معرفی نژاد ناانسان | تاریخچه و رخدادهای مهم

«ناانسان‌ها» یکی از نژادهای ساکن زمین هستند که به‌وجود آمدنشان نتیجه‌ی آزمایش کری‌ها روی انسان‌های نئاندرتال بوده است. میلیون‌ها سال قبل و در طی یکی از جنگ‌های دو نژادِ فضایی معروف مارول یعنی کری‌ها و اسکرال‌ها، کری‌ها در سیاره‌ی اورانوس برای خود پایگاهی ساختند. مدتی بعد، پس از انجام تحقیقات درمورد سیاره‌های مجاورشان متوجه شدند که گونه‌ای از موجودات غیرپیشرفته‌ی اولیه روی سیاره‌ای به‌نام زمین زندگی می‌کنند و به علت آزمایشات سلستیال‌ها، دارای ظرفیت ژنی برای پیشرفت هستند. آگاهی از این مسئله، کری‌ها را وسوسه به آزمایش روی انسان‌ها کرد؛ آزمایش‌هایی به‌وسیله‌ی غبار ماده‌ای به نام تریجن که باعث فعال شدن ژن‌های جهش‌یافته در انسان‌ها و به‌وجود آمدن ناانسان‌ها شد. کری‌ها قصد داشتند تا از این انسان‌های جهش‌یافته به عنوان ارتشی قدرتمند در مقابل اسکرال‌ها استفاده کنند، اما به دلایلی که هرگز فاش نشد، آن‌ها ناانسان‌ها را در زمین رها کردند و رفتند.

پس از اینکه کری‌ها، ناانسان‌ها را رها کردند، این نژاد به دلیل هوش برتری که نسبت به انسان‌ها داشت، شروع به ساختن قلمرو و امپراتوری خود کرد؛ در حالی که در آن زمان انسان‌ها در غارها پنهان می‌شدند، آن‌ها وسایل و تکنولوژی‌های پیشرفته‌ای برای خود ساختند و با آزمایشاتی که روی غبار تریجن انجام دادند، توانستند قدرت‌های منحصر به فردی را در هر یک از افراد ناانسان به‌وجود بیاورند. پس از مدتی ناانسان‌ها متوجه شدند که ترجنسیس (در معرض غبار تریجن قرار گرفتن) در بعضی موارد موجب تأثیرات منفی روی افرادی که در مجاورت تریجن قرار گرفته‌اند می‌شود. آگاهی از این تاثیراتِ منفی باعث شد تا ناانسان‌ها مراسم‌های خاص و مراحل ویژه‌ای را برای افرادی که می‌خواهند در معرض غبار تریجن قرار بگیرند، در نظر داشته باشند. این مسئله به این منظور انجام می‌شد که تعداد تأثیرات منفیِ تریجن روی افراد ناانسان به حداقل برسد.

لازم به ذکر است که اولین بار، تأثیرات غبار تریجن روی ناانسان‌ها توسط یکی از خودشان به‌نام «رنداک» کشف شد. او پس از کشف‌اش متوجه شد که این مسئله، تضمین‌کننده‌ی بقای ناانسان‌ها است و آن‌ها را شایسته‌ی زندگی می‌کند. به همین دلیل، بسیاری از جمعیت آن زمان ناانسان‌ها را در معرض غبار تریجن قرار داد تا به قدرت‌های مخصوص خودشان دسترسی پیدا کنند. پس از همین مسئله بود که تأثیرات منفی در بعضی موارد مشاهده شد.

