رویداد «جنگ جوکر» و شخص «جیمز تاینیون آیوی» نامهایی آشنا به گوش طرفداران دیسی و مخصوصاً شخصیت «بتمن» هستند. این نویسندهی جوان که در گذشته و هنگام ریلانچ سراسری تولدی دوباره (Rebirth)، مسئولیت نوشتن یکی از دو سری اختصاصی بتمن بهنام کمیکهای کارآگاهی (Detective Comics) را برعهده داشت، با آغاز سال ۲۰۲۰ میلادی، مسئولیت نگارش دیگر سری اختصاصی بتمن را پس از رفتن «تام کینگ»، از شمارهی ۸۶، برعهده گرفت؛ مسئولیتی که نخست قرار بود برای مدت کوتاهی و تا قبل از رخ دادن رویدادی بهنام نسل پنجم ابرقهرمانان برعهدهی او باشد، ولی به دلیل اخراج شدن سردبیر انتشارات دیسی و مغز متفکر این رویداد، یعنی «دن دیدیو»، و درنتیجه عملی نشدن آن، بهطور کامل بر دوش تاینیون افتاد.
تاینیون کار خودش را با آرک طرحهای شوم آنها (Their Dark Designs) آغاز کرد. آرکی که از لحاظ کیفی، بالاتر از حد انتظارات ظاهر شد و توانست اشتباهات صورت گرفته توسط تام کینگ را جبران کند و بتمنی متفاوت ولی آشنا را به نمایش بگذارد. تاینیون در این آرک داستانی با الهام از کلیشههای موجود در صنعت کمیک و بومیسازیِ آنها، داستانی جدید که ریشه در گذشته دارد را روایت کرد. داستانی که در آن، تمام شخصیتها در جای درست حضور داشتند و عملکردی هوشمندانه را با توجه به ذات شخصیتشان به نمایش گذاشتند. شخصیتپردازیهای نسبتاً درست تاینیون از کاراکترهای پیچیدهای نظیر «جوکر» در این آرک داستانی، حتی بدبینترین طرفداران بتمن را به آیندهی این ران امیدوار کرد؛ امیدی که در دو شمارهی آخر این آرک، با شروع رویداد جنگ جوکر (Joker War)، بهواسطهی شخصیتپردازی نادرست این خبیث، داستانی تکراری و اهدافی کلیشهای و متناقض بر باد رفت.
طرح کلی
بگذارید برای روشنتر شدن مسیر پیشِ رویمان در هنگام بررسی این رویداد، نقشهای کلی از بخشهای مختلف آن تهیه کنیم. میتوان داستان و اتفاقات این رویداد را به سه بخش تقسیم کرد: مقدمه، داستان اصلی و کمیکهای مرتبط (Tie-Ins). مقدمهی این داستان شامل دو آرک داستانی میشود؛ بخش کوچکی از آرک پایانی سری بلندمدت تام کینگ بهنام شهرِ بین (City Of Bane) و همچنین نخستین آرک از سری جیمز تاینیون آیوی بهنام «طرحهای شوم آنها»، که پیشتر به بررسی اجمالی این داستان پرداختیم.
داستان اصلی این رویداد، شمارههای ۹۵ تا ۱۰۰ سری بتمن را شامل میشود که توسط خود تاینیون آیوی نوشته شدهاند. کمیکهای مرتبط با این رویداد، شامل تمام کمیکهای مرتبط با شهر گاتهام و شخصیت بتمن نظیر «کمیکهای کارآگاهی»، «نایتوینگ»، «بتگرل» و چند عنوان دیگر میشود که نویسندگان مختلفی مسئولیت نگارش آنها را برعهده دارند، ولی میتوان مسئول اصلی تای-اینهای این رویداد را به نویسندهی کمیک Nightwing یعنی شخص «دن جورگنز» نسبت داد. علاوهبر اینها، عنوانهای تکشماره نظیر The Joker War Zone منتشر شدند که چندین داستانک، به قلم نویسندههای مختلف را در خود جای دادهاند.
