با آنکه انیمیشن «لیگ عدالت تاریک: جنگ آپوکالیپس»، سی و هشتمین اثر از سلسله انیمیشنهای بلند دنیای دی سی است، اما یقیناً چشمگیرترین و بحثبرانگیزترین پروژهایست که تا به امروز در دنیای انیمیشنی دی سی منتشر شده است. جنگ آپوکالیپس همچنین پانزدهمین و البته آخرین اثر از دنیای مشترک انیمیشنهای دی سی (DC Animated Movie Universe) است؛ دنیای مشترکی که هفت سال پیش با انیمیشن لیگ عدالت: تناقض فلشپوینت، کار خود را آغاز کرد. جنگ آپوکالیپس از این موضوع که آخرین قسمت از یک مجموعه است، نهایت استفاده را میبرد و فیلمی بغایت جنجالبرانگیز را تحویل مخاطب میدهد که وفاداریاش به منبع اقتباسش (یعنی رویداد جنگ دارکساید) بسیار ناچیز است. هرچند آثار دنیای مشترک انیمیشنهای دی سی در مقایسه با آثار کلاسیک پیشین از کیفیت چندانی برخوردار نبودند، اما دست کم موفق میشوند که به بهترین شکل به کار خود پایان دهند.
دنیای مشترک انیمیشنهای دی سی بیشتر از هر چیزی از سری کمیکهای New 52 الگوبرداری کرده است. انیمیشن لیگ عدالت: جنگ (Justice League: War) مستقیماً از آرک داستانی لیگ عدالت: ریشه ها (Justice League: Origin) اقتباس شده است. در هر دوی این آثار، لیگ عدالت در یک دنیای داستانی جدید و دنبالهدار به مخاطب معرفی شدند و شخصیت دارکساید نیز در جایگاهِ دشمن اصلی این گروه قرار گرفت. سری کمیکهای New 52 در اصل با رویداد بزرگ و حماسی لیگ عدالت: جنگ دارکساید (Justice League: Darkseid War) پایان یافت؛ رویدادی که به رویارویی مجدد لیگ عدالت و دارکساید و البته سایر تهدیدهای کیهانی میپرداخت. صرف نظر از طرح کلی داستانِ فیلم، یعنی گردهمایی قهرمانان زمین برای شکست و نابودی همیشگی دارکساید، انیمیشن جنگ آپوکالیپس تقریباً وجه مشترکی با منبع اقتباس خود ندارد و یک داستان اورجینال محسوب میشود.
یکی از دلایل این گسستگی وسیع از منبع اقتباس، این است که جنگ آپوکالیپس منحصراً به گروه لیگ عدالت نمیپردازد و با نگاه کردن به عنوانِ این اثر و مشاهدهی نامِ گروه فراطبیعی و جادوییِ لیگ عدالت تاریک (Justice League Dark) به این نکته پی خواهید برد. هدف جنگ آپوکالیپس، پایان دادن به رخدادهای ناتمام آثار قبلی است و در واقع دنبالهی انیمیشنهایی نظیر پسر بتمن، سلطنت سوپرمنها، تایتانهای نوجوان: پیمان خیانت و سایر آثار این دنیای مشترک تلقی میشود. جنگ آپوکالیپس، با ظرافت تمام، در خدمت آثار پیشین است و این پیوستگی و ارتباط را به نویسندگان خود، «ارنی آلتبکر»، «کریستینا ساتا» و «مارگارت اسکات» مدیون است. در بیشتر مواقع، زمانی که حرف از سرعت پیشروی داستان (Pacing) به میان میآید، پای اینگونه فیلمهای نمایش خانگی (Direct-To-Video) میلنگد؛ اما برای نخستین بار با فیلمی از دنیای مشترک انیمیشنهای دی سی طرف هستیم که مدت زمان آن کاملاً به اندازه است. با وجود اینکه جنگ آپوکالیپس دنبالهای برای ساختههای پیشین است، اما پیشروی داستان را فدای درگیر شدن و پرداختنِ بیش از حد به رویدادهای گذشته نمیکند.
