پس از موفقیتهای بیحد و مرز «کاپیتان مارول» در دههی ۴۰، انتشارات فاست شخصیتهای جدیدی را به دنیای ابرقهرمان شمارهی یکِ خود اضافه نمود و «خانواده مارول» را بهوجود آورد. اعضای اصلی آن، کاپیتان مارول، «کاپیتان مارول جونیور» و «مری مارول» بودند و همگیِ آنها قدرتهایی مشابه داشتند. افراد دیگری، مثل عمو مارول (Uncle Marvel) و ستوانهای مارول (The Lieutenant Marvels) نیز وجود داشتند که به نوعی عضو افتخاری این خانواده به حساب میآمدند. پس از ریبوت The New 52 در سال ۲۰۱۱، خانوادهی مارول دچار یک تحول بزرگ شد و آن شکل کلاسیک و شناختهشدهاش را از دست داد؛ بنابراین شرح تغییراتی که در این خانواده صورت گرفته، امری ضروری است. در این مقاله به معرفی شخصیتهای خانوادهی مارول میپردازیم. در ضمن، قصد داریم برای آشنایی بیشتر شما با دنیای کاپیتان مارول، سایر شخصیتهای فرعی و البته مهمی که در داستانهای او حضور داشتهاند را معرفی کنیم.
Shazam
نخستین حضور: (Whiz Comics #2 (1940
در کمیکهای عصر طلایی، «شزم» یک جادوگر مصری بود که به قدرتهای خدایان دسترسی داشت و برای هزاران سال با ظلم و پلیدی مبارزه میکرد. شزم زمانی که احساس ضعف و پیری کرد، اولین جانشینش را که بلک آدام بود، انتخاب میکند، اما بلک آدام از قدرتهایش سوءاستفاده کرد و شزم نیز او را به ستارههای دوردست تبعید نمود. این جادوگر، ۵۰۰۰ سال بعد از آن اتفاق، و درست قبل از مرگش، بیلی بتسونِ نوجوان را به عنوان جانشین جدیدش انتخاب میکند و بدینترتیب کاپیتان مارول خلق میشود.
در ریبوت The New 52، خاستگاه شزم تغییرات بسیاری کرد. او یک جادوگر باستانی اهل کندق (Kahndaq) بوده و نامِ واقعیاش ماماراگان (Mamaragan) است. ماماراگان، تنها عضو باقیمانده از شورای جادوگران و تنها نگهبانان صخرهی ابدیت بهشمار میرود؛ در گذشته شش جادوگر دیگر نیز عضو این شورا بودند و با همدیگر، جادو را در سراسر دنیا اداره میکردند، اما بلک آدام همهی آنها را، بهجز ماماراگان، میکشد؛ البته ماماراگان موفق میشود که بلک آدام را زندانی کند. چندین هزار سال پس از این واقعه، بلک آدام با کمک دکتر سیوانا، آزاد میشود و ماماراگان که پیر و ضعیف شده، باید یک نفر را به عنوان جانشینش برگزیند.
Lieutenant Marvels
نخستین حضور: (Whiz Comics #21 (1941
«ستوانهای مارول»، اولین شخصیتهای فرعی دنیای کاپیتان مارول شناخته میشوند که به قدرتهای او دست پیدا کردند. آنها سه نوجوان بودند که به دلیل تشابه اسمی با بیلی بتسون، تصمیم به تاسیس باشگاه بیلی بتسونها میگیرند. البته این سه نفر برای تمایز اسمشان از یکدیگر، از القاب Fat Billy و Tall Billy و Hill Billy استفاده میکردند و بیلی را هم Real Billy صدا میزدند! جالب است که بیلی بتسون اصلی در نخستین ملاقاتش با آنها، هویت ابرقهرمانیاش را افشا میکند. نخستین حضور ستوانهای مارول به شماره ۲۱ سری Whiz Comics برمیگردد. در این مجموعه، زمانی که هر چهار بیلی بتسون در حال نصف شدن توسط یک تیغهی بزرگ بودند، با گفتن کلمهی Shazam (بهصورت همزمان) به قدرتهای کاپیتان مارول دست پیدا میکنند و موفق میشوند دکتر سیوانا را شکست بدهند (عکس). این شخصیتهای بامزه، بارها در کمیکهای عصر طلایی کاپیتان مارول حضور پیدا کردند و عضو افتخاری خانواده مارول (یا خانواده شزم) محسوب میشدند. اما اکنون سالهاست که در دنیای اصلی دی سی، از آنها خبری نیست.