یکی از موارد جالب فرهنگ ناانسان‌ها اعتقاد آن‌ها به یک سیستم سفت و سخت و تغییرناپذیر است. بر اساس این سیستم، جایگاه هر یک از ناانسان‌ها در جامعه از ابتدا مشخص است و این جایگاه به هیچ‌وجه قابل تغییر نیست؛ حتی اگر فرد مورد نظر قوی‌ترین یا پرنفوذ‌ترین فرد جامعه باشد. علاوه بر این، اجتماع ناانسان‌ها به‌شدت با مسئله ترکیب شدن با دیگر نژادها مخالف است و از ازدواج‌ها یا ارتباط‌های بین نژادهای دیگر و نژاد ناانسان‌ها جلوگیری می کند. هر چند که بعضی از افراد ناانسان‌ها از جمله «کریستال» (یکی از اعضای خاندان سلطنتی آتیلان) این قانون را زیر پا گذاشتند. کریستال حتی با کوئیک سیلور (که در آن زمان هنوز جزء «افراد ایکس» بود) ازدواج کرد و این دو صاحب فرزندی به نام «لونا» شدند.

در دنیای کمیک، ناانسان‌ها در شهری خاص زندگی می‌کنند که آتیلان نام دارد. همچنین این شهر توسط اعضای خاندان سلطنتی ناانسان‌ها اداره می‌شود که از ابتدای به‌وجود آمدن ناانسان‌ها بر آن‌ها حکمرانی کرده‌اند. اعضای حال حاضر خاندان سلطنتی عبارت‌اند از «بلک بولت» یا همان پادشاه ناانسان‌ها، «مدوسا» یا ملکه‌ی ناانسان‌ها و همسر بلک بولت، کریستال یا خواهر مدوسا، «ماکسیموس» یا برادر بلک بولت، «کارناک»، «گورگن»، «تریتون»، «لونا» یا دختر کریستال، «اهورا» یا پسر بلک بولت و مدوسا، و البته «لاکجا» یا همان سگ خاندان سلطنتی که قدرت تلپورت را دارد.

  • هشدار: در ادامه یک‌سری از داستان‌های مهم با حضور ناانسان‌ها را برایتان شرح می‌دهیم. به همین علت، اسپویلرهایی نیز در متن وجود دارند. در نتیجه، می‌توانید با نخواندن هرکدام از گزینه‌ها، از اسپویل شدن داستان جلوگیری کنید.

آتیلان (Attilan)

شهر اصلی ناانسان‌ها یعنی آتیلان بارها و بارها در دنیای کمیک جابه‌جا شده و در حال حاضر، در حومه‌ی شهر نیویورک قرار دارد، اما این شهر برای مدت زیادی در کره‌ی ماه بود.

در طول این داستان، ناانسان‌ها به زندگی خود در آتیلان روی ماه ادامه می‌دادند، تا اینکه چند تن از فراریانِ کری به ماه رفتند، پس از اینکه توسط گارد ناانسان‌ها مورد حمله قرار گرفتند، گفتند که برای جنگیدن به آتیلان نیامده‌اند، بلکه آمده‌اند تا درخواست پناهندگی کنند؛ البته این یک دروغ بود تا بتوانند پس از مدتی زندگی در کنار ناانسان‌ها، اعضای خاندان سلطنتی را ترور کنند، اما در نهایت پس از اینکه به چند بچه‌ی ناانسان حمله کردند، نقشه‌ی آن‌ها فاش شد و ناانسان‌ها آن‌ها را از آتیلان بیرون کردند.


خدمتکاران کری (Servants of the Kree)

زمانی که «رونان» فرمانروای کری‌ها بود، امپراتوری آن‌ها از امپراتوری شی‌آر شکست خورد. این مسئله رونان را به این فکر انداخت که دوباره ناانسان‌ها را زیر سلطه‌ی خود درآورد و از آن‌ها به عنوان سلاحی در مقابل امپراتوری شی‌آر استفاده کند. به همین منظور، رونان با حمله‌ای غافلگیرکننده کنترل آتیلان را به‌دست گرفت و از ناانسان‌ها خواست که از او تبعیت و به او خدمت کنند، چرا که آن‌ها از ابتدا با این هدف خلق شده‌اند که سلاح امپراتوری کری در مقابل دشمنانش باشند. بنابراین، ناانسان‌ها از زمین برده شدند و به خدمتکاران امپراتوری کری در جنگ با شی‌آر بدل گشتند، اما پس از مدتی، پادشاه ناانسان‌ها، بلک بولت، به این فکر افتاد که دوباره ناانسان‌ها را از زیر سلطه‌ی رونان رها کند. به همین علت، به او پیشنهاد مبارزه‌ی تن‌به‌تن داد و این شرط را گذاشت که در صورت پیروزی‌اش ناانسان‌ها آزاد شوند. رونان شرط را قبول کرد و پس از یک مبارزه‌ی سهمگین شکست خورد و به دلیل قولی که داده بود، ناانسان‌ها را آزاد کرد.


