۱۰ رویارویی برتر افراد ایکس و انتقام جویان | نبرد دو ابرگروه برتر مارول

افراد ایکس و انتقام جویان به عنوان نخستین تیم­‌های ابرقهرمانیِ انتشارات مارول، رابطه‌ای طولانی‌مدت و پر فراز و نشیبی را در طول تاریخ با یکدیگر داشته‌اند؛ رابطه‌ای که از خصومت و بی‌اعتمادی نشأت می‌گیرد. اکنون که حق ساخت فرنچایز افراد ایکس در اختیار دیزنی و طبعاً استودیو مارول قرار گرفته است، بد نیست تا نگاهی به برترین کراس‌اورهای بین این دو گروه بیاندازیم.

  • نکته: پیش از بررسی موارد موجود در لیست، لازم به ذکر است که بخش اعظمی از گزینه‌های نام‌برده‌شده به جزئیات داستانی آثار تعلق دارد و طی موضوع فوق، شاهد اسپویل‌هایی از داستان این عناوین خواهیم بود.

Giant-Size Astonishing X-Men #1

Giant-Size Astonishing X-Men #1
  • مورد افتخاری

راستش را بخواهید، این داستان آن‌چنان که باید یک گردهمایی یا کراس‌اور بین این دو گروه محسوب نمی‌شود؛ چرا که تقریباً تمامی قهرمانان مارول (که انتقام جویان و افراد ایکس را نیز در بر می‌گیرد) در آن حضور دارند. آن‌ها با بهت و حیرت، نظاره‌گر کیتی پراید می‌شوند که در حال فدا کردن جان خود برای نجات دنیا است. با این‌حال، این کمیک شایستگی آن را دارد که نامی از آن برده شود، چرا که قسمت آخر از رانِ فوق‌العاده‌ی جاس ویدون در مجموعه کمیک Astonishing X-Men است. این داستانِ غم‌انگیز، یکی از بهترین نمونه‌های شجاعت و از خودگذشتگی را در طول تاریخ افراد ایکس و انتقام جویان به نمایش می‌گذارد.


۱۰ – Utopia

Avengers - X-Men: Utopia

یوتوپیا (Utopia) یا «آرمان‌شهر» که در اصل توسط مت فرکشن نوشته شده است، به عواقب دو رویداد تهاجم مخفی (Secret Invasion) و سلطنت تاریک (Dark Reign) می‌پردازد. این داستان بر روی مبارزه‌ی سایکلاپس و افراد ایکس با دنیای مارول تمرکز دارد؛ دنیایی که توسط نورمن آزبورن و انتقام جویان تاریکِ (Dark Avengers) تحت فرمانش، اداره می‌شود.

این داستان با شورشی علیه جهش‌یافتگان در شهر سان فرانسیسکو آغاز می‌گردد. در پاسخ به این حرکت، نورمن آزبورن برای حفظ صلح، گروه افراد ایکس تاریکِ (Dark X-Men) خود را به رهبری اما فراست، تشکیل می‌دهد. پس از آن که افراد ایکس و نیروهای تاریک تحت کنترل آزبورن، آماده‌ی جنگ می‌شوند، سایکلاپس، وجود مکانی به اسم «آرمان‌شهر» که پناهگاهی امن برای جهش‌یافتگان است را اعلان می‌کند. در واکنش به آن، آزبورن به عموم مردم می‌گوید که «آرمان‌شهر»، زندان جدیدی برای خنثی کردن تهدید جهش‌یافتگان است. با این وجود، سایکلاپس اطمینان دارد که تنها با اندکی امید، این کلنی جدید، رشد و پیشرفت خواهد کرد و داستانِ پیش رو را با مثبت‌اندیشی به پایان می‌رساند و البته راه را برای خط داستانی بعدی هموار می‌سازد.