.Captain Marvel Jr
نخستین حضور: (Whiz Comics #25 (1941
«فردی فریمن» اولین شخصیت فرعیای نیست که به قدرتهای کاپیتان مارول دست پیدا کرد (ستوانهای مارول اولین افراد هستند)، اما یکی از سه عضو اصلیِ خانوادهی مارول بود و بعدها صاحب یک سری اختصاصی نیز شد. فِرِدی، زمانیکه به همراه پدربزرگش در یک رودخانه مشغول ماهیگیری بود، مورد حملهی کاپیتان نازی (یکی از دشمنان کاپیتان مارول) قرار میگیرد. پس از این حمله، پدربزرگش کشته میشود و خودش نیز بهشدت مجروح و توسط کاپیتان مارول به بیمارستان برده میشود. از آنجایی که امیدی به زنده ماندن او وجود نداشت، بیلی، فردی را نزد شزمِ جادوگر میبرد تا به او کمک کند. جادوگر به بیلی میگوید که میتواند با انتقال بخشی از قدرتش به فردی، جان او را نجات دهد. به همین صورت، فردی با گفتن عبارت Captain Marvel (نه شزم)، به قدرتهای این ابرقهرمان دست پیدا میکرد؛ البته برخلاف بیلی بتسون، همچنان یک نوجوان باقی میماند. فردی فریمن با اینکه از مرگ نجات پیدا کرده بود، ولی در حالت عادی معلول شده بود و با عصا راه میرفت.
پس از ریبوت The New 52، فردی فریمن یک نوجوان معلول است و برادرخواندهی بیلی بتسون محسوب میشود. او و دیگر برادرخواندهها و خواهرخواندههایش، توسط «آقا و خانم واسکوئز»، به فرزندخواندگی گرفته شدهاند. در ضمن به لطف قدرتهایی که بیلی به او انتقال داده، میتواند با گفتن Shazam به یک ابرقهرمان بالغ تبدیل شود.
Mary Marvel
نخستین حضور: (Captain Marvel Adventures #18 (1942
«مری برامفیلد» یا مری مارول در گذشته، مهمترین شخصیت خانوادهی مارول (پس از بیلی بتسون) به حساب میآمد و نقش مهمی را در بسیاری از داستانهای برتر شزم ایفا میکرد. همچنین او نیز در عصر طلایی، صاحب یک سری اختصاصی شده بود. مری برامفیلد خواهر دوقلوی بیلی بتسون بود و در نوزادی، جایش با دختربچهی مردهی یک خانوادهی ثروتمند عوض شد (پرستار او و برادر پرستار این کار را کرده بودند). پس از آن، بیلی به یتیمخانه رفت و مری هم توسط خانوادهی برامفیلد بزرگ شد. بعدها بیلی از طریق همان پرستار که رو به مرگ بود، از وجود خواهر دوقلویش خبردار میشود و او را پیدا میکند. از آنجایی که مری خواهر دوقلوی بیلی بود، میتوانست با گفتن کلمهی Shazam به یک ابرقهرمان تبدیل شود. البته منبع قدرتهایش از بیلی متفاوت بود و نیروهای فراانسانیِ او از الهههای (خدایان مونث) باستانی نشأت میگرفت:
- Selene
- Hippolyta
- Ariadne (/Artemis)
- Zephyrus
- Aurora (/Aphrodite)
- Minerva
خاستگاه او نیز در ریبوت The New 52 تغییر داده شد. مری برامفیلد، به دلیل شرایط بد خانوادهی اصلیاش، از خانه فرار کرده میکند و بعدها توسط آقا و خانم واسکوئز به فرزندخواندگی گرفته میشود؛ در واقع، نقش او به خواهر بزرگ ناتنی بیلی بتسون تغییر پیدا کرد. مری نیز میتواند با گفتن کلمهی Shazam به یک ابرقهرمان تبدیل شود. البته مانند سایر برادرها و خواهرهایش، این قدرت توسط بیلی به او انتقال داده شده است.