تبعید خانواده‌ی سلطنتی (Exile of the Royal Family)

پس از اینکه ناانسان‌ها از زیر سلطه‌ی رونان آزاد شدند، اوضاع آنطور که بلک بولت انتظار داشت پیش نرفت و ناانسان‌ها حاضر نشدند به زمین بازگردند. در واقع، همگیِ آن‌ها خواستار آزاد شدن از زیر سلطه‌ی کری‌ها بودند، اما حضور در جنگ‌ها باعث شده بود حس افتخار و باور به اینکه هر یک از آن‌ها سرنوشت مخصوص به خود را دارند درشان تقویت شود. به همین دلیل، به این نتیجه رسیدند که خاندان سلطنتی لیاقت حکمرانی بر آن‌ها را ندارد و آن‌ها را به کشور لاتوریا که تحت حکمرانی خبیث معروف دنیای مارول، «دکتر دووم» بود فرستادند، اما پس از مدتی، به اشتباه خود پی بردند و به آتیلان برگشتند.


تهاجم مخفی (Secret Invasion)

طی رویداد معروف «تهاجم مخفی» اعضای گروه «ایلومیناتی» متوجه شدند که بلک بولت در واقع یک اسکرال است و فهمیدند که این بلک بولتِ اسکرالی، همان کسی می‌باشد که در جنگ با «هالک» شکست خورده است. پس از اینکه «آیرون‌من» ناپدید شدنِ بلک بولت را به مدوسا گزارش داد، او اسکرال دستگیر شده را نزد شورا برد و خطر تهاجم اسکرال‌ها را برای آن‌ها شرح داد، اما در همین زمان اسکرال‌ها خودشان را نشان دادند و شهر ناانسان‌ها را غارت کردند و تحت کنترل خود گرفتند. از سوی دیگر، مدوسا به کمک خاندان سلطنتی موفق شد کشتی فضایی اسکرال‌ها را بدزدد و با آن راهیِ سیاره‌ی کری‌ها شود تا ازشان کمک بگیرد.

در همین هنگام، بلک بولت در کشتی فضایی دیگری از گُردان اسکرال‌ها زندانی بود و اسکرال‌ها قصد داشتند از صدایش در برابر دشمنان خود بهره ببرند. از طرفی دیگر، مدوسا با رونان متحد شد و برگشت تا بلک بولت را از دست اسکرال‌ها نجات دهد. در ادامه، او متوجه شد که اسکرال‌ها علاوه بر بلک بولت، پسرشان اهورا را نیز اسیر کرده‌اند تا از او به عنوان اهرمی برای رسیدن به خواسته‌هایی که از بلک بولت داشتند، استفاده کنند، اما در نهایت، اهورا موفق شد با قدرت‌های کنترل ذهن خود اسکرال‌ها را مجبور به آزادی پدرش کند و سپس، هر دوی آن‌ها به کمک رونان و مدوسا از کشتی فضایی اسکرال‌ها نجات داده شدند. پس از بازگشت، خاندان سلطنتی اعلام کردند که می‌خواهند سرنوشت خود به عنوان خدمتکاران کری را بپذیرند و به سیاره‌ی کری‌ها بروند. همچنین در پایانِ داستان مشخص شد که رونان به شرط ازدواج با خواهر کوچک‌تر مدوسا، یعنی کریستال، حاضر شده به او کمک کند.


