثیر مهمی در آینده‌ی کمیک‌های انتشارات دی‌سی می‌گذارد؛ عناوینی که امروزه به‌دست کمپانی دی‌سی عرضه می‌شود و عناوین دیگری که بعد از رویداد تاریک‌ترین شب عرضه شدند، بدون تردید نیمی از پیش‌زمینه و موفقیت خود را مدیون این کمیک هستند. واقعاً چه کسی می‌تواند از رویارویی قهرمانان و زامبی‌هایی که می‌خواهند دنیا را تصرف کنند لذت نبرد؟ آن هم با سبک نویسندگی جف جانز!


Brightest Day

این کمیک نوشته شد تا پاسخگوی سوالاتی که در پایان رویداد تاریک‌ترین شب مطرح شدند، باشد. روشن‌ترین روز دارای سه آرک هشت‌قسمتی بود. هر یک از این آرک‌ها، داستانک‌هایی را پیش می‌بردند که در نهایت، آرک آخر، آن‌ها را به هم متصل کرد.

نحوه طرح معمای این کمیک بسیار جالب است. «بوستون برند» که در گذشته نقش «ددمن» را برعهده داشت، زنده شد، آکوامن به زندگی بازگشت و «مارشن‌منهانتر» نیز موفق شد زندگی را به مریخ بازگرداند. «هاکمن» و «هاک‌گرل» هم دوباره به زندگی بازگشتند و تصمیم گرفتند برای آخرین‌بار با کابوس زندگی خود یعنی هث ست (یک کشیش شیطانی) روبه‌رو شوند. اما همه با یک چیز مشترک مواجه شدند؛ شانس دوباره فقط با پرداخت بهایی خاص ممکن است.

پایان این کمیک نیز آن زمان بسیار جنجالی بود و نشان داد که حلقه‌ی زندگی یا همان حلقه‌ی سفید رنگ هیچ‌کاری را بیهوده انجام نمی‌دهد. از سوی دیگر، صحنه‌های دردناکی مانند شکست رابطه «داو» و ددمن و البته کشته شدن «کیارا» صحنه‌هایی بودند که می‌توانستند احساسات هر مخاطبی را تحت تاثیر قرار دهند.


War Of The Green Lanterns

عنوان نبرد فانوس‌های سبز آخرین جلد از رانِ تحسین شده‌ی جف جانز برای فانوس‌های سبز قبل از ریبوت The New 52 به‌شمار می‌رود. این اثر یک پایان باشکوه برای رانِ هفت‌ساله‌ی جف جانز در کمیک‌های فانوس سبز بود. داستانی راجع‌به «کرونا»، مالتوسیِ شورشی‌ای که حاضر است برای خلقت دوباره‌ی دنیا دست به هر کاری بزند؛ شخصیتی که برخلاف هم نژادانِ محافظ خود، بر این عقیده است که عواطف برای همه ضروری‌اند و با به‌دست گرفتن کنترل آواتارهای عواطف قصد دارد تمام دنیا را در اختیار خود بگیرد. لازم به ذکر است که کرونا آواتارهای عواطف را در کمیک روشن‌ترین روز به‌دست آورد.

داستان این کمیک نوآوری‌های خاصی به همراه دارد که جالب‌ترین آن‌ها فساد حلقه‌های سبز است که باعث می‌شود هل جوردن و سه فانوس زمینیِ دیگر مجبور شوند حلقه‌های قدرتی با رنگ‌های متفاوت را به‌دست کنند. بارزترین ویژگی این کمیک طراحی‌های زیبایش هستند که بدون شک مدت‌ها در ذهن مخاطب باقی خواهد ماند. نبرد فانوس‌های سبز کمیکی است که در پایان با جدایی هل جوردن از بزرگ‌ترین هدف زندگی‌اش خاتمه می‌یابد؛ اخراج او از ارتش فانوس‌های سبز به دلیل اراده‌ی بیش از حد که توانایی کشتن کرونا را به او داد.

4 دیدگاه
Inline Feedbacks
View all comments