زمانی که قرار است یک فیلم، آخرین اثر از یک مجموعهی طولانی و دنبالهدار باشد، این امکان را به خالقینش میدهد تا دستشان در داستانسرایی بسیار باز باشد. جنگ آپوکالیپس تا آنجا که دلش میخواهد اسباببازیهای دنیای دی سی را خرد و خاکشیر میکند، بدون اینکه ترس و واهمهای از اسپینآفها یا دنبالههای آتی داشته باشد و به معنای واقعی این کار را میکند. فیلم در همان پنج دقیقهی نخست ثابت میکند که تصورات و پیشبینیهای شما دربارهی اتفاقات پیشِ رو کاملاً غلط است. این فیلم با پیچش داستانی زودهنگام، غیرقابل انتظار و جذابش، سمت و سویی کاملاً متفاوت میگیرد و همان حسی را به مخاطبین القا میکند که پیشتر در سری بازیهای بیعدالتی (Injustice) آن را تجربه کرده بودند.
مشکل کار این است که همانند سری بیعدالتی، بیننده بایستی با این تغییرات کنار بیاید و این حقیقت را بپذیرد که برخی شخصیتهای خاص، رفتاری کاملاً متفاوت را از خود بروز خواهند داد و متفاوت از فیلمهای پیشین بهتصویر کشیده خواهند شد. بهخصوص شخصیتپردازی سوپرمن که کمی متفاوت و نادرست است و با فیلم سابقش یعنی «سلطنت سوپرمنها» تفاوت دارد. نکتهی جالب این است که این دقیقاً همان ایرادیست که غالباً بر کمیکهای نیو ۵۲ وارد بود؛ دنیایی که در آن، شخصیتپردازی بسیاری از ابرقهرمانان، از جمله سوپرمن، به بهانهی جذابیت برای مخاطبان جوان، دچار تغییراتی بیهوده و اعصاب خردکن شده بود؛ اما دست کم، جنگ آپوکالیپس راهی برای توجیه این تغییرات شدید شخصیتی پیدا میکند.
تماشاگران باید خودشان را برای حجم زیادی از خشونت آماده کنند؛ خشونتی که به همان میزان نیز احمقانه است. صحنههای مبارزه در این فیلم بسیار نفسگیر و گاهاً دلهرهآور هستند، هرچند این مقدار از خونریزی و کشتار در برخی از صحنهها هیچگونه هدفی را دنبال نمیکنند جز اینکه نشان دهند این فیلم دارای درجه سنی بزرگسال (R-rated) است. اصرار زیادِ دی سی برای اختصاص دادن اینگونه پروژههای خانگی به مخاطبین بزرگسال کمی عجیب است، اما خوشبختانه این طرز فکر، با انتشار انیمیشن «سوپرمن: مرد فردا» تغییر خواهد کرد.
جنگ آپوکالیپس مانند سایر انیمیشنهای دنیای مشترک دی سی، تاریک و خشن است و در عین حال، در زمرهی احساسیترین آثار این دنیا جا میگیرد. علیرغم کثرت شخصیتها – که تقریباً تمامی شخصیتهای آثار قبلی را شامل میشود – داستان اصلی بهطور هوشمندانهای حولِ محور چند شخصیت کلیدی میچرخد. جنگ آپوکالیپس از هر کدام از ستونها و بخشهای مهم دنیای انیمیشنی دی سی، یک شخصیت را گلچین کرده و در مرکز توجه قرار میدهد: سوپرمن (جری اوکانل)، رابین (استوارت الن)، ریون (تایسا فارمیگا) و جان کنستانتین (مت رایان)؛ از میان این چهار ستون، کنستانتین شخصیتی است که بیش از سایرین توسط فیلمساز درک شده و به رضایتبخشترین نحو به نمایش درآمده است. کنستانتین شخصیت پیچیدهایست و به تصویر کشیدنش در دنیایی خارج از داستانهای اختصاصی خودش، امر مشکلی است؛ اما این فیلم از احساسِ عدم تعلق به دیگران و بیمیلی نهادینهشده در شخصیت کنستانتین – که به چیزی فراتر از خودش باور ندارد – نهایت استفاده را میبرد.
