در این مقاله قصد داریم محافظین جهان دی سی که کیهان را نظاره، اداره و کنترل میکنند معرفی کنیم. همراه ما باشید.
این مخلوقاتِ معروف به محافظین جهان، مخلوقاتی هستند که در سیاره ای بنام “مالتوس” (Maltus) متولد شدند و جزء نخستین مخلوقاتِ زندۀ باهوش در عالم محسوب میشوند. آنها که زندگی خود را وقف علم کرده بودند، مدام در حال بررسی و آزمایش بر روی سیاراتِ اطرف خود بودند. یکی از آنها که اسمش “کرونا” (Krona) بود، با پیچ و تاب دادن زمان، به زمانِ نخست برگشت اما در آزمایشش ناموفق شد و در نتیجۀ این آزمایشِ ناموفق او، “مالتی ورس” دی سی پدید آمد. او در عین حال، منجر به آفرینشِ جهانِ مخرب “آنتی ماده” (Antimatter) یعنی “کوارد” (Qward) نیز شد. به همین سبب، مالتوسی ها که در برابر این کار کرونا احساس مسئولیت میکردند، تصمیم گرفتند برای آنکه از جهان در برابر دیگر بدی ها محافظت کنند خودشان تبدیل به محافظین شوند و در جهت عملی کردن این تصمیم خود دست بکار شدند، تکامل یافتند: جمجمۀ سرشان بزرگتر و به مرور زمان بدن هایشان کوچیک تر شد، و همان شکل و شمایلی را که امروزه در کمیک های دی سی میبینیم به خود گرفتند، و در سیاره ای تازه کشف شده به اسم “OA” اسکان یافتند.
کنترل کننده ها (Controllers)
پس از فاجعه ای که کرونا به بار آورد، اهالی سیارۀ OA به سه گروه مختلف با اهدافی متفاوت تقسیم شدند. یک گروه که خود را “کنترل کننده ها” مینامیدند، باور داشتند که تنها راه محافظت از جهان کنترل کردن آن است. آنها تصمیم گرفتند شرارت را مستقیما دنبال کرده و نابود کنند. به همین خاطر، سیارۀ OA را ترک کرده و وارد بُعدی دیگر شدند و برای نابودسازی مخلوقات شرور شروع به ساختن انواع سلاح ها کردند. سلاح “خورشید خوار” (Sun-Eaters) که قادر به خاموش کردن خورشید ها بود. سلاح “ماشین معجزه” (Miracle Machine) که با آن میتواستند مخلوقاتی توانا در امر بلعیدن دنیاها بیافرینند و همچنین به افکار جان بخشند. کنترل کننده ها با گذشت زمان، به نیروی پلیسی برای ادارۀ اوضاع نیاز پیدا کردند و در نتیجه، تیمی به نام “ستاره های تاریک” (Darkstars) شکل دادند.
کنترل کننده ها، به این سپاه این اختیار را دادند تا مستقیما به قدرت های آنها دسترسی پیدا کرده و از آن استفاده نمایند. اما ستاره های تاریک، رفته رفته و با برآورده کردن خواسته های خود بجای خواسته های کنترل کننده ها، از کمک های کنترل کننده ها محروم شدند و از بین رفتند. بعد از آن، دنبال مخلوقاتی گشتند تا قادر به کنترل کردنشان باشند.
زامارون ها (Zamarons)
یکی دیگر از گروه هایی که بعد واقعۀ کرونا سیارۀ OA را ترک کرد زامارون ها بودند. این نژاد که متشکل از تمامی محافظین مونثِ سیارۀ OA بودند، با این طرز فکر که اهالی OA چون جاویدان هستند دیگر نیازی به تولید مثل نیست، سیارۀ OA را کاملا ترک کردند. آنها کلمۀ “زامارون” که ریشه در کلمۀ “آمازون” دارد را برای خود برگزیدند. آنها تکامل یافتند و ملتی مبارز به وجود آوردند و بجای توسعه و تکاملِ توانایی های روانی، روی تکاملِ توانایی های فیزیکی تمرکز کردند. آنها انرژی های خود را داخل کریستال ها نگهداری کرده و آن را به ملکۀ برگزیدۀ خود اعطا میکردند. به این ملکه هم “استار سفایر” (Star Sapphire) می گفتند. اما از آنجا که خود کریستال قدرت بخصوصی داشت، اغلب “استار سفایر” را اداره میکرد. که این هم معمولا باعث میشد تا ماهیت ملکۀ زامارون ها شوم و شیطانی شود.
