سال ۲۰۲۲ سالگرد سیسالگی یکی از مهمترین رویدادهای انتشارات دیسی در تمامی دورانها، یعنی مرگ سوپرمن (Death of Superman) که در سال ۱۹۹۲ منتشر شده بود، بهشمار میرود. طبق برخی حدس و گمانها، گویی دیسی قصد دارد این مناسبت را با تکرار مجدد و کشتنِ دوبارهی «کال ال» جشن بگیرد. ولی آنها چگونه میخواهند این کار را انجام دهند؟ بهنظر میرسد همهچیز به رخداد تازهی The Warworld Saga برمیگردد؛ داستان ابرقهرمانیِ جدیدی که دیسی قول داده است تا یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین داستانهای «سوپرمن» تا به امروز باشد. اما مرگ سوپرمن تنها یکی از مجموعه داستانهایی است که در طول سالها چشمانداز دنیای دیسی را با شدت زیاد تغییر داده و ما به همین دلیل، در این مطلب قصد داریم به معرفی تعدادی از مهمترین و تاثیرگذارترین رویدادهای انتشارات دیسی بپردازیم.
- نکته: این مقاله یک ترجمه از مطلبی به همین نام میباشد و آثار موجود در آن بر اساس میزان تاثیرشان بر جهان دیسی رتبهبندی شدهاند. همچنین با توجه به رویکرد این مطلب، در برخی از بخشها شاهد وجود اسپویلرهایی از داستانهای مربوطه خواهید بود.
۱۰- Dark Nights: Death Metal
اگرچه هنوز برای قضاوت کردن زود است، اما اگر خالقان به وعدههای داده شده در رویداد «شبهای تاریک: دث متال» عمل کنند، احتمالاً این اثر در ماهها و سالهای پیشِ رو به رتبههای برتر این فهرست صعود خواهد کرد. از نظر وبسایت نیوزاراما، شاهکار «اسکات اسنایدر» که در ژانویهی ۲۰۲۰ پایان یافت، یک ریبوتِ بسیار مهم بود که دنیای دیسی را از نو تعریف کرد. حال باید دید که آیا معماری مجدد اصول و تداوم دیسی در آینده مفید واقع میشود یا خیر. حتی با گذشت نزدیک به یک سال، سوالات زیادی بدون پاسخ باقی مانده است. اما این پتانسیل وجود دارد که آنچه اسنایدر آن را ضد بحران (Anti-Crisis) مینامد، راهی به بالای فهرست که جایگاه بحرانِ (Crisis) اصلی است، پیدا کند.
۹- Green Lantern: Rebirth
مینیسری «فانوس سبز: تولدی دوباره» که بین سالهای ۲۰۰۵- ۲۰۰۴ منتشر شد، فانوس سبزی در حال فراموشی را احیا کرد و سرآغاز ماجراجویی «جف جانز» برای تبدیل شدن به معمار رویدادهای دیسی و همچنین یکی از موفقترین نویسندگان نوآورِ این شرکت شد. کمیک فانوس سبز: تولدی دوباره، «هل جوردنِ» رسوا شده را پس از مدتها غیبت بازگرداند، شهرت قهرمانانهاش را احیا کرد، باعث جان گرفتن سپاه عظیم فانوس سبز در سراسر جهان شد، و به شبهات داستانهای فانوس سبز بهصورت متفاوتی پاسخ داد؛ آن هم بدون بههمریختن تداومی (Continuity) که قبلاً ایجاد شده بود. پس از انتشار این اثر، فرنچایز فانوس سبز به یکی از قویترین مجموعههای دیسی بدل شد و پس از چند سال، با رویداد تاریکترین شب (Blackest Night) جای پایش را در دنیای دیسی محکم کرد.
