سری مشت آهنین فناناپذیر که توسط «اد بروبیکر»، «مت فرکشن» و «دیوید آجا» خلق شد، یکی دیگر از آن آثار فوقالعاده زیباست که در کنار وفاداری به ذات شخصیت، راه را برای روایت داستانهای جدید هموار میکند. نخستین و احتمالاً بهترین فصل داستانی مجموعهی مشت آهنین فناناپذیر، حکایت آخرین مشت آهنین است که به سرگذشت مشتهای آهنین پیش از دنیل رند (مشت آهنین کنونی) میپردازد. در این داستان، دنیل را شخصیتی مرموز به نام «اورسن راندل» همراهی میکند که رفتهرفته گذشتهاش آشکار شده و معلوم میشود ارتباط نزدیکی با پدر دنیل رند داشته است و اکنون قصد دارد دنیل را آمادهی یکی از مراحل آداب و رسوم هفت شهر آسمانی کند که در این راه، چالش هایدرا و شخصی فوقالعاده نیرومند به نام «داووس» جلوی آنها قرار میگیرد و درابتدا باید از سد آنها عبور کنند.
من مشت آهنین هستم. مقابل طوفان میایستم، وقتی که هیچ چیزی قادر به ایستادن در برابرش نیست.