ایدهی اولیهی این رویداد، بسیار تکراری، کلیشهای و نامناسب است. ایدهای که تماماً با ماهیت شخصیت جوکر در تضاد بوده و تمام تلاشها و داستانهای گذشتهی او را زیر سوال میبرد. جوکر با دزدیدن ثروت بتمن و استفاده از ابزارآلات او، قصد دارد یکبار و برای همیشه از شر او خلاص شود؛ اما چرا این اتفاق با شخصیت جوکر در تضاد است؟ زیرا جوکر هرگز قصد نابودی بتمن را نداشته و ندارد. او هرگز بهدنبال نابودی او نبوده و فقط قصد داشته با او بازی کند و او را تنها همبازی خود در این جهان میداند. جهانی که در آن فقط دو ماهیت وجود دارند: جوکر (بینظمی) و بتمن (نظم). از نظر جوکر بقیهی انسانها چیزی بهجز کیسههای گوشتی نیستند و هیچگونه ارزشی ندارند. او حتی با هویت «بروس وین» کاری ندارد و تنها هدفش بازی کردن و به چالش کشیدنِ بتمن است.
در رویداد جنگ جوکر، تاینیون با نادیده گرفتن تمامی این موضوعات، جوکر را به جان بروس وین انداخته است و میخواهد با استفاده از هویت دوگانهی او، بتمن را نابود کند! این اتفاق کاملاً اشتباه و برخلاف انگیزههای جوکر است؛ چرا که با این کار، او تنها همبازی خود را از دست خواهد داد و برای باقی عمرش هیچ تفریحی ندارد. جوکر در این داستان، برخلاف داستانهای قبلی، شخصیت بروس وین را نیز هدف قرار داده و علاوه بر دزدیدن ثروتش، او را به دزدی و اختلاس نیز متهم میکند.
سطح کیفی
شخصاً این رویداد را بهواسطهی ایدهی اولیهاش و همچنین شخصیتپردازی نامتعارف جوکر، یک فن فیکشن (Fan Fiction) میدانم، آن هم از ضعیفترین نوع ممکن؛ چرا که تاینیون در اینجا همانند یک طرفدار سادهلوح یا حتی خردسال ظاهر شده است و سعی میکند هر تغییری را که عقل کودکانهی او دوست دارد، بر روی شخصیت جوکر اعمال کند و علایق شخصیاش را بر علایق جوکر ارجعیت دهد. متاسفانه او بهعنوان یک نویسنده (و حتی بهعنوان یک طرفدار) هنوز نمیداند که جوکر چه میخواهد و انگیزههایش چیست؛ هنوز نمیداند که چه چیزی در اختیار تصمیم نویسندهست، و چه چیزی در اختیار تصمیم جوکر. به همین دلیل، تصمیمات اشتباهی میگیرد و تمام خواستههایی که از دوران کودکی در ذهنش نگه داشته بود را به شخصیت جوکر تحمیل میکند. به خاطر دارم وقتی کم سن و سالتر بودم و کتاب میخواندم، در بسیاری از لحظهها خود را بهجای شخصیت اصلی میگذاشتم و بهجای او تصمیم میگرفتم و فکر میکردم که چه تصمیم خوبی گرفتهام؛ ولی اکنون که بالغتر شدهام و به درک درستتری از زندگی و همچنین شخصیتهای خیالی رسیدهام، میفهمم که آن تصمیمات من، صرفاً یک سری تصمیمات بچگانه بود و اصلاً با شخصیتپردازی و روحیات آن کاراکتر همخوانی نداشت. متاسفانه تاینیون، با وجود اینکه مدتهاست پا به دوران بزرگسالی گذاشته، اما هنوز به درک درستی از شخصیتهای دوران کودکیاش نرسیده و هنوز فکر میکند که فکر و خیالات گذشتهاش برای این شخصیتها (مخصوصاً شخصیت جوکر) کاملاً درست هستند و باید بر روی آنها اعمال شوند.