جنگ پادشاهان (War of Kings)

پس از ازدواجی که میان خاندان سلطنتی و نژاد کری صورت گرفت، ناانسان‌ها روابط نزدیک‌تری با کری‌ها برقرار کردند و در امپراتوری کری‌ها با آن‌ها همکاری می‌کردند تا اینکه «ولکان»، یکی از خبیث‌های افراد ایکس، امپراتور کشور شی‌آر شد و به کری‌ها حمله کرد. در این حمله بلک بولت و ولکان نبرد سختی انجام دادند و اینطور به‌نظر رسید که هردوی آن‌ها در این مبارزه کشته شده‌اند؛ به همین دلیل، مدوسا فرمانروایی ناانسان‌ها را به عهده گرفت. ولی چند ماه بعد مشخص شد که بلک بولت زنده و برای باری دیگر (این‌بار به همراه برادرش ماکسیموس) به گروه ایلومیناتی ملحق شده است.


بی‌نهایت و ناانسان جدید (Infinity & New Inhuman)

پس از چند ماه ناانسان‌ها به زمین بازگشتند و با جابه‌جا کردن شهر آتیلان، این شهر را به حومه‌ی نیویورک و بالای رودخانه‌ی هادسون انتقال دادند. مدتی از حضور آن‌ها در زمین نگذشته بود که متوجه شدند تایتانِ دیوانه، «ثانوس»، قصد دارد برای پیدا کردن و کشتن پسر ناانسان‌اش به زمین حمله کند که این باعث درگیری بین ناانسان‌ها و ثانوس شد.


جنگ داخلی ۲ (Civil War II)

پیش از رویداد جنگ داخلی ۲، ناانسان‌های جدید زیادی در اثر پخش غبار تریجن در سراسر دنیا به‌وجود آمدند. یکی از این ناانسان‌ها به‌نام «یولیسیس» توانایی پیش‌بینی آینده را داشت؛ به دلیل توانایی‌های خاص این ناانسان، بین قهرمانان دو دستگی پیش آمد. گروهی از قهرمانان به رهبری «تونی استارک» اعتقاد داشتند که قهرمانان نباید از این قدرت بهره ببرند، چرا که احتمال خطا در آن وجود دارد و گروهی دیگر به رهبری «کارول دانورز» اعتقاد داشتند که استفاده از این ناانسان و قدرت او برای حفظ زمین از خطرات ضروری است. در نتیجه‌ی این دوگانگی جنگی خونین در گرفت که در پایانِ آن یولیسیس به جاودانه‌ها ملحق شد و تونی استارک به کما رفت.


ناانسان‌ها علیه افراد ایکس (Inhumans vs. X-Men)

همانطور که پیش از این گفته شد، ناانسان‌ها، غبار تریجن را در سراسر دنیا پخش کردند. این غبار بر روی افرادی که در وجودشان ژن ناانسان داشتند تاثیر می‌گذاشت و قدرت‌های جدیدی به آن‌ها می‌بخشید، ولی روی انسان‌های معمولی هیچ تاثیری نداشت. اما ماجرا به همین‌جا ختم نشد، چرا که غبار تریجن روی جهش‌یافته‌ها و افراد ایکس اثر بدی داشت و باعث مسمومیت و مرگ آن‌ها می‌شد. این ماجرا طوری بود که رهبر افراد ایکس یعنی «سایکلاپس» در اثر مسمومیت با غبار تریجن جان خود را از دست داد و این مسئله باعث برافروخته شدن جنگی میان ناانسان ها و افراد ایکس شد.


مقاله‌ای که خواندید مروری خلاصه‌وار بر مهم‌ترین اتفاقاتی بود که در جهان مارول رخ داده و ناانسان‌ها در بخشی از آن‌ها سهیم بوده‌اند. در مقاله‌ی بعدی به معرفی اعضای خاندان سلطنتی و موارد مربوط به آن‌ها خواهیم پرداخت.

2 دیدگاه
Inline Feedbacks
View all comments