۸- Zero Hour: Crisis in Time
ممکن است کلمهی «بحران» را زیاد در این فهرست مشاهده کنید، اما رویداد مربوط به سال ۱۹۹۴ یا همان «ساعت صفر: بحران در زمان»، بهطور خاص با مهمترین بحرانِ دیسی (Crisis on Infinite Earths) در ارتباط است. «بحران در زمینهای بینهایت» که پیشتر در سال ۱۹۸۵ منتشر شده بود، دنیای دیسی را ریبوت، و زمینهای متعدد آن را در یک خط زمانی واحد ترکیب کرد تا بتواند بین تاریخچهی انتشار داستانها که نزدیک به نیم قرن در زمان واقعی طول کشیده بود، و آنچه که تنها کسری از آن در خط زمانی داستان وجود داشت، ارتباط برقرار نماید و آن را قابل درک کند. البته در ادامه بهطور مفصل به آن خواهیم پرداخت، اما در کل، توجیهاتی که آن رویداد میطلبید و تنشهای جدیدی که ایجاد کرد، به خوانندگان دیسی نشان داد که گذر زمان، یک مشکل همیشگی میباشد که مستلزم مراقبت دائمی است. حتی این فهرست هم عمدتاً دربارهی این موضوع است.
شخصیتهایی مانند «هاکمن» و گروه «لژیون ابرقهرمانان» بخش عمدهای از پاک شدنِ تداومِ پس از بحران خود را مدیون رویداد ساعت صفر هستند که شخصیتی به نام Extant (با نام قبلی Hawk of Hawk & Dove – کمی پیچیده است!) را در مقابل جهان دیسی قرار داد و با ایدهی اصلی زمان بازی کرد.
۷- DC Universe: Rebirth
عنوان تکقسمتی «جهان دیسی: تولدی دوباره» که در ماه می سال ۲۰۱۶ بهدست جف جانز و عدهی دیگری از طراحان خلق شد، بسیاری از روابط و شخصیتهایی که از زمان ریبوت کاملِ The New 52 در سال ۲۰۱۱ ناپدید شده و خوانندگان نیز دلتنگشان بودند را بازگرداند. این رخداد «والی وست» را که مدتها جای خالیاش حس میشد بازگرداند، زمینهساز بازگشت سوپرمنِ کلاسیک شد و همچنین بهطور غیرمنتظرهای کراساور جهان نگهبانان (Watchmen)، یعنی ساعت قیامت (Doomsday Clock) را پایهریزی کرد.
مجموعهکمیکهای دوباره شمارهگذاری و تغییرنام داده شدهای که بعدها منتشر شدند، با تمرکز بر ویژگیهای فردی هر یک از شخصیتها، کمی جذابیت را به آثار منتشر شدهی دیسی بازگرداند. دوران تولدی دوباره جنبههای متعددی از تداوم خط زمانی را که قبلاً از بین رفته بود، احیا کرد و درها را به روی مفهوم مرز بیکران (Infinite Frontier) گشود.
۶- Final Crisis
رویداد «بحران نهایی»، منتشر شده در سال ۲۰۰۸ و به نویسندگی «گرنت موریسون»، بر تلاشهای قهرمانان دیسی برای شکست دادن شخصیت شرورِ «دارکساید» که سعی داشت تا تمام واقعیت را به نفع خود تصاحب کند، تمرکز دارد. در حالی که برخی از منتقدان، این اثر را بهخاطر مفاهیم عمیقش (یکی از عناصر اصلی سبک کاری موریسون) تحسین کردهاند، از نظر برخی دیگر به دلیل خط داستانی سریع و گاهاً شلوغش، یک اثر گیجکننده است.
در پایانِ این مجموعه و آثار مرتبط به آن، «مارشن منهانتر» کشته میشود (ولی بعدها دوباره زنده میشود)، گمان میرود که بتمن مُرده (در واقع در زمان گم شده بود، اما سرانجام راهی برای بازگشت به خانه پیدا میکند) و سه نسخهی مختلف از لژیون ابرقهرمانان که در ریبوتهای قبلی جهان دیسی بهوجود آمده بودند، یکپارچه میشوند (البته این اقدام همچنان گیجکننده است). علاوه بر پیامدهای اولیه، داستان و نتایجش بر روی رویداد شبهای تاریک: متال (Dark Nights: Metal) که جهان دیسی را متحول کرد، تاثیر بهسزایی داشت.
