«سلستیال» یا به فارسی، «آسمانی»، نژادی باستانی با تواناییهای خدامانند است که در جهان مارول وجود دارد و اعضای این نژاد گاهاً، بر روی گونههای پستتر آزمایش میکنند. برای مثال، سلستیالها با آزمایشهایشان روی انسانها موجب بهوجود آمدن قدرتهای فراانسانی و ژن آن شدند. اما این آزمایشها تنها به انسانها محدود نمیشود، چرا که سلستیالها تاکنون نژادهای فضایی دیگری همانند اسکرالها را نیز مورد آزمایش قرار دادند که این کار سبب خلق سه گونهی اصلی از نژاد اسکرال شد. در این مطلب بهطور خلاصه سلستیالها را معرفی میکنیم.
خاستگاه اصلی سلستیالها هرگز فاش نشده است، اما دربارهی چگونگی بهوجود آمدن آنها نظریههای بسیاری وجود دارد. یکی از این تئوریها میگوید سلستیالها بازماندگان جهان قبلی هستند، برخی از تئوریها آنها را به ابدیت مربوط میدانند و گروهی دیگر نیز بر این باورند که سلستیالها توسط یک نیروی کیهانی بهنام فولکروم (Fulcrum) بهوجود آمدهاند و به او خدمت میکنند تا تعادل کیهان حفظ شود. به هر حال، یک چیز در مورد سلستیالها واضح است؛ آنها نژادی از دانشمندان و مهندسان هستند که روی نژادهای ضعیفتر آزمایش میکنند تا پیشرفته شوند، درست مانند کاری که با اسکرالها انجام دادند. انگیزهی اصلی آنها از انجام این آزمایشات هنوز ناشناخته است، اما تصور میشود که سلستیالها میخواهند با این آزمایشات شرایط را برای تشکیل نسل بعدی ابدیت مهیا کنند.
اولین میزبانان سلستیالها زمینیها بودند و اولین نژادی که مورد آزمایش آنها قرار گرفت، باهوشترین نژاد روی سیاره بود؛ انسان. پس از همین آزمایشات بود که در DNA بعضی انسانها ژنهایی بهوجود آمدند که میتوانستند موجب پدید آمدن قدرتهای فراانسانی شوند. در حقیقت این ژنها همان ژنی هستند که همهی ما با آن آشنایی داریم؛ ژنهای X یا ژن پدیدآورندهی جهشیافتهها! علاوه بر این، سلستیالها دو زیرشاخهی نژادی از انسانها با نامهای نیروهای کیهانی و دوینتها بهوجود آوردند.
دومین باری که سلستیالها به زمین آمدند، برای بررسی نتایج آزمایشهایشان بود. آنها پس از بررسی به این نتیجه رسیدند که دوینتها تکامل مفیدی نداشتهاند و در نتیجه، تمام امپراتوری آنها، یا همان Lemuria را نابود کردند. این اتفاق که با انفجار و خرابیهای بسیاری همراه بود، در دنیای مارول به «تحول عظیم» معروف است. در همین زمان بود که رهبر آن زمانِ سلستیالها، یعنی تیامت (Tiamut)، مورد حسادتِ اریشم (Arishem) قرار گرفت؛ زیرا او تنها کسی بهشمار میرفت که بهطور مستقیم با One Above All در ارتباط بود. پس از اینها، علیه او توطئه شد و او را تبعید کردند.
بعد از مدتها، سلستیالها تصمیم گرفتند تا به زمین برگردند و درمورد مفید بودن یا نبودن تکامل انسانها قضاوت کنند. بیشتر ساکنین زمین میترسیدند که قضاوت آنها منفی باشد و زمین را نابود کنند، به همین دلیل زوراس (Zuras) نیروهای خود را با «اودین» متحد و نیرویهای کیهانی را برای جنگ با سلستیالها رهبری کرد؛ جنگی که موجب کشته شدن آنها شد. پس از این شکست، اودین با تصرف کردن روح تمام اهالی آزگارد، زره «نابودگر» را به اندازهی یک سلستیال درآورد تا با آنها مبارزه کند، اما شکست خورد. سپس نوبت به سلستیالها رسید تا در مورد انسانها قضاوت کنند. خوشبختانه در آخرین لحظات «گیا»، مادرِ «ثور»، از راه رسید و خدایان جدید را بهعنوان مدرکی برای باارزش بودن حیات و تکامل انسانها به سلستیالها نشان داد و آنها را متقاعد کرد که انسانها ارزش زندگی را دارند.
اولین باری که تولد یک سلستیال در دنیای مارول دیده شد، در کهکشانی به نام کهکشان سیاه بود؛ کهکشانی که از مواد زنده ساخته شده بود و پس از انفجار و تراکم دوباره موجب بهوجود آمدن سلستیال جدیدی شد. انتظار میرود تمام سلستیالها به همین نحوه بهوجود آمده باشند.
سلستیالها بارها و بارها با گروه «چهار شگفتانگیز» درگیری داشتهاند و از دسته کمیکهای مرتبط به این ماجرا میتوان به رانِ «جاناتان هیکمن» در سری کمیک FF اشاره کرد. سلستیالها حتی میخواستند «فرانکلین ریچاردز» یا همان پسرِ «رید ریچاردز» را با خود ببرند تا نحوهی استفاده از قدرتهای کیهانی را به او آموزش دهند.
به عنوان توضیحات پایانی نیز میبایست گفت که اعضای نژاد سلستیال موجوداتی ابدی هستند و عمر بینهایتی دارند، اما ممکن است کشته شوند. در حقیقت، زره یا ظاهر مادی سلستیالها به همراه بُعد غیرمادی آنها موجب زندگیشان میباشند و آنها به شکل زرههای غولپیکر نیستند، بلکه ذات معنوی آنهاست که بُعد مادیشان را کنترل میکند، در نتیجه، قطع این ارتباط موجب توقف آنها میشود.