سپاه فانوسهای سبز از گروه‌هایی می‌باشد که تابه‌حال افراد بی‌شماری در آن فعالیت داشته‌اند. از سراسر کیهان و اکثر نژادهای فضایی در این سپاه گرد هم آمده‌اند و وظیفه‌ی محافظت بر هر یک از مناطق کیهان را بر عهده دارند. در این مطلب قصد داریم تا به معروف‌ترین و مهم‌ترین اعضای سپاه فانوسهای سبز اشاره‌ای داشته باشیم و معرفی مختصری از آن‌ها ارائه دهیم.
- هشدار: به علت هدف این مقاله، در ادامه‌ی مطلب شاهد بیان کامل برخی از آرک‌های شخصیتی مهم میان اعضای سپاه فانوسهای سبز خواهید بود.
آلن اسکات
- مورد اضافی
«آلن اسکات» نخستین فانوس سبز دنیای دی‌سی بود که در سال ۱۹۴۰ و در شماره ۱۱۶ سری All-American Comics خلق شد. او در عصر طلایی عنوان فانوس سبزِ دی‌سی را یدک می‌کشید، اما بعد از خلق معروف‌ترین فانوس سبز یا همان «هل جوردن» به حاشیه رانده شد. بعدها انتشارات دی‌سی توضیح داد که آلن ارتباطی با سیاره‌ی OA و سپاه فانوسهای سبز ندارد و حلقه‌ی او که خودش آن را ساخته، ساختار و عملکردی متفاوت با ساختار و عملکرد حلقه‌ی قدرت سپاه فانوسهای سبز که از اراده قدرت می‌گیرند، دارد. البته، او سال‌ها بعد از خلق هل جوردن هم در دنیای دی‌سی حضور داشت و حتی به عضویت گروه‌هایی چون انجمن عدالت آمریکا (Justice Society Of America) در آمد. همچنین بد نیست که بدانید او در سال ۲۰۱۱ و در شماره ۱۱ کمیک‌های Justice Society Of America کشته شد.
جسیکا کروز
- مورد اضافی
«جسیکا کروز» اولین فانوس سبز مونث کره‌ی زمین است که در سال ۲۰۱۴ خلق شد. پیشینه‌ی او به این صورت است که جسیکا به همراه دوستانش به یک تفریحگاه شکار می‌روند، اما در بین راه به گروهی از گانگسترها برمی‌خورند که در حال دفن یک جسد هستند. آن‌ها که نمی‌خواهند کسی شاهد این ماجرا باشد، دوستانِ جسیکا را می‌کشند، ولی خودِ او موفق به فرار می‌شود. با این حال، این حادثه باعث به‌وجود آمدن ترس و اضطراب شدیدی در وجود او شد، به حدی که او ۴ سال به‌طور مداوم خودش را در اتاقش حبس کرد. پس از این مدت، جسیکا به طور ناخواسته، مالکِ حلقه‌ی ولتهام شد؛ حلقه‌ای که نقطه‌ی مقابل حلقه‌ی قدرت سبز رنگ است و از ترس و وحشت مالک خود بهره می‌گیرد. به دلیل ترس و اضطراب زیاد جسیکا، حلقه کنترل او را به‌دست گرفت. او با «لیگ عدالت» رو در رو شد و به شهر حمله کرد، اما در میان نبرد، «بتمن» توانست با گفتن ماجرای خودش که در کودکی تجربه‌ی از دست دادن نزدیکان را داشته و با تشویق او به غلبه بر ترسش، اعتماد به نفس کافی را به جسیکا القا کند.
پس از این، جسیکا موفق شد در طی رویداد جنگ دارکساید (The Darkseid War) حلقه‌ی ولتهام را نابود کند و چون در این مدت توانایی فوق‌العاده‌ای برای غلبه به ترسش پیدا کرده بود، توسط یک حلقه‌ی سبز رنگ انتخاب شد و به عنوان جدیدترین فانوس سبزِ کره‌ی زمین شناخته شد. جسیکا بعد از تولد دوباره‌ی دنیای دی‌سی در سال ۲۰۱۶ با «سایمون باز»، فانوس سبز دیگرِ کره‌ی زمین، همکار شد.