۵- Death of Superman
در میان تمام موفقیتهایش، شاید نافذترین جنبهی رویداد مرگ سوپرمن در سال ۱۹۹۲ این بود که ثابت کرد حتی سوپرمن هم میتواند برای مدتی هرچند کوتاه بمیرد. این داستان با ادامه یافتن در چند مجموعه و اثر مرتبط، چگونگی شکست خوردن سوپرمن از «دومزدی»، واکنش جهانی نسبت به آن، و اینکه چه کسی جانشین او شد را روایت میکند. قسمت آخر، شامل معرفی تعدادی شخصیت جدید است که برای کمک به شکلگیری چیزی که بعدها به عنوان جهان دیسی (DCU) شناخته شد، کنار هم جمع شدهاند.
این رویداد بهشدت خبرساز شد، به سرعت فروش رفت و نهتنها بر داستانهای کمیک بعدی تاثیر گذاشت، بلکه توسط دیسی در اقتباس سینمایی سوپرمن نیز استفاده شد، و بخشی از داستانش هم در فیلمهای بتمن در برابر سوپرمن: طلوع عدالت (Batman V Superman: Dawn Of Justice) و لیگ عدالتِ زک اسنایدر (Zack Snyder’s Justice League) نیز مورد استفاده قرار گرفت. حال بهنظر میرسد دیسی در حال آماده شدن برای تکراری تاریخساز در سیامین سالگرد مجموعهی کلاسیک مرگ سوپرمن، آن هم در سال ۲۰۲۲ است.
۴- Flash of Two Worlds
توضیح میزان اهمیت داستان «فلش در دو جهان» که در قسمت ۱۲۳ کمیک The Flash و سال ۱۹۶۱ منتشر شد، دشوار است. این داستان نهتنها ایده ی زمین-دو (Earth-Two) را معرفی کرد، بلکه اساساً ایدهی «مالتیورس» که امروزه در کمیکبوکها، برنامههای تلویزیونی و اقتباسهای سینمایی استفاده میشود را ارائه داد. چنین مسئلهای آنقدر مهم میباشد که حتی استودیو مارول نیز مفهوم مالتیورس را بهکار گرفته است. این داستان که بهدست «گاردنر فاکس» و با طراحی «کارمین اینفانتینو» خلق شده بود، «فلشِ» کنونی، یعنی «بری آلن» را به زمینی که فلش اصلی، «جی گریک» (که بری او را به عنوان یک شخصیت کمیکبوکی میشناخت) در آن زندگی میکرد، منتقل نمود. داستانِ مورد بحث با استفاده از نظریهی علمی زمان، چگونگی ارتعاش زمینهای دیسی در فرکانسهای معین را توضیح داد.
حال با گذشت سالها، عناصر فرامتنی بیشتر و بیشتر بهدست دیسی بهکار گرفته میشوند. مفهوم سفر بین جهانها اساساً به عنصر اصلی و متمایزکنندهی آثار دیسی تبدیل شده و همانطور که گفته شد، بر سایر ناشران نیز تاثیر بهسزایی گذاشته است. آنچه که در قسمت ۱۲۳ از سری کمیک کلاسیک The Flash شروع شد، تم اصلی مینیسری Infinite Frontier است که رخدادهای آن بهطور خاص در یک شماره ذکر شده است.
۳- Infinite Crisis/52
جدا دانستن این دو رویداد از یکدیگر دشوار است. زیرا «بحران بینهایت» که بهدست جف جانز و «فیل حیمنز» خلق شده، مستقیماً باعث بهوجود آمدن مجموعهی هفتگی و نوآورانهی «۵۲» شد. نتایج این کار بسیار بودند، اما شاید مهمترین آنها بازگشت مالتیورسِ دیسی بود که طی رویداد بحران در زمینهای بینهایت حذف شده بود.
