کاور افسانهای «تاد مکفارلین» برای قسمت نخست از سری کمیک Spider-Man در سال ۱۹۹۰ در یاد و خاطرهی هواداران و خالقان به عنوان یکی از جذابترین و چشمگیرترین کاورها در طول تاریخ کمیک باقی خواهد ماند. انتشارات مارول هم همین نظر را داشت و با احتسابِ تمام نسخههای دوبارهچاپشدهی آن، در کل ۱۳ نسخهی واریانت برایش در نظر گرفت. در حقیقت، این کاور آنقدر نمادین است که یکی از کاورهای واریانت قسمت ۱۱۸ از سری کمیک Batman که به این تصویر کلاسیک ادای احترام میکند به سرعت تمامی توجهات را معطوفِ خود کرد. حتی تبدیل آن به واریانتهای ساختهشده از فویلهای طلا و نقره نیز مشابه با واریانتهای فلزی کاورِ مکفارلین میباشد.
اما تاثیر ماندگار عنوان #۱ Spider-Man تنها به کاور ختم نمیشود. در حقیقت، این شماره ممکن است تعیینکنندهی رویهی تمام کمیکهای دههی ۹۰ میلادی باشد.
برخی هواداران احتمالاً گمان میکنند «افراد ایکس» نمادینترین فرنچایز مارول (و یحتمل تمام کمیکها) در دههی ۹۰ بود. از دیدگاه کلی بحثی در این مورد نیست؛ آن هم با در نظر گرفتن مواردی مانند محبوبیتِ روبهرشد این تیم جهشیافته در آن دهه، دوجین اسپینآف از آن و اقتباسهایی که فرهنگ ابرقهرمانی را تحت سلطهی خود داشتند.
البته، اگر بخواهیم فقط یک شماره از کمیک را در نظر بگیریم، میتوان دلیل محکمی ارائه کرد که شمارهی اول سری کمیک Spider-Man به نویسندگی و طراحی تاد مکفارلین، آن هم درست در ابتدای دههی ۹۰، توانست حالوهوای خشنترین و پرتنشترین دههی تاریخ کمیک را تعیین کند. این شماره زمینه را برای رشد ناگهانی و چشمگیر فروش کمیکها فراهم کرد، به نقش طراح در کمیکها معنای تازهای بخشید، و مستقیماً به تاسیس انتشارات ایمیج منجر شد. اما چگونه تنها یک کمیکبوک میتواند تمام این دستاوردها را به همراه داشته باشد؟
خب، فکر نمیکنم مشکلی داشته باشد که با آمار فروش ۲.۵ میلیون نسخهای این کمیک شروع کنم. یا قرار دادن احتمالاً محبوبترین قهرمان مارول در یک سری کمیک جدید و تازه، آن هم به نویسندگی و طراحیِ شاید محبوبترین طراح تاریخ مارول (و در حال حاضر یکی از محبوبترین طراحان عرصهی کمیک). و بد نیست بگویم شروع این سری با نسخههای واریانت متعدد یحتمل توانست کارساز واقع شود.
با این حال، قدرت واقعی کمیک #۱ Spider-Man، و این که چرا تصویرسازی و شیوهی نگارش اسپایدرمنِ مکفارلین هنوز هم پابرجاست، مربوط به چیزی فراتر از آمار فروش و حتی فراتر از چیزی که درون صفحات این شماره است، میباشد. دربارهی انرژی و هیجانی است که این شماره برای جامعهی کمیک به ارمغان آورد، و حس احتمالات تازه و نویی که در دنیای مارول به همراه داشت. هرچند، باید این را هم بدانید که در هر صورت، هایپ بسیاری پیرامون این شماره از سری Spider-Man بهوجود آمده بود.
تمام اینها قسمت اول از کمیک Spider-Man را تبدیل به چیزی بیشتر از یک موفقیت بزرگ میکند. این کمیک همان شمارهای است که بیشتر از همه مسبب فرهنگ کمیک در دههی ۹۰ میباشد و همین الان چرایش را توضیح میدهیم.