هل جوردن
«هل جوردن» دومین فانوس سبز بود که در کمیک‌های دی‌سی خلق شد و با گذشت زمان به محبوب‌ترین فانوس سبز دی‌سی بدل گشت. پدر او خلبان جت‌های جنگی بود و هل از کودکی عاشق پرواز بود. زمانی که او تنها هفت سال داشت، هواپیمای پدرش به علت نقص فنی سقوط کرد و پدر او در این حادثه جان خود را از دست داد. این اتفاق که درست جلوی چشمان هل رخ داد تاثیر زیادی روی اراده و خلق و خوی او گذاشت و همین اراده‌ی او باعث شد که در آینده اولین عضو سپاه فانوسهای سبز باشد که از سیاره‌ی زمین انتخاب شده است.
او پس از مدتی تبدیل به بزرگ‌ترین فانوس سبز در بین تمام اعضای این سپاه شد و با «سینسترو» به دلیل حکومتی که با ترس و وحشت روی سیاره‌ی کروگار (سیاره‌ی زادگاه سینسترو) راه انداخته بود به مبارزه پرداخت. همین مسئله باعث اخراج سینسترو از سپاه فانوسهای سبز و پایه‌گذارِ خصومت آینده‌ی این دو شد. در دهه‌ی ۹۰ و در طی یکی از رویدادهای این دوره، «مانگول» به کمک «هنریک هنشاو» ملقب به «سایبورگ-سوپرمن» تمام شهر زادگاه هل جوردن، یعنی کوست سیتی را نابود کرد و باعث مرگ ۷ میلیون نفر از ساکنین آن شد. این جریان باعث آزاد شدنِ حس ترس در وجود هل و غلبه‌ی آن بر اراده‌ی او شد و سینسترو که منتظر این لحظه بود، با هیولایی باستانی به‌نام «پارالاکس» که آواتار ترس به‌شمار می آمد، وجود او را تسخیر کرد و باعث خبیث شدن او شد.
پس از اینکه هل به پارالاکس تبدیل شد، شروع به نابود کردن اعضای سپاه فانوسهای سبز کرد، ولی در نهایت شکست خورد و کشته شد. او سال‌ها در دنیای دی‌سی مرده بود و فانوس سبز دیگری به‌نام «کایل راینر» جای او را به عنوان فانوس سبز گرفته بود. تا آنکه در سال ۲۰۰۴ نویسنده‌ای محبوب با نام «جف جانز» شخصیت هل جوردن را احیا کرد و پس از آن، مسئول نوشتن کمیک‌های فانوس سبز از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۱ شد و در طی این سال‌ها بهترین داستان‌های فانوس سبز را نوشت؛ داستان‌هایی که در آن‌ها هل جوردن نقش شخصیت اصلی را ایفا می‌کرد.
کایل راینر
کایل راینر فانوس سبز دیگری بود که پس از کشته شدن هل جوردن برای سال‌ها به عنوان مهم‌ترین فانوس سبزِ دی‌سی شناخته می‌شد. هنگامی که هل جوردن به پارالاکس تبدیل شده بود و در حال قتل عام فانوسهای سبز بود، کایل آخرین حلقه‌ی قدرت فانوسهای سبز را از محافظی به‌نام «گانتت» دریافت کرد و موفق شد به کمک چند نفر دیگر هل جوردن را شکست دهد و تبدیل به یکی از اعضای گارد افتخارِ فانوسهای سبز شود. او یکی از مهم‌ترین اعضای سپاه فانوس سبز است که مدتی حامل قوی‌ترین سلاح آن‌ها، یعنی آواتار ION نیز بود.