۹ – Avengers vs. X-Men

Avengers vs. X-Men

رویدادی که به تابستان سال ۲۰۱۲ شکل داد و منجر به آغاز ایده‌ی !Marvel Now و عنوان پرچم‌دار آن، یعنی Uncanny Avengers و سپس Avengers & X-Men: Axis شد. این مینی سری ۱۲ قسمتی چیزی را نشان می‌دهد که هر دو گروه انتقام جویان و افراد ایکس در آن تخصص دارند: مبارزه.

این بار اما، بحران به جهش‌یافته‌ی جوانی به اسم هوپ سامرز مربوط است که به عقیده‌ی برخی می‌تواند راه را برای بازگشت نیروی فونیکس (Phoenix Force) باز کند. از آن‌جا که تمامی شخصیت‌های حضور یافته در این مینی سری با داستان حماسه‌ی فونیکس سیاه (مربوط به مجموعه کمیک Uncanny X-Men) آشنایی دارند، متوجه این امر هستند که قرار گرفتن این نیروی تاریک در دستانِ فردِ اشتباه، می‌تواند عواقب فاجعه‌باری به همراه داشته باشد. از این رو، انتقام جویان می‌خواهند که هوپ را زیر نظر و مراقبت خود داشته باشند تا آب‌ها از آسیاب بیفتد، در حالی که سایکلاپس برای حمایت از جهش‌یافتگان از این کار خودداری می‌کند و منجر به جنگ بین این دو گروه می‌شود.

با این که رویداد Avengers vs. X-Men نمرات متوسطی را از اکثر منتقدان دریافت کرد، اما به فروش بالایی دست یافت. از این گذشته، این رویداد، دنیای مارول را نیز شدیداً دست‌خوش تغییر کرد. به خصوص دنیای افراد ایکس که در آن چارلز اگزاویر توسط یک سایکلاپس خشمگین به قتل می‌رسد.


۸ – Avengers #110 / 111 و Daredevil #99

Avengers #111

این کمیکِ سه قسمتی از استیون انگِل هارت و دان هک، نزد کسانی که پیوسته داستان زندگی دوقلوهای ماکسیموف (Maximoff Twins)، یا همان اسکارلت ویچ و کوئیک سیلور را دنبال می‌کنند، شهرتی نسبی دارد. داستان از آن جایی شروع می‌شود که انتقام جویان بی‌خبر از همه چیز، پیغامی را از کوئیک سیلور، که آخرین بار مورد حمله‌ی شدید سنتینل‌ها قرار گرفته بود، دریافت می‌کنند. کوئیک سیلور به آن‌ها می‌گوید که جایش امن است و تحت مراقبتِ ناانسانی به اسم کریستال قرار دارد. زمانی که کوئیک سیلور عشقش به کریستال را اعلام می‌کند، خواهرش به این فکر می‌افتد که شاید امروز، زمان مناسبی برای گفتن خبرهای خوب باشد و او نیز رابطه‌ی عاشقانه‌اش با ویژن را برای برادر خود آشکار می‌سازد. اما برخلاف آن‌چه فکر می‌کرد، کوئیک سیلور آن‌چنان از شنیدن این خبر خوشحال نمی‌شود و به خواهرش می‌گوید که دیگر با او حرف نزند.

اما یک داستان مشترکِ انتقام جویان/افراد ایکس نیز، در میان تمامی این رخدادها وجود دارد (می‌بایست این را اضافه کنیم که دردویل و بلک ویدو هم در این کمیک حضور دارند). مگنیتو با طرح نقشه‌ای، انتقام جویان را به بهانه‌ی یک آشوب، به عمارت ایکس (X-Mansion) می‌کشاند. در کمیک Avengers #111، مگنیتو فاش می‌کند که به قدرت جدیدی دست یافته است و می‌تواند با دستکاری آهنِ موجود در خون، دیگران را به کنترل خود در آورد (این قدرت در سال‌های بعدی نیز بسیار مشکل‌ساز می‌شود). مگنیتو با کنترل انتقام جویان و افراد ایکس، ارتش جدیدی را در راستای نابودی نسل بشر، شکل می‌دهد. خوشبختانه، ویژن موفق می‌شود که در مقابل این جریان بایستد و مگنیتو را شکست دهد. بدین ترتیب، از یک بحران دیگر جلوگیری شد.