رشد بیسابقهی صنعت کمیک
بدیهیترین تاثیر Spider-Man #1 بر صنعت کمیکِ دوران خود را میتوان در آمار فروش آن دید. اما درک اینکه این آمار نهتنها برای سود انتشارات مارول، بلکه در پیشرفت صنعت کمیک و رسیدن کمیکهای منتشرشدهی مهم به تعداد چاپ و فروش بالاتر چه اهمیتی داشت، نیاز به توضیح بیشتری دارد.
در روزهای ابتدایی صنعت کمیک، رسیدن به تیراژ بالا و آمار فروش میلیونی برای کمیکها چیز ناشناختهای نبود؛ دلیل اول این است که کمیکها در یک کلام ارزان بودند، حتی در دههی ۳۰ و ۴۰ که کمیک تبدیل به یک مدیوم محبوب شد. و دلیل دیگر این است که آن زمان هنوز تلویزیونی وجود نداشت. بنابراین کودکان در اوایل قرن بیستم با یک دودوتا-چهارتا به این نتیجه میرسیدند که خریدن کمیکی که میتوان آن را نگه داشت و دستبهدست کرد گزینهی بهصرفهتری میباشد تا یک فیلم سریالی که همزمان با خاموش شدن چراغهای سینما تبدیل به یک خاطره میشود.
اما در دههی ۵۰ اوضاع تغییر کرد، وقتی که کمیکها دستخوش یک سری تفتیش فرهنگی شدید شدند. این موضوع تاثیرات عجیبی بر محتوایی که کمیکها به نمایش میگذاشتند داشت (مثلاً انتشارات مارول مجبور شد برای سانسور نشدن، خونآشامها را به دایناسور تبدیل کند)، و باعث شد آمار فروش کمیک رفتهرفته در طول دههها کاهش پیدا کند.
اما در دههی ۹۰، طی همان به اصطلاح «رشد چشمگیر فروش کمیک»، دوباره ورق برگشت. بسیاری از طرفداران و فروشندهها هنوز هم آن نگاههای مات و مبهوتشان به کمیکها و جعبههای بزرگِ پر از نسخههای فروختهنشدهی کمیک مرگ سوپرمن (The Death of Superman) درون انباریهایشان را به یاد دارند و تعریف میکنند. کمیک مذکور شمارهی ۷۵ از سری Superman است که طی آن، شخصیت «سوپرمن» واقعاً میمیرد، و طبق گزارشات در طی یک روز به آمار فروش ۳۰ میلیون دلاری میرسد.
خلاصه، گروهی از مردم که جزء خوانندگان دائمی کمیکها نبودند، به این نتیجه رسیدند که در برخی موارد، شمارههای کلیدی کمیک بوکها (برای مثال نقاط شروع عناوین یا کاراکترهای محبوب) میتوانند در بازار ثانویه ارزش مالی قابل توجهی داشته باشند. همین باعث شد برخی هواداران نسخههای زیادی از یک شماره کمیک خریداری کنند، به امید اینکه روزی از ارزش مالی آن نهایت استفاده را ببرند.
این موضوع تقریباً مصادف با زمانی شد که مارول در حال تبلیغ برای عنوان Spider-Man #1 بود؛ یک عنوان کاملاً جدید از کاراکتر پرچمدارشان به نویسندگی و طراحی تاد مکفارلین، برترین ستارهی در حال ترقیِ مارول در آن روزها. انتشارات مارول که دندانش را برای بهدست گرفتن بازارِ روبهرشد کمیک تیز کرده بود، طی یک حرکت کمنظیر چندین نسخه از این شماره را به چاپ رساند که محتوای درونی یکسان، اما کاورهای متفاوتی داشتند. لازم به ذکر است که در آن زمان چنین حرکتی کمنظیر محسوب میشد، اما به لطف Spider-Man #1 از آن به بعد رایج شد.
اسپایدرمن، اسپایدرمن، دوجین کاور برای اسپایدرمن
مارول بین چاپ اولیه تا چاپهای دوباره برای بازاریابی مستقیم در مجموع ۱۳ کاور واریانت برای این اثر چاپ کرد. مانند نسخههای واریانتی که همان کاور عادی بودند، منتها در کیسههای پلاستیکی بهطور محکم بستهبندی شده بودند تا به عنوان «آیتم کلکسیونی» نگهداری شوند و ظاهر این محصول هواداران را به شدت هیجانزده میکرد. یا نسخههایی که صرفاً یکی از نشانههای درون کاور را برداشته یا تغییر داده بودند. و یا حتی نسخههای فلزی از جنس طلا، نقره و در نهایت کروم.