کایل در ابتدا یک نقاشِ بااستعداد بود، ولی همانطور که گفته شد به‌دست آخرین محافظِ زنده مانده، یعنی گانتت، پیدا شد و حلقه‌ی قدرت به او تعلق گردید. او بعدها به کمک دوست‌دخترش با نام «الکس» توانست به خوبی با قدرت‌های خود آشنایی پیدا کند و به آن‌ها مسلط شود. بعد از مدتی، اطلاع یافتنِ الکس از هویت او باعث شد تا یکی از شرورهای دنیای دی‌سی به‌نام مِی‌جر فورس (Major Force) برای اطلاع از هویت مخفیِ کایل، الکس را به قتل برساند. صحنه‌ای که کایل جسد او را در یخچال خانه‌اش پیدا می‌کند یکی از تکان‌دهنده‌ترین و جنجالی‌ترین صحنه‌های تاریخ کمیک بوده است. پس از اینکه هل جوردن از مرگ بازگشت، شخصیت او فراز و نشیب زیادی داشت، اما هرگز به حاشیه رانده نشد و در اکثر کمیک‌های مهمِ فانوسهای سبز نقش اساسی‌ای را ایفا کرد.
جان استوارت
«جان استوارت» یک سیاه‌پوستِ عضو ارتش ایالات متحده بود که بعدها به‌جای هل جوردن -که در آن دوره بازنشسته شده بود- به فانوس سبز تبدیل شد؛ تاریخچه‌ی او در دنیای کمیک یکی از متأثرکننده‌ترین تاریخچه‌ها به‌شمار می‌رود و همین اتفاقاتِ غم‌انگیز و تراژدی‌های زندگی‌اش بود که باعث شکل گرفتن شخصیت جدی و با اراده‌ی او شد. او پس از اینکه به فانوسهای سبز ملحق شد با دختری به نام «کاتما توی» که اهل سیاره‌ی زادگاه ویلنِ معروف فانوسهای سبز، یعنی سینسترو بود ازدواج کرد، اما او بعدها کشته شد. پس از گذشت مدتی، جان استورات در نجات سیاره‌ای به‌نام زاناشی موفق نبود و با انفجار آن سیاره تمام ساکنینش کشته شدند. این دو اتفاق تاثیر بسزایی در عمیق و چندلایه‌ای شدن شخصیت جان استوارت داشتند و شخصیت او را شکل دادند. بد نیست که بدانید جان برای مدتی هم جایگزین هل جوردن در لیگ عدالت شده است.
گای گاردنر
«گای گاردنر» مدت‌ها پیش از اینکه به فانوس سبز تبدیل شود در کمیک‌های دی‌سی حضور داشت. در تاریخچه‌ی او دیدیم که پدرش فردی دائم‌الخمر بوده که تمام مدت او را کتک می‌زد و از برادرِ بزرگ‌ترش، «میس»، تعریف و تمجید می‌کرد. گای سال‌ها تلاش کرد که خودش را به خانواده اثبات کند، اما در نهایت موفق نشد و بنابراین تصمیم گرفت تبدیل به نقطه‌ی مقابل برادرش که پلیس شده بود تبدیل شود. بنابراین بارها قانون را شکست و به زندان افتاد، اما آخرین بار بعد از دزدی، برادر بزرگ‌ترش، میس، به‌جای اینکه او را به زندان بفرستد تا سر حد مرگ کتکش زد و به او گفت که این آخرین باری است که کسی مراقب اوست و او باید برای خودش شغلی دست‌وپا کند و زندگی‌اش را سروسامان بدهد. پس از این اتفاق، گای نحوه‌ی زندگی‌اش را تغییر داد و به سختی مشغول به‌کار شد و بعدها به دانشگاه رفت.
او پیش از اینکه به فانوس سبز تبدیل شود، دوستیِ بسیار نزدیکی با هل جوردن داشت و بعدها که هل تصمیم به کناره‌گیری از مقام فانوس سبز گرفت، گای جای او را به عنوان یک فانوس سبز پر کرد. با اینکه گای گاردنر کودکیِ بسیار سختی داشته، اما همیشه نقش بامزه و متفاوتی دارد و با لهجه‌ی خاص خودش مخاطبان را سرگرم می‌کند. در واقع، او نمی‌خواهد با یادآوری گذشته‌اش در مقابل اطرافیانِ خود ضعف نشان دهد.