با گذشت زمان، زامارون ها خواستار تکثیر دوباره شدند و به همین منظور، بُعد خود را ترک کرده و برای مدت طولانی برنگشتند.
در سری بحران بینهایت، ریشۀ زامارون ها دوباره دچار تغییر و تحول شد. بر اساس این داستان جدید، زامارون ها اعضای مونث سیارۀ OA بودند که بخاطر آنکه “محافظین” قصد داشتند عواطف آنها را خنثی کنند، OA را ترک کرده و در سیارۀ زامارون ساکن شدند. و در همان سیارۀ زامارون بدنبال گرفتن انتقام، با استفاده از کریستال بنفش انگلی که از دو جسد پیدا کردند شروع به درست کردن سنگ های استارسفایر کردند که به کمک آن میتوانستند انتقامشان را بگیرند. بعد از این قضیه هم ماموریت یافتند تا با پیدا کردن سیاراتی، عشق را به زور وارد قلب ساکنین آن سیارات کنند. رفته رفته و در سری “تاریک ترین شب” (Blackest Night) که مرده ها زنده میشدند، پس از اسکان در سیاره، فهمیدند کریستال های متعلق به دو جسدی که پیدا کرده بودند در واقع جسد “خوفو” و “کی آرا” یا همان هاک من (Hawkman) و هاک گرل (Hawkgirl) بوده است. این دو جسد که زنده شده بودند، انرژی نهفته در باتری مرکزی را کاملاً جذب کرده و سیاره را نابود کردند. زامارون ها نیز با تعمیر کردن باتری خود، سیاره شان را جمع و جور کردند. با وجود آنکه بعداً تهدید به جنگ شدند اما در اکثر مواقع از خود دفاع کردند و فرهنگ مستقلی داشتند.
محافظین (Guardians)
آخرین مالتوسی ها که در OA ماندند و قصد محافظت از عالم را داشتند معروف هستند به “محافظین دنیا”. آنها برای محافظت از دنیا نیاز به کمک داشتند و تصمیم به برقرار کردن نیروی پلیسی گرفتند. در نتیجه، ربات هایی ساختند و پس از آنکه آنها را به اندازۀ کافی قدرتمند کردند، در دنیا پخش کردند. این اندرویدها که “منهانتر” (Manhunter) خطاب میشدند، در طی میلیون ها سال از دنیا محافظت کردند. در این مدت، محافظین برای آنکه بتوانند در مقیاس بزرگتری دنیا را نظاره و بررسی کنند، آن را به ۳۶۰۰ منطقۀ مختلف تقسیم کردند و به هر کدام از این منطقه نام بخش (Sector) را دادند. اما در یکی از روزها سپاه منهانتر بر ضد ماموریت های سیستماتیک خود حرکت کردند و تصمیم گرفتند تمامی مخلوقات ارگانیک در جهان را سر به نیست کنند.
نخستین جایی که قصد نابودسازی اش را داشتند بخش ۶۶۶ بود که در نهایت موفق شدند کل آن سیاره را نابود کنند. اما پیش از پیشروی بیشتر، محافظین مانع آنها شدند. عده ای هم که موفق به فرار شده بودند به تلاش خود برای رسیدن به هدفی که زمانی به عنوان یک سپاه اتخاذ کرده بودند ادامه دادند.