اگر از ایدهی اولیهی داستان و همچنین شخصیتپردازی جوکر بگذریم، نمیتوان از پایین بودنِ سطح کیفی داستان گذشت. این داستان هیچگونه فراز و فرودی ندارد. با آنکه شهر در هرجومرج است و بتمن نیز در ضعیفترین حالت خود بهسر میبرد، هیچ نوع استرس یا هیجانی به مخاطب وارد نمیشود، زیرا تاینیون نتوانسته است آنطور که باید هرجومرج ایجاد شده توسط جوکر را به تصویر بکشد و به عبارتی فضاسازی کند. او بهجای آنکه گسترش آشوب در گاتهام و مبارزهی بتمن علیه این آشوب را به نمایش بگذارد، بتمن را به خوابی عمیق میفرستد و پس از بیدار شدن او، شهر در آشوب است؛ آشوبی که انگار بدون «هیچ دلیلی» بهوجود آمده و «باید» موجود میبود.
دو کاراکتر پانچلاین (Punchline) و کلاونهانتر (Clownhunter) که توسط تاینیون و مخصوصِ این رویداد خلق شدهاند هدفی بهجز بالا بردنِ فروش این کمیک ندارند. چیزی که بر سر آنها آمده، اتفاقی است که از مدتها قبل تبدیل به یک کلیشه شده و دیگر تاثیر گذشته را ندارد و فقط میتواند مخاطبان ناآشنا و تازهوارد را گول بزند و بر روی آنها تاثیر بگذارد. این موضوع که تاینیون برای فروش بیشتر این داستان، دست به چنین حقهی قدیمی و بچگانهای زده است، نشاندهندهی ضعفِ او در درک حالوهوای این روزهای صنعت کمیک و همچنین خواستههای مخاطبان واقعی و اصیل آن است.
اهداف و انتظارات
میتوان از داستان این رویداد، ایرادها و خردههای فراوانی گرفت نظیر ایدهی تکراری، روند نادرست داستان، شخصیتپردازی اشتباه، استفادهی نامناسب از پتانسیلها، نبود اهداف قانعکننده و چندین و چند ایراد، اما این رویداد هر چقدر هم از زوایای مختلف روایی ضعیف عمل کرده باشد، در یک زمینه خوب ظاهر شده و آن هم پاک کردن یا به اصطلاح «ماستمالی کردن» اشتباهات تام کینگ در ۵ سال اخیر است.
یکی از این موارد، ایجاد فرصت یک وداع درخور و شایسته با شخصیت «آلفرد پنیورث» میباشد؛ شخصیتی که از آغاز خلقت بتمن، یکی از ارکان اصلی کمیکهای او بوده و همواره در نقش تکیهگاهی برای بتمن/بروس وین حضور داشته است. در آرک پایانی سری تام کینگ، طی اتفاقاتی که رخ داد، آلفرد بهطرز بسیار ساده و مسخرهای کشته شد و مرگ او از هیچگونه عمق و احساساتی که این کاراکتر لایقش است، برخوردار نبود. تاینیون در رویداد جنگ جوکر بهطور هوشمندانهای، بتمن را با آلفرد روبرو میکند و آن وداعی که آلفرد و بروس وین لایقش هستند را به آنها تقدیم مینماید. البته تاینیون برای به انجام رسیدن این اتفاق، چشمش را بر روی پتانسیلهای داستان میبندد و از نظر روایی به داستانش ضربه میزند. علاوهبر این، شخصیت «هارلی کوئین» نیز یکی از نقاط قوت این رویداد محسوب میشود. تاینیون بهطرز عجیبی هارلی را به آخرین تکیهگاه بتمن تبدیل کرده و توانسته از میان تضادهای موجود در بین دو شخصیت، صحنههایی با کمدیِ هدفمند ایجاد کند و راه را برای انجام هر گونه احتمالی باز نماید و طی آن، دنیایی از مسیرهای مختلف را در طول این رویداد، پیشِ روی بتمن بگذارد؛ مسیرهایی که بتمن (در واقع تاینیون) سادهترین و پیشِ پا افتادهترینِ آنها را برای ادامهی داستان انتخاب میکند.