کیلوواگ
«کیلوواگ» یکی از محبوب‌ترین فانوسهای سبز است که در سال ۱۹۸۶ خلق شد. او یک مهندس ژنتیک در سیاره‌ی بولوواکس ویک بود که در ناحیه‌ی ۶۷۴ از ۳۶۰۰ ناحیه‌ی تحت پوشش فانوسهای سبز قرار داشت. پس از مرگِ فانوس سبز این ناحیه به نام «برانویلا»، او به عنوان فانوس سبز انتخاب شد و برای عمل کردن به وظیفه‌ای که بر دوشش نهاده شده بود، مجبور شد خانواده و سیاره‌ی زادگاه خود را ترک کند.
طی رویداد بزرگ بحران در دنیاهای بی‌نهایت (Crisis on Infinite Earths) سیاره‌ی زادگاه او نابود شد، اما کیلوواگ به کمک نیروی اراده‌ی قوی‌ای که داشت توانست تمام افراد ساکن روی سیاره را به کمک حلقه‌اش نجات دهد و در سیاره دیگری ساکن کند، اما این به معنی پایانِ خوش برای او نبود. مدتی بعد شخصیت سینسترو تمام این سیاره و ساکنین جدید آن را نابود کرد و این باعث شد کیلوواگ تبدیل به آخرین بازمانده از سیاره‌ی خود شود. او مدت‌ها به عنوان آموزش‌دهنده‌ی فانوسهای سبزِ جدید در سیاره‌ی OA به‌کار خود ادامه داده و با سخت‌گیری‌ای که در آموزش فانوسهای سبز به خرج می‌دهد، تبدیل شدن آن‌ها به مبارزینی با اراده و مصمم را تضمین می‌کند.
سایمون باز
«سایمون باز» در سال ۲۰۱۲ و بعد از آغاز دوره‌ی The New 52 خلق شد. خانواده‌ی سایمون اصالتی لبنانی دارند و مسلمان هستند و همین مسلمان بودن آن‌ها باعث شد که سایمون تحت فشار شدید جامعه‌ی اطراف و با سختی‌های زیادی کودکی و نوجوانی خود را سپری کند. با وجود تمام این مشکلات، او توانست دبیرستان را با موفقیت پشت سر گذاشته و وارد دانشگاه شود و در رشته‌ی مهندسی ادامه تحصیل کند. بعد از مدتی، سایمون موفق شد برای خود کاری پیدا کند، اما آرامش او مدت زیادی طول نکشید و طی بحران اقتصادی آمریکا از جایی که در آن کار می‌کرد اخراج شد. پس از این اتفاق، او تصمیم گرفت به مسابقات غیرقانونی خیابانی بپردازد، اما در یکی از این مسابقات برادر ناتنی‌اش به‌شدت زخمی شد و به کما رفت. با این حال، سایمون به هر نحوی که بود خود را از مهلکه خلاص کرد و دستگیر نشد.
ماجرا اما به همین‌جا ختم نشد و چند سال بعد، او دوباره مجبور شد برای تأمین مخارج خودش دست به دزدی اتومبیل و فروش قطعات آن بزند، اما هنگامی که قصد داشت یک ون را بدزدد، متوجه شد که این ون حامل مواد منفجره است. در همین حین پلیس به تعقیب او پرداخت و به جرم تروریست بودن او را دستگیر کرد. سایمون نتوانست بی‌گناهی خود را ثابت کند و به بازداشتگاه گوانتانامو فرستاده شد و مورد شکنجه قرار گرفت. در یکی از همین شکنجه‌ها بود که یک حلقه‌ی قدرت وارد اتاق شد و او را به عنوان شایسته‌ترین فرد برای پیوستن به سپاه فانوسهای سبز تشخیص داد. پس از این بود که سایمون موفق شد از زندان فرار کند و به سختی به «لیگ عدالت» اثبات کرد که بی‌گناه است و یک تروریست نیست. پس از این قضیه، او به عضویت لیگ عدالت در آمد و بارها و بارها شایستگی خود را به بقیه اعضای گروه اثبات نمود.