۷ – Avengers #53

Avengers #53

در گذشته، این تعداد داستانِ کراس‌اور محور وجود نداشت و به همین منظور، شاهد تکرر در تعامل و نبرد میان قهرمان‌ها و شرورهای مختلف کمیک بوکی نبودیم. از این رو، کمیک Avengers #53 توانست به نوعی تاریخ‌ساز شود، چرا که از نخستین داستان‌هایی است که در آن قوی‌ترین قهرمانان زمین و مگنیتو، به جدال یکدیگر می‌روند. مگنیتو، این نابغه‌ی شیطان صفت، اسکارلت ویچ و کوئیک سیلور را متقاعد می‌کند که به انجمن جهش‌یافتگان شرور (Brotherhood of Evil Mutants) بپیوندند. این اتفاق زمانی به یک الم‌شنگه‌ی حسابی تبدیل می‌شود که پلنگ سیاه، گِلایِث، هاکای و واسپ، چشم‌شان به مبارزه‌ی سایکلاپس و کوئیک سیلور می‌افتد. غافل از این‌که هم تیمیِ انتقام جوی آن‌ها به صف متحدان مگنیتو پیوسته است.

مگنیتو در طول داستان به این بازی ادامه می‌دهد و این دو هم‌تیمی را به جان هم می‌اندازد. خوشبختانه، افراد ایکس و انتقام جویان از مکر و حیله‌ی مگنیتو خبر دارند و و با ترکیب حس کینه‌ی متقابل‌شان نسبت به مگنیتو، موفق به شکست او می‌شوند. داستان با مرگ ظاهری مگنیتو پایان می‌یابد، هرچند بعدها مشخص می‌شود که او زنده است (به گزینه‌ی هشتم از این مقاله رجوع شود).


۶ – The Avengers: The Children’s Crusade

The Avengers: The Children’s Crusade

 با این‌که طی این مورد، در اصل با داستانی از انتقام جویان جوان (Young Avengers) طرف هستیم، مینی سری پیکارِ فرزندان (The Avengers: The Children’s Crusade)، بار دیگر رویارویی انتقام جویانِ بزرگسال و افراد ایکس را به نمایش می‌گذارد. این بار اما، جدال بین این دو گروه درباره‌ی عضو پیشین انتقام جویان، یعنی اسکارلت ویچ است (جهش‌یافته‌ای مادرزاد؛ البته با در نظر نگرفتن تغییرات اخیر). این مینی سری به حوادث پس از رویداد خاندان اِم (House of M)، و بلاهایی که واندا در آن داستان بر سر نژاد جهش‌یافتگان آورده، می‌پردازد. انتقام جویان جوان که توسط مگنیتو رهبری می‌شوند، در صدد این هستند تا با پیدا کردن اسکارلت ویچ، نیروی از دست داده‌ی خود را بازیابند. در رویداد پیشین، قدرت آن‌ها توسط اسکارلت ویچ از بین رفته بود. بچه‌های احتمالی واندا، یعنی ویکان و اسپید (که شباهت قابل توجهی با او و کوئیک سیلور دارند) برای پیدا کردن واندا به کوهستان وانداگور می‌روند و در آن‌جا پی می‌برند که این نسخه از واندا در واقع یک دوم‌بات (ربات‌های ساخته شده توسط دکتر دووم) می‌باشد. این کار آن‌ها را ترغیب می‌کند که برای مبارزه با دکتر دووم به لاتوریا بروند. سپس، وقتی به آن‌جا می‌رسند، متوجه می‌شوند که دووم و واندا (که دچار فراموشی شده است) نامزد کرده‌اند و قصد ازدواج با یکدیگر را دارند. بعدها متوجه می‌شویم که دووم با سوء‌استفاده از اسکارلت ویچ، او را به جنایت علیه دنیای مارول ترغیب کرده است (چیزی که در اصل در داستان Avengers Disassembled و «خاندان اِم» دیده بودیم).