نتیجهی اینها، واکنشی از طرف هواداران بود که کاملاً با جو تبلیغاتیِ ایجادشده بهدست مارول همخوانی داشت. برای مثال، فروشگاه محبوب کمیک در لسآنجلس، یعنی Golden Apple Comics در مدت ۳۶ ساعت تمام ۳۰۰۰ نسخهی Spider-Man #1 خود را فروخت، به لطف رویداد ورزشی Midnight Madness که باعث شد صدها هوادار و گروههای مطبوعاتی از مناطق مختلف به آن ناحیه بروند. این ماجرا یکی از مثالهای برجسته از موفقیت عظیم و تقریباً جهانیِ Spider-Man #1 میباشد.
نهتنها عنوان Spider-Man #1 در نهایت به آمار فروش ۲.۵ میلیون نسخهای دست یافت (که چه آن موقع و چه در زمان حال یک دستاورد عظیم بهشمار میرود)، بلکه منجر به ایجاد یک فرهنگ جدید و متغیر در جمعآوری کمیکها شد، و در آن ارزش بازفروش یک کمیک معین برای برخی هواداران همانقدر اهمیت دارد که محتوای درون شمارههای کمیک برای دیگر هواداران مهم است.
البته یک نفر باید مسئلهی عرضه و تقاضا را توضیح میداد، چون زمانی که همهی افراد میلیونها نسخه از یک کمیکبوک خریداری و به دقت آن را نگهداری میکنند، دیگر این اثر کمیاب محسوب نمیشود تا بتوان قیمت آن را به اندازهی باقی نسخهها که آنقدر خوب نگهداری نشدهاند بالا برد.
تنها یک سال بعد در سال ۱۹۹۱، شمارهی اول از کمیک X-Men نیز همان روند Spider-Man #1 را در پیش گرفت و یک عنوان اصلی جدید را برای این فرنچایز، زیر نظر طراحی بهنام «جیم لی»، و همچنین با پنج کاور واریانت بههمپیوسته آغاز نمود که منجر به آمار فروش تخمینی ۸,۱۸۶,۵۰۰ نسخهای شد، و هنوز هم پرفروشترین کمیکبوک تاریخ بهشمار میرود.
همراه با موج موفقیت Spider-Man #1، تاد مکفارلین تبدیل به پادشاهی شد که صنعت کمیک را در اوایل و اواسط دههی ۹۰ تحت سلطهی خود داشت (حتی برخیها معتقدند تا به امروز نیز دارد). در کنار عنوان اسپایدرمن تاد مکفارلین، این موفقیتِ منحصربهفرد بود که زمینه را برای تحول بزرگ کمیکبوکها در دههی ۹۰ و فراتر از آن فراهم کرد.
خلقشده بنابر تصور مکفارلین
موفقیت تاد مکفارلین با کمیک اسپایدرمن نهتنها باعث شد فروش کمیکها سر به فلک بگذارد، بلکه سبب گشت تا چندین طراحِ خاص، به عنوان یکی از خالقانی که سکان هدایت کمیکبوکها را در دست دارند، وجهه و احترام بیشتری نزد طرفداران پیدا نمایند و حتی در برخی موارد، در این زمینه از نویسندگان بهتر عمل کنند.
اینکه جیم لی هم در اعتبار به عنوان یکی از خالقان میراث X-Men #1، و هم در بازار توانست از نویسندهی این اثر، «کریس کلرمانت»، پیشی بگیرد، به خوبی توضیح میدهد که چگونه نگرشها نسبت به نقش طراح دگرگون شد. احتمالاً افراد ایکس تبدیل به تاثیرگذارترین فرانچایز آن زمان شد که طراح در آن نقش کلیدیتری ایفا میکرد.