سالاک
شخصیت «سالاک» فانوس سبزِ ساکن سیاره‌ی OA است که پس از محافظین، بالاترین درجه را میان فانوسهای سبز دارد و علاوه بر این، رابط میان محافظین و فانوسهای سبز نیز می‌باشد. با اینکه او بیشتر اوقات تحت فرمان محافظین قرار دارد و دستورات آن‌ها را موبه‌مو اجرا می‌کند، اما مواردی هم وجود داشته که سالاک برای انجام کار درست از دستورات محافظین سرپیچی نموده و به فانوسهای سبز در انجام اعمالِ مخالفِ قوانین محافظین کمک کرده است. او همیشه به شکل موجودی منظم و مقرراتی به تصویر کشیده شده که برای انجام تمام کارها نقشه و برنامه دارد. از گذشته‌ی او اطلاعات زیادی در دسترس نیست و هیچ اشاره‌ای به سیاره‌ی زادگاه او یا هم‌نژادانش نشده است.
آریسیا
«آریسیا رب» نیز یکی از شناخته‌شده‌ترین اعضای سپاه فانوسهای سبز می باشد که در سال ۱۹۸۱ خلق شد. آریسیا عضو خانواده‌ای پر افتخار است که بیشتر اعضای آن در راه خدمت به سپاه فانوسهای سبز جان خود را از دست داده‌اند که از جمله‌ی آن‌ها می‌توان به پدر، مادر و عموی او اشاره کرد. آن‌ها پیش از مرگ همگی فانوسهای سبزِ ناحیه‌ی ۲۸۱۵ بوده‌اند. آریسیا از همان کودکی علاقه‌ی خاصی به فانوس سبز شدن داشت و به همین دلیل از تمام موقعیت‌هایی که برایش پیش می‌آمد استفاده می‌کرد تا به همراه پدرش به سیاره‌ی مرکزی فانوسهای سبز یعنی OA برود.
او یکی از با مهارت‌ترین فانوسهای سبز در امر مبارزه است و همیشه به فانوس سبز اصلی سیاره‌ی زمین یا همان هل جوردن علاقه داشته و حتی این دو مدتی با یکدیگر رابطه داشته‌اند که هرچه‌قدر کمتر راجع‌به آن صحبت شود بهتر است! پس از نابود شدن باتری مرکزی سیاره‌ی OA، او قدرتش را به عنوان یک فانوس سبز از دست داد، اما تصمیم گرفت در زمین و در کنار هل جوردن بماند، اما در نهایت به دست یک ویلن کشته شد و سال‌ها مرده محسوب می‌شد، تا اینکه در آرک داستانی «انتقام فانوسهای سبز» از مرگ بازگشت.
آبین سور
«آبین سور» فانوس سبزِ ناحیه‌ی ۲۸۱۴ پیش از هل جوردن بود که در راه اثبات پیشگویی‌هایی درمورد حقیقت داشتنِ تاریک‌ترین شب، به‌دست «آتورسیتوس» به‌شدت زخمی شد و هواپیمایش در زمین سقوط کرد. او پیش از اینکه بمیرد حلقه‌ی خود را به هل جوردن داد تا او تبدیل به اولین فانوس سبز سیاره‌ی زمین شود. حضور او اغلب در روایات و بازگویی‌های پیشینه‌ی فوق‌العاده هل جوردن بوده است که از جمله مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به آرک Secret Origin به قلم جف جانز اشاره کرد که بهترین روایت از پیشینه‌ی هل جوردن در سال‌های اخیر بوده است.
سودوم یات
«سودوم یات: یکی از اهالی سیاره‌ی داگزام بود که در ناحیه‌ی ۱۷۶۹ قرار داشت. او در آرک «جنگ سپاه سینسترو» به‌دست محافظین به عنوان حامل جدیدِ آواتار ION برگزیده شد. در سیاره‌ی زادگاه او، ساکنین از تمامی موجودات فضایی متنفرند و پدرش در دوران کودکیِ او همیشه سعی می‌کرد او را از جهان خارج دور نگه دارد، اما این اتفاق رخ نداد و سودوم یات بعد از تبدیل شدن به فانوس سبز عزم خود را برای کمک به تمام موجودات فضایی دیگر جزم کرد. او در نهایت جان خود را برای سرد کردنِ دوباره‌ی ستاره‌ای که سیاره‌اش در مجاورت آن قرار داشت فدا کرد و به همین دلیل، جسمش تا مدت‌ها در این ستاره زندانی شد.
