حدود ۱۵ سالی میشود که تماشاگران سینما کیانو ریوز را با کتی مشکی و سیگاری بر لب در قالب شخصیت جان کنستانتین مشاهده کردند. با آنکه برداشت این فیلم نسبت به شخصیت جان کنستانتین از منبع خود بسیار متفاوت بود، اما فیلم Constantine طرفداران خاص خود را نیز پیدا کرد. حال که مدت زمان بسیاری از اکران این اثر میگذرد، در مراسم کمیک کان، شاهد پنلی مختص به این رخداد بودیم؛ آن هم پنلی که در آن کیانو ریوز، فرانسیس لارنس (کارگردان فیلم Constantine) و آکیوا گولدزمن (تهیهکنندهی فیلم Constantine) حضور یافتند و تجربیاتشان را در رابطه با این فیلم به اشتراک گذاشتند.
نخست این سازندگان از پستی و بلندیهای ساخت اثرشان گفتند. طبق صحبتهای گولدزمن، پروسهی ساخت این فیلم چندین بار متوقف شد، اما ایدهی ساخت آن در نوع خود به اندازهی کافی جذاب بود که سبب شود تا ساخت این اثر بهطور کلی لغو نشود. همچنین فرانسیس لارنس در دنبالهی این سخنان نسبت به تجربهی ۱۲ سالهاش در زمینهی ساخت موزیکویدیوها سخن گفت و به این نکته اشاره نمود که همگان انتظار ساخت فیلم خوبی را از او داشتند، هرچند که او در آن زمان هم چندان نسبت به این مسئله اطمینانی نداشت.
در بخش سخنان کیانو ریوز، اشاره شد که این بازیگر محبوب سریعاً پس از مطالعهی فیلمنامه، شیفتهی شخصیت جان کنستانتین شد. ریوز در اینباره توضیح داد:
شخصاً با این کاراکتر آشنایی نداشتم. من کمیک دوزخافروز (Hellblazer) رو نخونده بودم و هیچکدوم از کارهای آلن مور در کمیک سوامپ ثینگ (Swamp Thing) رو ندیده بودم. من این شخصیت رو نمیشناختم، اما واقعاً عاشق فیلمنامه شدم و بعد از اون، مقداری دربارهی این کاراکتر تحقیق کردم، و میدونین که، دودل نبودم، اما خب همونطور که در جریان هستین، من انگلیسی نیستم. من موهام بلوند نیست، اما این کاراکتر از هر دو گزینه بهرهمنده. و من مجبور بودم که با این موضوع خودم رو وفق بدم.
بخشی از این مسئله چیزی بود که ما بهش میگیم پایه و اساس کاراکتر. من چه چیزی رو میتونم برای این شخصیت به ارمغان بیارم؟ چرا اصلاً انجامش بدم؟ و اینکه [جان کنستانتین] شخصیت بهشدت زیباییه. این نوعِ خاص از آدمِ انساندوست و بدبین، بهنوعی خسته، کسی که کشتیهاش غرق شده، میدونی، فردی دلزده از تموم قوانین و اصول و ارزشهای اخلاقی و همچنین فرشتهها، که هنوز هم بخش از این دسته مسائله. و من عاشق این حس شوخطبعیام.
طی این صحبتها، لحظهای پدید آمد و پرسیده شد که آیا هنگام ساخت فیلم، اینکه رنگ موهای ریوز بلوند شود و او لهجهی بریتانیایی داشته باشد نیز مطرح شده بود؟ ریوز سریعاً در پاسخ جوابی منفی ارائه داد. اما به این موضوع نیز اشاره شد که نخست این تصمیم وجود داشت تا جان کنستانتین همان کت بارانیِ قهوهای معروف خودش را به تن داشته باشد، اما در پایان رنگ این کت به مشکی تغییر یافت.
آکیوا گولدزمن در ادامه نظرش را نسبت به ساخت دنبالهی این فیلم عنوان نمود؛ دنبالهای که آنان خواهان درجهای بزرگسال برای آن میباشند. این تهیهکننده سپس در رابطه با یک صحنهی بهخصوصِ واقع در زندان، که میتوانست در قسمت دوم باشد سخن گفت. او افزود:
من اون ایده رو که جان داخل یه سلول بیدار میشه و باید که یه زندانی رو شناسایی کنه دوست دارم. یادتونه؟ این موضوع ایدهی فرانک کابلو (فیلمنامهنویس) بود. این زندانی مسیح بود!
همانطور که مشاهده نمودید، کلیت این پنل بر مبنای یکسری توضیحات راجعبه فیلم نخست و نشان دادن علاقه نسبت به ساخت دنبالهی آن بود. هرچند که بسیار بعید میباشد که در آینده شاهد دنبالهای برای آن باشیم.