پس از این فاجعه، محافظین به این باور رسیدند آنهایی که از دنیا محافظت میکنند باید زنده و دارای عواطف باشند. بدین ترتیب، حلقه های قدرت را به وجود آوردند که قادر بود افکار حامل خود را به ماده تبدیل کند. حد و مرز این حلقه ها، به میزان قوۀ تخیل و اندیشه حامل خود بستگی داشت. این حلقه ها، خودشان حامل خود را انتخاب میکردند و پس از آنکه ساخت حلقه ها تکمیل شد، آرایش خاصی به خود گرفتند و با نیروی اراده کار کردند. به سپاهی که حامل حلقه ها بودند سپاه فانوس سبز (Green Lantern Corps) گفته میشد. آنها از رنگ سبز استفاده میکردند و قدرت خود را از باتری مرکزی در OA میگرفتند که پر بود از نیروی اراده و انرژی محافظین. این سپاه بسیار موفق عمل میکرد، تا اینکه یکی از اعضای خودش به اسم هال جوردن تبدیل به پارلاکس شد و تا رسیدن به خود سیارۀ OA تمامی فانوس هایی که سد راهش میشد را از مقابل برداشت و با منفجر کردن باتری مرکزی موجب شد تمامی محافظین به جز محافظی به اسم “گانتت” (Ganthet) از بین بروند.
گانتت، آخرین حلقه را به کایل راینر (Kyle Rayner) اعطا کرد و او هم با گذشت زمان موفق به زنده کردن تمامی محافظین شد. اما این دفعه بجای آنکه همۀ آنها مذکر باشند، بعضی از محافظین در جسم مونث زنده شدند. محافظین به مرور زمان سپاه فانوس سبز را دوباره و از نو دایر کردند و محافظینی چون گانتت و “سید” (Sayd) که دارای عواطف بودند را از میان خود اخراج کردند. این دو محافظ طرد شده با گذشت زمان تکامل یافتند و تبدیل به خالقین انرژی آبی رنگ به نمایندگی از امید شدند. آنها با یکدیگر شروع به خلق یک نیروی پلیسی دیگر برای کمک به فانوس های سبز کردند.
در نتیجۀ اتفاقات شومی که در پایان دورۀ تاریکترین شب رخ داد، تعداد محافظین ارشد از ۱۲ به ۶ کاهش یافت.
محافظین که از وجود سپاه های دیگر ناراحت بودند، از یک طرف مشکلی با استارسفایرها نداشتند و از طرفی دیگر دستور قتل فانوس های قرمز را صادر کرده بودند، از سویی دیگر هم در نتیجۀ توافقات به عمل آمده با فانوس نارنجی یا همان “لارفلیز” (Larfleeze) ارتباط سیستم ستاره ای وگا (The Star System of Vega) با فانوس های سبز را قطع کردند.
نکته ۱: “اگر دنبال سری کمیکی باشید که دورۀ آشوب در سیستم وگا را تعریف کند می توانید سری ۱۲ قسمتی “اُمگا من” (Omega Men) به قلم تام کینگ را بخوانید.”
با گذشت زمان، کرونا که برای اولین بار دنیا را به خطر انداخته بود برگشت و با کنترل کردن تمامی عواطف، به محافظین و دنیا حمله کرد. با اینکه هال جوردن و سینسترو جلوی اینکار او را گرفتند اما محافظین در طی نبرد با کرونا، شاهد حرکات خودسرانۀ فانوس های سبز شدند که در راسشان هال جوردن بود، در نتیجه، سردستۀ آنها یعنی هال جوردن را از سپاه اخراج کردند. کایل راینر نیز پس از اینکار محافظین، به همراه تک تک نماینده های هر عواطف، اکیبی به نام “New Guardians” برقرار کرد. محافظین هم که کاملا از وضعیت موجود آگاه بودند، به این نتیجه رسیدند که کار سپاه فانوس سبز دیگر سر رسیده است و تصمیم به خلق “سومین ارتش” (Third Army) گرفتند. و برای عملی کردن این تصمیم خود، به منبع همان انرژی ای رفتند که یک زمانی از آن در ساخت حلقه ها استفاده کرده بودند، مخلوقی که بهش نام “نخستین فانوس” (First Lantern) را داده بودند. اسم این مخلوق “ولتوم” (Volthoom) بود که میلیاردها سال پیش به زندان افتاده بود. نظارت او هم بر عهدۀ دیگر اهالی OA بود که یک زمانی همین محافظین آنها را به اسرارت گرفته بودند. محافظین با کمک انرژی ولتوم و با ارادۀ خود، سومین ارتش را به وجود آوردند. اما پس از آنکه متوجه کافی نبودن این کارشان شدند، شروع به جذب انرژی بیشتری از ولتوم کردند و با اینکار، به مرور زمان زندان نخستین فانوس تضعیف شد. فانوس ها خبردار شدند که به آنها خیانت شده است و به همراه محافظین جدیدِ کایل راینر و ارتش منهانترِ فانوس های قرمز، سومین ارتش را نابود کردند که به آزاد شدن نخستین فانوس انجامید.