علاوهبر مکفارلین و لی، طراحان دیگری را نیز میتوان نام برد؛ مانند افرادی چون «اریک لارسن» که در کنار عنوان توصیفناپذیر و بینظیر مکفارلین به عنوان طراح عنوان اصلی دیگر اسپایدرمن، یعنی «اسپایدرمن شگفتانگیز» به شهرت رسید، «مارک سیلوستری» و «ویلس پورتسیو»، دو تن از طراحان محبوب هواداران برای سریهای افراد ایکس در اواخر دههی ۸۰ و اوایل دههی ۹۰، طراح سری «محافظین کهکشان» یا همان «جیم ولنتینو» و صدالبته، یکی از دو خالق سری کمیک X-Force، یعنی «راب لیفیلد». تمام این افراد آوازهای روزافزون کسب کردند، صاحب اعتبار و نفوذ بیشتری در این صنعت شدند، و حتی توجهی از طرف رسانههای میناستریم به آنها جلب میشد که بیشتر مختص بازیگران و موزیسینها بود.
اما علیرغم تعریف و تمجید منتقدین و توجه هواداران، آنها احساس میکردند سهم منصفانهای از منافع آثاری که خلق میکنند نمیبرند. به هر حال، شاید تاد مکفارلین کمیک Spider-Man #1 را طراحی کرده و نوشته باشد، اما خالق اسپایدرمن که نیست.
در اوایل دههی ۹۰، تقریباً کار به جایی رسیده بود که نام مکفارلین بیشتر باعث فروش کمیک میشد تا اسپایدرمن. و به دلیلی که بالاتر توضیح داده شد، تعدادی از طراحان مارول به رهبری تاد مکفارلین دست به اقدامی زدند که منجر به بزرگترین تغییر و تحول در صنعت کمیک تا به آن زمان شد؛ تحولی که تا به امروز فرهنگ کمیک را برای هواداران و خالقان تغییر داد.
چه آن زمان بوده باشید چه نه، احتمالاً تا الان فهمیدهاید که دربارهی تاسیس انتشارات ایمیج صحبت میکنیم، که طی آن مکفارلین، لی، لارسن، سیلوستری، پورتسیو، ولنتینو و لیفیلد همگی مارول را ترک نمودند تا انتشارات کمیکبوکی خود را ایجاد کنند؛ جایی که خودشان و دیگر خالقین میتوانستند مالکیت آثار و ابداعات خود را حفظ نمایند تا بیشتر بتوانند بهطور مستقیم از محبوبیتشان منفعت ببرند.
نتیجهی این اقدام تاسیس اولین انتشارات مستقلِ بزرگی بود که میتوانست سالها سلطنت مارول و دیسی بر صنعت کمیک را به چالش بکشاند. همچنان وقتی صحبت از شرکتهای برتر بهجز مارول و دیسی به میان میآید، به عنوان «برترین در میان سایرین» از آن نام برده میشود.
انتشارات ایمیج با پیشگامیِ شمارهی اول از سری کمیک Spawn به سرعت ترقی کرد و به آمارهای فروش بالا، شهرت و آوازهی بسیاری دست یافت، و بحث و جنجال به پا کرد؛ همهی اینها به لطف توانایی (و در برخی موارد خلقوخو) استعدادهای این انتشارات. لازم به ذکر است که آمار فروش ۱.۷ میلیون نسخه برای قسمت اول سری کمیک Spawn تخمین زده میشود، که هم آن زمان دستاوردی فوقالعاده محسوب میشد هم الان. بدین ترتیب، این اتفاق منجر به رشد شرکتهای خودکفا، اعم از بزرگ و کوچک شد که آثارشان تحت مالکیت خالقین آنها بود، و به ناشرین مستقل کمک کرد تا جاپای خود را در صنعت کمیک محکم کنند.
آن هنگام که خواستید دوباره فرهنگ و صنعت کمیکبوک در دههی ۹۰ را بررسی کنید (یا وقتی برای اولین بار دربارهی آن اطلاع پیدا میکنید)، حتماً با دقت و ظرافتِ هرچهتمامتر از منظر اسپایدرمنِ تاد مکفارلین به آن نگاه کنید. همان کاراکتر و عنوانی که صنعت کمیک را دگرگون ساخت، و شیوههایی را برای هواداران، خالقین و ناشران به وجود آورد که تا به امروز نیز پابرجا مانده است.