در کمال تعجب و شگفتی، علیرغم اینکه سری فیلمهای تایتانهای نوجوان، از ضعیفترین آثار این دنیای مشترک به حساب میآیند،اما ریون این بار با شخصیتپردازی دقیقتر و جذابتری در جنگ آپوکالیپس ظاهر میشود. جدال تمامنشدنی او برای مقابله با شیطان درونش، لحن تاریکِ فیلمنامه را تیرهتر میکند و نتیجهی نهایی آن نیز فوقالعاده است. جنگ آپوکالیپس همچنین مقداری از زمان خود را به رابطهی دیمین وین و پدرش اختصاص داده و سرانجام پس از چندین فیلم، آن را به نتیجه میرساند.
جنگ آپوکالیپس هر اندازه هم که تاریک باشد باز هم نسبت به سایر آثار جهان مشترک دی سی، تمایل بیشتری به شوخی کردن و لذت بردن از شخصیتهای گوناگونش دارد. برخی از شخصیتهای مکمل نظیر اتریگان (ری چیس)، کینگ شارک (جان دی ماگیو) و هارلی کوئین (هایدن والش که بهطرز بینقصی از تُن صدای «تارا استرانگ» تقلید کرده است)، با شوخی و لودگی، فضای تیرهوتار انیمیشن را در هم میشکنند و لحظات خندهداری را برای مخاطب خلق میکنند.
پایانبندی ناخوشایند، نقطهی اشتراکی است بین جنگ آپوکالیپس و انیمیشن پیشینِ دی سی، یعنی سوپرمن: فرزند سرخ (Superman: Red Son). پایان داستان کمی ناگهانی و سریع رخ میدهد. پیش از آنکه گرد و خاک رخدادهای این فیلم بخوابد و پیامدِ تصمیمگیری بزرگ آخرِ فیلم آشکار شود، در بهروی این دنیای انیمیشنی بسته میشود. جدای از آن، جنگ آپوکالیپس موفق میشود که پایانی لذتبخش و شدیداً احساسی را برای دنیای مشترکی که در این بخش کاستی داشت، رقم بزند. شاید دنیای مشترک بعدی از این موضوع درس بگیرد.
با اینکه دنیای مشترک انیمیشنهای بلند دی سی، هرگز به خوبیِ دنیای مشترک انیمیشنهای سریالی آن نبوده، اما حداقل به سبب جنگ آپوکالیپس از پایانی شایسته برخوردار میشود. این انیمیشن، پایانی بر یک مجموعهی ۱۵ قسمتی است و نهایت استفاده را از این موضوع میبرد. داستان، سمت و سویی غافلگیرکننده و حیرتانگیز به خود میگیرد و در عین حال موفق میشود در حین پرداختن به جنگ نهایی لیگ عدالت و دارکساید، رخدادهای ناتمام پیشین را به سرانجام برساند. پایان ناگهانی آن کمی ناامیدکننده است، اما نه به اندازهای که از اهمیت و بزرگی آن بکاهد. جنگ آپوکالیپس اثر زیبایی است که بعد از انیمیشنِ تناقض فلشپوینت، بهترین فیلم این مجموعه به حساب میآید.
Justice League Dark: Apokolips War
«لیگ عدالت تاریک: جنگ آپوکالیپس» پایانی حیرتانگیز و جذاب است که حماسهی دنیای مشترک انیمیشنهای دیسی را به سرانجام میرساند.
- IGN ۸