Uncle Marvel
نخستین حضور: (Wow Comics (1943
«عمو مارول» شخصیتی است که جای خالیاش در کمیکهای اخیر شزم بهشدت احساس میشود. او که اسم اصلیاش دادلی (Dudley) است، با خواندن دفتر خاطرات مری مارول به هویت ابرقهرمانی او و بیلی پی میبرد و سعی میکند تا خودش را بهجای عموی واقعی آنها جا بزند؛ دادلی قصد داشت تا با کمکِ خانوادهی مارول، یک تجارت ابرقهرمانی راه بیاندازد و به پول برسد. با اینکه در همان اولین حضورش، نقشهاش لو میرود ولی او را بهخاطر خوشقلب بودنش، در خانواده میپذیرند. در نهایت، دادلی به مدیر و راهنمای خانوادهی مارول تبدیل میشود.
پس از تعطیل شدن انتشارات فاست و خرید شخصیتهای دنیای کاپیتان مارول توسط دی سی، خاستگاه عمو مارول نیز دوبار دچار تغییر شد. عمو مارول در کمیک Shazam: The New Beginning، عموی واقعی بیلی بتسون (در واقع عموی پدرش) و در کمیک The Power of Shazam، سرایدار مدرسهی بیلی بتسون بود. متاسفانه، از زمان ریبوت The New 52، خبری از او نشده است.
Mister Tawky Tawny
نخستین حضور: (Captain Marvel Adventures #79 (1947
در عصر طلایی، «تاکی تاونی» یک ببر سخنگو بود که به دلیل علاقهی زیاد به تمدن انسانها، تصمیم میگیرد که به آمریکا برود و وارد جامعهی آدمها بشود؛ اما هرجا که میرفت، سبب وحشت مردم میشد و کاپیتان مارول هم برای نجات مردم، او را دستگیر میکرد. سپس تاکی تاونی وارد یک لباسفروشی میشود و سعی میکند با پوشیدن یک دست کت و شلوار، از بقیه مخفی بماند، اما از شانس بدش، بار دیگر به کاپیتان مارول برمیخورد (عکس). سرانجام، زمانیکه کاپیتان مارول پی میبرد که تاکی تاونی یک ببر سخنگوی بیخطر است، او را به یک موزهی حیاتوحش معرفی میکند تا در آنجا به عنوان راهنما مشغول به کار شود. تاکی تاونی در سری The Power of Shazam نیز حضور پیدا میکند. در این سری، او عروسک مری مارول بود و توسط جادو به یک ببر سخنگو تبدیل میشود.
تاکی تاونی عضو خانواده مارول نیست، اما شخصیت فانتزی محبوبی بود که در داستانهای عصر طلایی کاپیتان مارول حاضر میشد. خوشبختانه این شخصیت، در سری جدید کمیکهای شزم که بخشهایی از آن توسط جف جانز نوشته شده است، به دنیای اصلی دی سی بازگشته است.
Eugene Choi
نخستین حضور: (Justice League Vol 2 #8 (2012
نسخهی تقریباً متفاوتی از این شخصیت، پیشتر در رویداد فلشپوینت معرفی شده بود، ولی اولین حضور او در دنیای اصلی دی سی به کمیکهای The New 52 برمیگردد. هنوز اطلاعات چندانی از «یوگین چوی» در دست نیست، جز اینکه ریشهی آسیایی دارد، خورهی تکنولوژی و بازیهای ویدیوئی است و پس از تبدیل شدن به شزم، میتواند از طریق ذهنش، تکنولوژی را کنترل کند. او نیز برادر خواندهی بیلی است و توسط خانواده واسکوئز به فرزندی پذیرفته شده است.
Pedro Pena
نخستین حضور: (Justice League Vol 2 #8 (2012
«پدرو پنا» هم از شخصیتهای جدید دنیای شزم بوده و به اندازهی کافی به او پرداخته نشده است. او یک نوجوان چاق و خجالتی است که ریشهی مکزیکی دارد. همانند موارد مشابهی دیگر، برادر خواندهی بیلی بتسون است و از طریق او به قدرتهای شزم دست پیدا کرد. پدرو، قدرت و استحکام فراانسانی دارد.
Darla Dudley
نخستین حضور: (Justice League Vol 2 #8 (2012
مثل سایر شخصیتهای جدیدِ دورهی The New 52، اطلاعات چندانی از «دارلا دادلی» نیز در دسترس نیست. او کوچکترین عضو خانواده شزم است و به بیلی علاقهی زیادی دارد. تنها چیزی که از گذشتهی دارلا میدانیم این است که والدینش او را نمیخواستند و رهایش کردند. دارلا با گفتن Shazam به یک تندرو تبدیل میشود.