علی‌رغم این اطلاعات جدید، انتقام جویان (به خصوص ولورین) قصد دارند تا واندا را بدون کوچک‌ترین تردیدی بکشند. در همان حال افراد ایکس نیز که رهبری آن‌ها بر عهده‌ی سایکلاپس است، تصمیم گرفته‌اند تا به خاطر رخدادهای رویدادِ روز اِم (Day-M) عدالت را در مورد واندا اجرا کنند. از این منظر که دو تیم ابرقهرمانیِ رقیب، هیچ‌گاه بدون جنگ و اختلاف، به هدف مشترک نمی‌رسند، می‌توانید تصور کنید که انتقام جویان و افراد ایکس چه واکنشی به یکدیگر نشان می‌دهند، آن هم هنگامی که هردوی آن‌ها همزمان، واندا را پیدا می‌کنند.


۵ – X-Men #9

X-Men #9

این کمیکِ منتشر شده در سال ۱۹۶۵ که توسط دو استاد و خالق بزرگ انتشارات مارول، یعنی جک کربی و استن لی نوشته شده است، اولین گردهمایی و رویارویی انتقام جویان و افراد ایکس را نشان می‌دهد و استانداردی از اختلاف بین ابرقهرمانان ارائه می‌دهد که تا سال‌های طولانی از آن پیروی می‌شد.

در این داستان، افراد ایکس به دنبال شروری به اسم لوسیفر هستند که چاشنی یک بمب حرارتی را به نبض قلب خود وصل کرده و از این رو، امکان حمله‌ی فیزیکی از طرف افراد ایکس را غیرممکن ساخته است. افراد ایکس پس از دستیابی به این اطلاعات مهم، گزینه‌های پیش رویشان را برای برخورد با لوسیفر بررسی می‌کنند، اما ناگهان اعضای انتقام جویان با قدرت وارد می‌شوند تا لوسیفر را شکست دهند. افراد ایکس تلاش می‌کنند که جلوی انتقام جویان را بگیرند تا از یک فاجعه‌ی بزرگ‌تر (انفجار کل شهر) پیشگیری نمایند. اما انتقام جویان به آن‌ها اعتنایی نمی‌کنند و این کار منجر به پدیدار شدنِ جنگی بین این دو تیم می‌شود. چارلز اگزاویر سعی می‌کند تا با قدرت تلپاتیِ خود، ثور را تا حدودی سر عقل بیاورد و سبب می‌شود تا این دو تیم برای شکست لوسیفر با هم متحد شوند.

این کمیک یک نمونه‌ی عالی است که به روشنی نشان می‌دهد حتی در سال‌های نخست عصر نقره‌ای نیز، چیزی در این دو تیم وجود داشت که آنان را از کنار آمدن با هم منع می‌کرد.


۴ – Avengers Annual #10

Avengers Annual #10

کمیکی جنجالی که به دلیل نخستین حضور یکی از محبوب‌ترین جهش‌یافتگان، یعنی روگ، مشهور است و همچنین جزء نخستین داستان‌هایی است که میستیک در آن حضور می‌یابد. بنابر گزارش‌ها، کریس کلرمانت داستان خیانت از دوستان (By Friends Betrayed) را نوشت تا رفتار اشتباه انتقام جویان با میس مارول، یا همان کارول دنورز را جبران کند. این کمیک سالیانه (Annual) با نجاتِ جانِ کارول توسط اسپایدرومن (جسیکا درو) آغاز می‌شود. لازم به ذکر است که پیش از این، کارول حافظه‌اش را در نبرد با روگ و میستیک از دست داده بود. کارول به عمارت ایکس برده می‌شود تا به کمک آن‌ها حافظه‌ی خود را به‌دست آورد. هنگامی که کارول رو به بهبودی است، انتقام جویان که از زمان نبرد با ایمورتوس (شروری که توانایی کنترل زمان را دارا است) او را ندیده بودند، به ملاقاتش می‌آیند. در طی دیدار مورد نظر، کارول به این نتیجه می‌رسد که انتقام جویان، فداکاری او در داشتن یک رابطه‌ی اجباری با پسر ایمورتوس (مارکوس) را کم‌اهمیت می‌شمارند و به همین دلیل از قوی‌ترین قهرمانان جهان می‌خواهد که از او دور شوند، تا بتواند از این پس در کنار دوستان جدیدِ خود، یعنی افراد ایکس، بماند.

