در سالهای اخیر بیش از هر زمان دیگری نام «آیرون فیست» بر سر زبانها افتاده است. در حالیکه این شخصیت به مدت طولانی یکی از محبوبترین شخصیتها در میان خوانندگان کمیک بوده، حضور او در رسانههای دیگر، حداقل تا زمان پخش سریال نتفلیکساش، چندان پررنگ نبوده است. نظرات متفاوتی دربارهی آن سریال وجود دارد، اما همان زمان هم اکثر بینندگان از اینکه که چه چیزی باعث شده تا مارول و نتفلیکس مجاب به ساختن اثری اختصاصی برای این شخصیت شوند، در تعجب بودند.
چند نقطهی آغازین خوب برای شروع خواندن کمیکهای آیرون فیست وجود دارند، اما هیچکدامشان به پای سری کمیک آیرون فیستِ فناناپذیر (The Immortal Iron Fist) به قلم «اد بروبیکر»، «مت فرکشن» و جمع بزرگی از طراحان نمیرسد. این سری کمیک از سال ۲۰۰۶ شروع به انتشار کرد و با روندی که در پیش گرفت شخصیت آیرون فیست را به عنوان عضو ثابتی از دنیای مدرن مارول نشان داد. از آن پس این شخصیت دائماً یا در سری اختصاصی خودش و یا دیگر آثار، همانند کمیک انتقامجویان (Avengers)، حضور مییافت. در نتیجه، اگر دنبال این هستید که اثری محشر از شخصیت آیرون فیست را تجربه کنید، در این مطلب بهتان میگوییم که چرا سری کمیک The Immortal Iron Fist همان چیزی است که باید سراغش بروید.
اثری برای طرفداران قدیمی و جدید
یکی از سختترین چالشها پیرامون ارائهی پیشنهاد برای خواندن کمیکهای مارول، یافتن کمیکی است که بتواند هم افراد تازهوارد، و هم مخاطبان قدیمی که در جریان تمامی امور ناشر هستند را راضی کند.
شخصیت آیرون فیست در سال ۱۹۷۴ بهدست «روی توماس» و «گیل کین» خلق شد، و این یعنی اینکه آیرون فیست حدود ۴۷ سال برای ماجراجویی و ساختن تاریخچهاش وقت داشته است. اما برای یک اثر جدید کار آسانی نیست که از پس همهی اینها بربیاید و داستانی که مخاطب با آن ارتباط برقرار میکند را ارائه دهد، هرچند، همهی اینها را میتوان در مجموعهی The Immortal Iron Fist به همان قشنگی که «دنی رند» مشت و لگد نثار دشمنانش میکند، بهصورت یکجا پیدا کرد.
داستان این سری کمیک تقریباً بهطور کامل بر اساس یک درگیری تازه که با «هایدرا» شکل گرفته است، اما به خوبی توانسته با گذشتهی این شخصیت نیز ارتباط برقرار کند. به عنوان مثال، شهر کان لان (K’un L’un)، پیشینهی دنی رند و همچنین اصلیترین متحدان او، همگی در این مجموعه حضور دارند و تاثیر بسزایی بر روند داستان میگذارند. فرکشن و بروبیکر، کمیک خود را طوری خلق کردهاند که یک ماجراجویی با ریتمی تند باشد که خوانندگان را در جریان اینکه چرا آیرون فیست یک شخصیت تاثیرگذار و در عین حال دستکمگرفته شده توسط مارول است، قرار دهد. بنابراین فارغ از اینکه تا چه میزان با کمیکبوکهای مارول آشنایی دارید، به راحتی میتوانید با این مجموعه کمیک ارتباط برقرار کنید.
عملکرد ستودنی دیوید آحا
فرکشن و دیوید آحا (طراح) عموماً بهخاطر همکاری در سری کمیک محبوب هاکای (Hawkeye) شناخته میشوند، اما باید بدانید که اولین بار با کمیک آیرون فیستِ فناناپذیر بود که توانستند نظر طرفداران را جلب کنند. عملکرد آحا در هاکای به دفعات متعدد مورد ستایش قرار گرفته، زیرا آنچه که با یکی از بهترین رزمیکاران مارول به نمایش میگذارد به معنای واقعی کلمه عالی است. برای نمونه، هر حرکتی که در آن ضربهای با دست، پا، یا زانو وارد میشود یک اثر جنبشی دارد. یا اینکه آحا خشنترین عملها را با استفاده از پنلهای داخلی برجسته میکند.
دستاوردهای دیوید آحا در کمیک The Immortal Iron Fist هم از همه نظر نسبت به سایر آثارش متمایز ماندهاند. در مقایسه با ساختارهای متراکمی که هاکای با آنها شناخته میشود، طراحیهای این مجموعه توپُرتر هستند و تاکید بیشتری بر وجود صفحات اسپلش (Splash Pages) و پنلهای عریض وجود دارد. شیوهای که آحا به وسیلهی آن آیرون فیست را در مقابل دشمنان بیشمارش قرار می دهد، باعث شده تا در جذابیت داستان تاثیر بسزایی داشته باشد.
اشاره به آیرون فیستهای پیشین
یکی از ویژگی های منحصربهفرد کمیک The Immortal Iron Fist این است که نهتنها به عقبهی دنی رند اشاره میکند، بلکه اساساً برای نقشی که ماهیت آیرون فیست ایفا مینماید، عقبهسازی میکند.