در بحران بینهایت همهچیز با مرگ چندین شخصیت، و اشاره به اینکه شاید مالتی ورس بتواند بازگردد آغاز شد. سپس در ۵۲، دیسی مالتیورس جدید را به واقعیت تبدیل کرد، اگرچه آن را تنها به ۵۲ جهان محدود نمود. همچنین به عنوان حسن نیت، این انتشارات ثابت کرد که میتواند یک مجموعهی هفتگی را به مدت یک سال، آن هم بدون تاخیر عرضه کند که در نوع خود یک دستاورد قابل توجه در صنعت چاپ است.
۲- Flashpoint/The New 52
چه خوانندگان از ریبوت دیسی در سال ۲۰۱۱ و شمارهگذاری مجدد کمیکهایش با عنوان The New 52 خوششان بیاید، و چه از آن متنفر باشند، این واقعیت که این رویداد اثرات مهمی را به دنبال داشت، غیرقابل انکار است. پس از اینکه فلش در مینیسری «فلشپوینت» به گذشته سفر کرد و تاریخ را تغییر داد، تداوم خط زمانی جهان دیسی دچار تحول شد. برخی از قهرمانان جوانتر شدند و برخی دیگر بهطور کلی حذف شدند. همچنین این رویداد به دیسی اجازه داد تا سرگذشت تقریباً تکتک شخصیتها و مفاهیمی را که حقوق مربوط به آنها را در اختیار داشت، بهطور کامل از نو تعریف کند. خط زمانیای که به قبل از جنگ جهانی دوم کشیده شده بود، به یک تاریخچهی پنج ساله محدود شد و تعداد زیادی از شخصیتها به عنوان ابرقهرمانان جدید و بیتجربه، دوباره معرفی شدند یا اصلاً معرفی نشدند!
کلمهی فلشپوینت برای داستانهای مشابه دیسی در رسانه های دیگر نیز استفاده شده است و بهنظر میرسد فیلم جدید شخصیت فلش هم بر پایهی این فرضیه شکل گرفته باشد. همینطور بتمنِ دنیای فلشپوینت در حال حاضر یک شخصیت اصلی در مینیسری مرز بیکران است. بنابراین پیامدهای این رویداد حتی امروزه نیز بازتاب دارد.
۱- Crisis on Infinite Earths
درمورد رویداد برجستهای که در سال ۱۹۸۵ بهدست «مارو ولفمن» و «جورج پرز» خلق شده، چه میتوان گفت که قبلاً گفته نشده است؟ رویداد بحران در زمینهای بینهایت چشمانداز کل جهان دیسی را تغییر داد و همچنین برای اولین بار بود که یک کمپانیِ کمیک بوکی تمام تداوم خط زمانیِ خودش را برای بهروز کردن تولیداتش ریبوت کرد؛ چیزی که این روزها بسیار متداول است. این بحران باعث کشته شدن بسیاری از شخصیتها شد (آن هم زمانی که مرگ شخصیتها واقعاً مفهوم داشت)، از جمله مرگ پر سروصدای «سوپرگرل» و قربانی شدن نسخهی محبوبِ فلش یا همان بری آلن، که او را برای بیش از ۲۰ سال از کمیکبوکها دور کرد.
این رویداد، بهطور عمده تداوم خط زمانی دیسی را پس از ۵۰ سال انتشار پاکسازی کرد (اگرچه گمان میرود که پس از گذشت ۳۵ سال ناموفق بوده است) و به گروه جدیدی از نویسندگان و طراحان اجازه داد تا آن را دوباره خلق کنند یا جان تازهای به آن ببخشند. از آن زمان، هر رویداد دیسی وجود خود را مدیون بحرانِ اصلی است. این داستان در سالهای ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ در سریالهای ارووِرس (Arrowverse) بهدست شبکهی CW اقتباس شد و آن اقتباس هم بهطور غیرقابل باوری به اصل داستان وفادار بود.