برخلاف تاینیون که نتوانست در حد انتظارات ظاهر شود و عملکرد ضعیفی داشت اما «حورحه حیمنز» به عنوان طراح اصلی این رویداد، توانست تمامی انتظارات را برآورده کند و آنطور که شایسته بود از پس این رویداد برآید. این طراح که سابقاً دوران فوقالعادهای را در سری لیگ عدالت (۲۰۱۸) تجربه کرده بود، توانست با طراحیهای زیبا و پنلبندیهای هوشمندانه به این رویداد روح ببخشد و اثری همهچیز تمام را از لحاظ هنری خلق کند. استفادهی مناسب از صفحاتِ Wide و همچنین ترکیب پنلبندیهای مختلف و ارائهی همزمان آنها نیز از نقاط قوت طراحیهای حورحه حیمنز برای این رویداد محسوب میشوند. او همچنین ضمن خلق اثری جدید، به طراحان قبل از خود ادای احترام کرده است و حتی در صحنهای با زیبایی و ظرافت به لوگوی قبلیِ سری بتمن نیز ادای احترام میکند. (عکس)
عناوین مرتبط
همانطور که پیشتر گفته شد، مسئول اصلی کمیکهای مرتبط یا به اصطلاح تای-اینهای این رویداد، شخص دن جورگنز است؛ یکی از نویسندگان قدیمی انتشارات دیسی که تابهحال آثار خوبی را خلق نکرده است. چه کمیکهای دههی ۹۰ او برای سوپرمن و چه سری جدید او در کمیکهای اکشن (Action Comics) و چه دیگر آثار او نظیر بتمن ماورا (Batman Beyond)، همگی از مشکلاتی نظیر کمبود ایده، روایتی غلط و همچنین پیچیدگیهای اضافی رنج میبرند. اکنون انتخاب او برای برعهده گرفتن مسئولیت تای-اینهای رویداد جنگ جوکر از جانب جیمز تاینیون آیوی (یا انتشارات دیسی)، خود نشاندهندهی یک ضعف مدیریتی در این حوزه است.
تای-اینهای این رویداد، روندی مشابه با بخش اصلی رویداد را طی میکنند. اتفاقات رخ داده در این کمیکها، همانند داستان اصلی، به علت ایدهی اولیهی ضعیف، ضعف نویسندهی اصلی و همچنین ناتوانی او در فضاسازی، اصلاً تاثیرگذار ظاهر نشدهاند و نمیتوانند نظر مخاطبان را به خود جلب کنند. ایدهی این بخش از این رویداد، بهشدت کلیشهای و قدیمی است؛ به گونهای که از این ایدهها، حتی در دههی ۹۰ میلادی هم بهعنوان کلیشه یاد میشد و مخاطبان از آنها استقبال نمیکردند. جالب اینجاست که دن جورگنز، در هر پنل سعی میکند تا در چهارچوب همان کلیشهها قدم بردارد و هر آنچه را که ۳۰ سال پیش مینوشته، بازنویسی کند. او با این کار سعی دارد یک نوع حس نوستالژی را القا کند، ولی بهجای آن، حس تکراری بودن را به مخاطب میدهد و منجر میشود تا داستانش علاوهبر بد بودن، قابل پیشبینی نیز باشد.
کمیکهای مرتبط با این رویداد، در قسمت طراحی نیز همانند رویداد اصلی عمل میکنند؛ البته عملکرد طراحان به هیچوجه قابلِ مقایسه با عملکرد خارقالعادهی حورحه حیمنز نیست، ولی وجود ثبات کلی در طراحیها و همچنین دقت به نکات ریز و جزئیات کارها، باعث پیشرفت طراحیها در این قسمت شدهاند.
در کلام آخر نمیتوانیم بگوییم که رویداد جنگ جوکر در حد انتظارات ظاهر شده است. برخلاف تبلیغات و تعاریفی که قبل از انتشارش میشد، حرفِ زیادی برای گفتن ندارد و فقط در صدد درست کردن اشتباهات تام کینگ برآمده است. باقیِ قسمتهای این رویداد که بخش عظیمی را شامل میشود، فقط حاصل تلاشهای مذبوحانهی جیمز تاینیون آیوی برای ماندگار شدن در رأس این سری مهم و پرفروش شدن آن است؛ تلاشهایی که با طراحیهای زیبا و نمادین حورحه حیمنز همراه شدند و توانستند اثری به شدت دو قطبی را تحویل مخاطب دهد.