مدت بسیاری بود که خیلیها میدانستند شخصیتی بهنام آیرون فیست وجود دارد، اما فرکشن و بروبیکر بودند که مشخص کردند دلیل حضور او چیست و چرا نقش مهمی را به عهده دارد. با انجام این کار، آنها باعث شدند که آیرون فیست به یک عضو مهمِ دنیای مارول تبدیل شود و فرصتی را ایجاد کردند که او در داستانهای کوتاه بسیاری حضور پیدا کند.
در طول این مجموعه و برخی عناوین تکشمارهای، فلشبکهایی وجود دارند که به آیرون فیستهای قبلی که در هزارههای گذشته زندگی کردهاند، اشاره میکنند. در این سری کمیک بزرگترین ماجراجوییهایشان به تصویر کشیده شده، و به اینکه برخی چگونه زندگی کردهاند و یا حتی برخی دیگر چگونه جان سپردهاند نیز اشاره شده است. این عمل باعث شده تا مفهوم تطبیقپذیریِ آیرون فیست با دنیای پیرامون خود که بسته به شرایط روز میتواند یک سرباز، نگهبان و یا حتی رهبر باشد به خوبی توضیح داده شود. شاید مهمترین موردی که در داستان ذکر شده، مربوط به شخصیت «اورسِن رندال» باشد؛ آیرون فیستی مرموز و زندهمانده که دنی برای مقابله با او، از قدرت شو-لائوی نامیرا (Shou-Lao the Undying) بهره میبرد و به روشهای غیرمعمول از آن استفاده میکند.
شمار زیادی از طراحان سرشناس
با اینکه دیوید آحا مسئولیت طراحی و تصویرگری بخش اعظمی از سری کمیک The Immortal Iron Fist را برعهده داشت، اما او تنها طراحی نبود که بر روی این مجموعه کار میکرد. «تراول فورمن»، «کانو»، «هاوارد چایکین»، «مایک آلرد» و «نیک دراگوتا» تنها برخی از افراد سرشناسی هستند که به ارائهی اکشن جذاب و صحنهپردازیهای خیرهکننده کمک کردند تا این مجموعه به یک اثر محبوب در بین طرفداران مارول بدل شود.
میتوان گفت حضور آنها کاملاً حسابشده بوده است. از آنجایی که داستان مجموعه دائماً بین شخصیتها و دورههای زمانی مختلف در حال جابهجایی بود، به حضور طراحان مختلفی برای به تصویر کشیدن این تغییرات در طول داستان نیاز بوده است. برای مثال، هنرنمایی آلرد، تطابقی بینظیر با داستان Orson Randall and the Green Mist of Death دارد. میتوان گفت که این اثر، یک داستان عامهپسندِ کلاسیک است که همانند ترکیبی از «ایندیانا جونز» و داک سویج (Doc Savage) عمل میکند. آلرد علیرغم اینکه به جنبههای طنز این داستان میپردازد، تهدیدها و خطرات را نیز همچنان ترسناک جلوه میدهد. چنین نمونهای از برقراری ارتباط میان طراح و عناصر داستانی در تمام مجموعه مشهود است و در واقع، دیدنِ اینکه چه چیزی آثار این طراحان را از سایرین متمایز میکند، میتواند جالب باشد.
ارائهی داستانی کامل
ما این فهرست را با یکی از بزرگترین چالشها در زمینهی توصیه برای خواندن کمیک شروع کردیم و به همین ترتیب نیز آن را به پایان خواهیم رساند. با توجه به ماهیت بسیاری از کمیکهای ابرقهرمانی که میل به تداوم و ادامه پیدا کردن دارند، یافتن داستانی که یک آغاز، میانه و پایان را شامل شود، میتواند کمی دشوار باشد، اما سری کمیک The Immortal Iron Fist عملکردی متفاوت دارد. وقتی این مجموعه را به پایان برسانید (یا حداقل تا شانزدهمین شماره که فرکشن و بروبیکر از نویسندگی کنار میکشند، آن را دنبال کنید)، تمام مشکلات اصلی حل میشوند و نتیجهگیری رضایتبخشی را به ارمغان میآورند.
در این کمیک، چند پایان نفسگیر وجود دارد که ما را به حدس و گمان دربارهی داستانهای احتمالی -که شاید در آینده چاپ شوند- فرو میبرند، اما میتوان این کمیک را بدون در نظر گرفتن این مورد خواند و تمام کرد؛ آن هم به گونهای که گویا با یک اثر کامل مواجه بودهایم. مطمئناً شخصیتهای داستان باز هم در مجموعههای دیگر حضور خواهند داشت، اما در این مجموعه به شکلی پویا رشد و تغییر میکنند و پایانی که در انتظار آنهاست، از هر لحاظ کافی و قابل قبول بهنظر میرسد. بنابراین اگر به فکر خواندن آثار آیرون فیست هستید، کارتان را با خواندن کمیک The Immortal Iron Fist شروع کنید و اگر هم به دنبال دریافت اثری هستید که در آن یک ابرقهرمان با خالکوبی اژدها خودنمایی کند، باز هم از خرید یا دانلود این مجموعه پشیمان نخواهید شد.