نکته ۲: “ولتوم همان مخلوقی است که به مالتوسی ها، که زمانی فقط میل به علم و دانش داشتند، یاد داده بود “طیف عواطف” (Emotional Spectrum) چیست و نحوۀ کارگردش به چه شکلی است. اما به مرور زمان، برای آنکه معلوم شد ولتوم چجور خطری هستش داخل یک سوراخ تاریک زندانی شد و چند تن از محافظین معروف به Hidden Ones وظیفۀ محافظت از او را عهده دار شدند. بقیۀ محافظین هم ارتش منهانتر را ساختند. یعنی ولتوم زمانی زندانی شد که نخستین سپاه شکل گرفت.”
در نهایت ولتوم کشته شد و فانوس ها آزاد شدند. اعضای Hidden Ones هم برای آنکه بفهمند دقیقا در دنیا چه خبر است خواستار زمان شدند و با منصوب کردن هال جوردن به راس سپاه، به همراه کایل راینر برای شناخت و آگاهی از دنیا به راه افتادند.
این ها تنها محافظینی بودند که قبل تولد دوبارۀ جهان دی سی وجود داشتند و معروف بودند به Templar Guardians.
طیف عواطف
طیف عواطف، مبنع قدرتی است که با استفاده از احساسات و عواطف، از طریق برخی از رنگ ها باعث شکل و شمایل گرفتن همان احساسات و عواطف میشود.
احساساتی که به عنوان یک قدرت تجسم پیدا میکنند + آوتارهایشان
خشم (Rage) : حاوی حس انتقام اعضای باقیمانده بخش ۶۶۶ پس از قتل عام بدست منهانترها، که آواتاری به اسم “Butcher” دارد.
طمع (Greed): حس خودخواهی مختص تنها یک فانوس به اسم لارفلیز که آواتاری به اسم ” Ophidian” دارد.
اراده (Will): حاوی حس اراده و فایق آمدن بر ترس. حسی مربوط به فانوس های سبز که آواتاری به اسم “Ion” دارد.
ترس (Fear) : احساسی مخصوصِ سینسترو که سیارۀ کروگار(Korugar) را اداره میکند و آواتاری به اسم “Parallax” دارد.
مرگ (Death) : مرگ یک احساس نیست، اما باعث میشود تا “نکرون” (Nekron) که کارش سحر و جادوی مرگ است، بتواند فانوس های سیاه بی آفریند. آواتار مرگ شخص “نکرون” است.
امید (Hope) : احساسی که گنتت و سید برای کمک به فانوس های سبز به وجود آوردند. آواتاری به اسم “Adara” دارد.
عشق (Love) : احساس مربوط به استارسفایرها در فرهنگ و تمدن زامارون ها که آواتاری به اسم “Predator” دارد.
شفقت (Compassion) : شامل حس قبیلۀ ایندیگنو (indigo) که احساسات ساده و پیش پا افتاده داشتند. آواتاری به اسم “Proselyte” دارد.
زندگی (Life) : قدرتی که وجود زندگی را میسر میسازد. آواتاری به اسم “Entity” دارد. بعلاوه، زمانی کایل راینر با تبدیل به فانوس سفید آواتار این قدرت شد.
ریشه و شاخه های “طیف”، در کمترین حالت ممکن به اندازۀ معرفی محافظین جهان دی سی، نیاز به شرح و شفاف سازی دارد. به همین خاطر، در یک مقاله ای دیگر دربارۀ فانوس ها و همچنین احساسات و آواتارهای آنها برایتان خواهیم گفت.