در داستان‌های بعدیِ افراد ایکس، کریس کلرمانت شدیداً روی قدرت‌هایی که روگ از کارول دزدیده بود، مانور می‌دهد، آن هم در حالی که کارول دنورز بعد از تبدیل شدن به شخصیتی قدرتمند به اسم باینری (Binary) ادامه‌دهنده‌ی حضورش در سری Uncanny X-Men و سایر کمیک‌های افراد ایکس می‌باشد.


۳ – Secret Wars

Secret Wars

«جنگ‌های مخفی» یک رویداد پر اهمیت در تاریخ انتشارات مارول است که در سال ۱۹۸۴ منتشر شد. البته نباید این رویداد کلاسیک را با رویدادی هم‌نام و نوشته شده توسط جاناتان هیکمن در سال ۲۰۱۵ اشتباه گرفت. این مینی سری از آن جهت اهمیت دارد که جزئیات قابل توجهی از رابطه‌ی جهش یافتگان با دیگر گروه‌ها را به ما نشان می‌دهد. داستان از آن‌جایی شروع می‌شود که همه‌ی قهرمان‌ها و شرورهای مهم مارول، توسط یک نیروی کیهانی به اسم بیاندر (Beyonder) به سیاره‌ی Battleworld منتقل می‌شوند. در آن‌جا به آن‌ها دستور داده می‌شود تا برای سرگرمیِ بیاندر، درگیرِ نبرد با یکدیگر شوند.

هرچند که در ابتدا افراد ایکس و مگنیتو، در کنار دیگر قهرمانان مارول قرار گرفته بودند، اما خود را از آن‌ها جدا کرده و یک دسته‌ی سوم را تشکیل می‌دهند. با این‌که در دنیای مارول، افراد ایکس همیشه به عنوان افراد رانده شده، نشان داده می‌شوند، این حقیقت که دیگر نمی‌توانستند به قهرمانان غیرجهش یافته بپیوندند، «جنگ‌های مخفی» را به یک داستان حیرت‌انگیز تبدیل کرده بود: آن هم داستانی که اکشن بی‌مزه و لوسی داشت و انگیزه‌ی اصلی خلق آن نیز، فروش بیشتر اکشن فیگورها بود.

مسلم است، زمانی که دکتر دووم وارد عمل می‌شود و قدرت‌های بیاندر را تصاحب می‌کند، اتحادِ سستی بین افراد ایکس و دیگر قهرمانان مارول، برقرار می‌شود. اما نویسنده‌ی داستان، جیم شوتر، به گونه‌ای داستان خود را پیش برد که خواننده نسبت به وقوع به این همکاریِ قابل پیش‌بینی، دچار شک و تردید می‌شود.


۲ – The X-Men vs. The Avengers

The X-Men vs. The Avengers

این کمیک را هم نباید با دیگر مورد ذکر شده در همین مقاله اشتباه بگیریم. مینی سری The X-Men vs. The Avengers، یک کمیک چهار قسمتی است که در سال ۱۹۸۷ توسط راجر استرن و مارک سیلوستری خلق شد. لازم به ذکر است که هردوی آن‌ها، در شماره‌ی چهارم این مینی سری با تام دی‌فالکو، جیم شوتر و کیث پولارد جایگزین شدند. این نخستین باری است که اسامی افراد ایکس و انتقام جویان، مشترکاً در قالب یک کمیک بوک، ظاهر می‌شوند.

داستان مربوط به دوره‌ای هیجان انگیز از تاریخ افراد ایکس است که در آن دشمن دیرینه‌شان، مگنیتو، به دسته‌ی شخصیت‌های مثبت پیوسته و قصد دارد تا گناهان گذشته‌اش را جبران کند. با این وجود، دو گروه انتقام جویان (که خواهان محاکمه‌ی مگنیتو هستند) و ابرسربازهای شوروی (Soviet Super-Soldiers) برای به‌دست آوردن ارباب مغناطیس، با یکدیگر وارد رقابتی سخت می‌شوند.

با این‌که مشخصاً دخالت‌های ویراستاری، سبب تغییر مسیر این مینی سری شد (عوض شدن تیم نویسندگی و طراحی – بنا بر گزارش‌ها، استرن قصد داشت تا مگنیتو را به شرارت برگرداند اما داستانش مورد قبول واقع نشد)، اما این کراس‌اور هنوز هم از بهترین داستان‌های مشترکِ انتقام جویان و افراد ایکس، به حساب می‌آید. اتحاد نسبتاً ناپایدار و ناخواسته‌ی بین افراد ایکس و مگنیتو با بی‌اعتمادی ذاتی‌ای که بین آن‌ها وجود دارد، پر شده است. شخصیت‌پردازیِ مگنیتو در این کمیک به طریقی است که هنوز هم حس همدردی خواننده را با خود به همراه دارد؛ به ویژه زمانی که انتقام جویان از آنان می‌خواهند که مگنیتو را بی‌قید و شرط تحویل دهند.


۱ – House of M

House of M

«خاندان اِم» یک رویداد هشت قسمتیِ منتشر شده در سال ۲۰۰۵ است که به معنای واقعی کلمه، رابطه‌ی انتقام جویان و جامعه‌ی جهش‌یافتگان را در سال‌های پایانی دهه‌ی ۲۰۰۰ شکل داد. در پایان شماره‌ی هفتم، اسکارلت ویچ با بیان جمله‌ی بسیار مشهورِ «جهش‌یافته، بی جهش‌یافته»، سبب می‌شود تا میلیون‌ها جهش‌یافته در سرتاسر زمین، قدرت خود را از دست بدهند. علی‌رغم اتفاقات پایانی این کمیک، خاندان اِم (نوشته‌ی برایان مایکل بندیس و طراحی اولیور کویپل)، یکی از بهترین داستان‌هایی است که از زمان خلق نخستین رویداد کمیک بوکی، به چشم دیده شده است.

داستان از این قرار است که واندا از مرگ فرزندانش دیوانه شده است (مربوط به آرک داستانی Avengers Disassembled) و واقعیت دیگری خلق می‌کند که در آن بچه‌هایش هنوز زنده هستند. اکنون او، برادرش کوئیک سیلور و مگنیتو (که در آن زمان پدر بیولوژیکی آن‌ها محسوب می‌شد) تبدیل به قدرتمندترین خاندان زمین شده‌اند. در همین حال، دیگر ابرقهرمانان مارول، در دنیایی بیدار می‌شوند که در آن همه‌ی آرزوهایشان برآورده شده است؛ اسپایدرمن به یک چهره‌ی مشهور تبدیل گشته و با گوئن استیسی ازدواج کرده است، سایکلاپس و اما فراست نیز ازدواج کرده‌اند و …

زمانی که همه‌ی آنان متوجه می‌شوند که این دنیا توسط قدرت خارق‌العاده‌ی اسکارلت ویچ ساخته شده است، ذهن طرفداران مارول بار دیگر به سمت جمله‌ی معروف واندا معطوف می‌شود:

جهش‌یافته، بی جهش‌یافته.
منبع ComicBook
2 دیدگاه
Inline Feedbacks
View all comments